به گزارش مشرق، این جنایت هولناک عصر پنج شنبه گذشته در منطقه عبدالمطلب مشهد هنگامی رخ داد که زنی به همراه پسر ۱۵ ساله اش سوار خودروی پژو ۴۰۵ برادرش شد و با در دست داشتن حکم جلب به سمت کلانتری شفای مشهد به راه افتاد چرا که مدعی بود شوهرش مانع دیدار او و فرزند ۹ ساله اش شده است.
این گونه بود که نیروهای انتظامی با راهنمایی شاکیه، برای بررسی موضوع و اجرای دستور قضایی، عازم خیابان گلبرگ ۱۸ شدند. اما هرچه ماموران انتظامی در حضور زن جوان و همراهانش در منزل را به صدا درآوردند، هیچ کس در حیاط را باز نکرد اگرچه زن جوان و برادرش اصرار داشتند که «حمید- ب» در خانه است، ولی ماموران مجوز قانونی برای ورود به منزل را نداشتند به همین دلیل به ارشاد قضایی شاکیه پرداختند تا با گزارش ماجرا به مقامات قضایی، حکم ورود به منزل را برای دستگیری شوهر سابقش دریافت کند.
همزمان با عزیمت ماموران از محل مذکور، دوباره زن جوان به همراه برادرش زنگ منزل را به صدا درآوردند تا شاید او در را باز کند و زن جوان پسر ۹ ساله اش را تحویل بگیرد! در این لحظه ناگهان «حمید» (مرد ۴۶ ساله) با عصبانیت در حیاط را گشود و درگیری بین آنها رخ داد. با این حال این مشاجره و توهینها خیلی زود به پایان رسید و «محمد اسماعیل – ب» پشت فرمان پژو نشست تا به همراه خواهر و خواهرزاده اش محل را برای دریافت مجوز قضایی ترک کنند، ولی هنوز استارت نزده بود که «حمید» با چهرهای خشمگین و در حالی که خنجری را در دست میفشرد از حیاط بیرون آمد و به طرف برادرزنش هجوم برد.
«محمد اسماعیل» که غافلگیر شده بود حتی نتوانست شیشه خودرو را برای درامان ماندن از ضربه خنجر، بالا بدهد. در این هنگام بود که «حمید» خنجر دسته مشکی را پایین آورد و ضرباتی بر قفسه سینه و پای او فرو کرد. «محمد اسماعیل» که به شدت زخمی شده بود و خون از قفسه سینه اش بیرون میزد، به زحمت و در میان جیغ و فریادهای خواهرش از خودرو پیاده شد، ولی نتوانست خود را سرپا نگه دارد. او چند قدم عقب عقب رفت و نقش بر زمین شد.
«حمید» نیز با مشاهده این صحنه پا به فرار گذاشت تا از محل بگریزد، اما در همین هنگام ناگهان ماموران گشت نامحسوس کلانتری که