کد خبر 1270484
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۶
تاوان یک عشق خیابانی

با آن که بارها درباره عواقب تلخ و آبروریزی آشنایی های خیابانی شنیده و خوانده بودم اما متاسفانه من هم مانند خیلی از دختران دیگر فکر می کردم عشق من احساسی و هوس آلود نیست و دختران دیگر اشتباه کرده اند

به گزارش مشرق، دختر 20ساله که به خاطر یک رابطه خیابانی آینده اش را به نابودی کشانده بود در حالی که بیان می کرد از شدت شرم حتی نمی توانم به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم، درباره سرنوشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: سه سال پیش در حالی که امتحانات سال آخر دبیرستان را می گذراندم، با «بابک» آشنا شدم. او که مدعی بود عاشقم شده است، شماره تلفنش را به من داد و این گونه رابطه ما شکل گرفت. بابک مدام از شیک پوشی و ظاهر زیبا و جذاب من سخن می گفت و تمجید می کرد. من هم که تحت تاثیر جملات عاشقانه او قرار گرفته بودم، در حالی به او دل باختم که بارها درباره فرجام این گونه روابط غیرمتعارف و آشنایی های خیابانی قبل از ازدواج شنیده بودم، حتی سرگذشت این عشق و عاشقی ها را در همین ستون در امتداد تاریکی روزنامه خراسان می خواندم. با وجود این خودم را تافته جدا بافته از دیگران می پنداشتم و مانند همه دخترانی که در این دام افتاده اند تصور می کردم عشق من و بابک پاک است و ما با هم ازدواج می کنیم.

خلاصه با همین توجیهات احمقانه به این رابطه غیراخلاقی ادامه دادم و بارها با او به مکان های خلوت و خانه های مجردی دوستانش رفتم در حالی که فکر می کردم به زودی با هم ازدواج می کنیم ولی آرام آرام آن تعریف و تمجیدها کم رنگ شد و من تنها مترسکی بودم که باید نیازهای عاطفی او را جبران می کردم. وقتی در این چند سال آن شور و هیجان های عاشقانه رنگ باخت، کم کم بهانه گیری های او نیز شروع شد. حالا اگرچه به راحتی می دانستم اغفال شده ام و هستی و آینده ام را از دست داده ام اما هیچ چاره ای جز ادامه این ارتباط زشت نداشتم چرا که می ترسیدم بابک مرا رها کند و رسوایی بزرگی به بار بیاید. ولی بالاخره این کابوس ترسناک تعبیر شد. در این شرایط که بابک از من خسته شده و چشمان هوس آلودش به دنبال دختران دیگری بود بدون هیچ شرم و حیایی مقابلم ایستاد و گفت: ما نمی توانیم با هم ازدواج کنیم. با شنیدن این جمله دست و پایم می لرزید. با چشمانی اشک آلود و ملتمسانه از او خواستم حالا که هستی ام بر باد رفته است به خانواده ام رحم کند ولی بابک مرا تهدید کرد اگر بیشتر از این اصرار کنم فیلم هایی را که از روابط غیراخلاقی و هوسرانی های بی شرمانه در اختیارش است برای خانواده ام ارسال می کند! حالا دیگر چاره ای جز سکوت نداشتم و آینده ای تاریک و وحشتناک را برای خودم تصور می کردم، تاوان سختی را برای این عشق خیابانی داده بودم و آن زمانی که لبخندزنان به لانه های مجردی می رفتم تا طعمه ای برای هوسرانی باشم باید لحظه ای هم به این روزهای رسوایی می اندیشیدم و ... خلاصه تصمیم گرفتم بیشتر از این بازیچه افکار پوچم نشوم و از پدر و مادرم کمک بخواهم که باز هم در روزهای فلاکت و بدبختی تنها یار و رفیقم هستند. قصد داشتم ماجرا را با مادرم در میان بگذارم اما قبل از آن برای آخرین بار سراغ بابک رفتم تا به من رحم کند. با آن که می دانستم حتی اگر با یکدیگر ازدواج هم بکنیم این زندگی دوامی نخواهد داشت ولی برای جلوگیری از یک رسوایی و آبروریزی خانوادگی چاره دیگری نداشتم. در عین حال وقتی بابک از قصد من آگاه شد مرا در همان خانه زندانی کرد تا این که چهار روز بعد با پیگیری های پدر و مادرم از چنگ بابک رها شدم و به کلانتری آمدم. حالا هم اگرچه نمی توانم از شدت شرم به چهره اطرافیانم نگاه کنم و آینده ام نیز نابود شده است، ولی باز هم به دختران جوان توصیه می کنم حداقل از سرنوشت تلخ من درس عبرت بگیرند اما ای کاش...

شایان ذکر است، با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد مهدی کسروی (رئیس کلانتری نجفی) عملیات دستگیری بابک در پی شکایت دختر جوان آغاز شد و این پرونده در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی های روان شناختی قرار گرفت.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 3
  • IR ۱۸:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
    35 3
    دخترانتون از خیابون جمع کنید نذارید با هر حجابی هرکسی به گردن به این کارا نمیگن روشن فکری اینجا غرب نیست که فرهنگای غربی مثل احمقا تقلید میکنید
  • IR ۱۸:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
    19 10
    ننگ بر دخترانی مثل تو همه جارو به لجن کشیدن حقت بدتر از اینها سرت بیاد
    • IR ۰۱:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
      2 1
      وا یعنی چی این حرفا
    • مهدی IR ۰۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
      6 1
      مگه ندیدی اظهار پشیمانی کرده؟؟| اونوقت شما واسش حکم صادر میکنی که میگی " حقت بدتر از اینهاست؟" .. خداوند رحمان و بخشنده است . ما ها هممون خیلللی اشتباهات کردیم .. خیلی .. وقتی که خلوت میکنیم با خودمون , بهتر میدونیم چه ادمایی هستیم .. تو موقعیت های مختلف دست به چه کارهایی که نمیزنیم..
    • IR ۱۴:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۲
      0 0
      هم وطن بهتره کمک همچین افرادی کنیم نه اینکه سر کوفت بزنیم ممنون
  • وطن پرست DE ۱۹:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
    6 5
    ببین مشرق جان منصف باش. ازدواج غیر خیابانی هم نتیجه اش در وضعیت فرهنگی فعلی شده موج گسترده پیر دختران. مشکل اینه شماها اسمتون خبرنگاره والا بویی از خبرنگاری نکردید. این ناهنجاری ها ریشه عمیق تری از برچسب ازدواج خیابانی داره.
    • احمد IR ۲۱:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
      2 2
      بابک جان کوتاه بیا
  • علی IR ۰۹:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
    3 1
    سلام من روی سخنم با شما مرد ها که اسمتان را مرد میگذارید با شما اقا پسرای گل که مطمئن هم مادر دارید هم خواهر به نظر من همه دخترها یک جور هستند همه فرشته اند به کوچکترین محبتی خام شما ها میشوند به اینده امید می بندند پس هیچ حرجی نیست اما روی صحبتم با شما عقل کل هاست هیچ وقت وهیچ زمانی بااحساسات هیچ دختری بازی نکنید
    • IR ۱۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
      2 1
      فرشته؟! دخترای امروز صد تا پسرو میبرن لب چشمه و تشنه بر میگردونن.الان که پنجاه سال پیش نیست.همه میدونن عاقبت این جور ارتباطها چیه
    • هلیا نکن شر میشه IR ۲۰:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
      0 0
      فرشته؟؟؟ نذار هلیا قمه را بیرون بیاره
    • نازگل عشقمم IR ۲۰:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
      0 0
      متاسفم برای مردان چون بابک. خداوند میداند حق هر کدام را
  • IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
    2 0
    کو گوش شنوا و چشم عبرت بین همسر خودم و خواهرانش زندگی ها بر باد رفته را دیدند ولی متاسفانه به دام این هوس ها افتادند . فقط موفق شدم همسرم را نجات دهم متاسفانه خودم از درون شکستم و نابود شدم . ولی هنوز ترس عبرت نگرفتن در وجودم هست. جامعه از معنویات دور شده و به فردگرایی و و هوس بازی روی آورده

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس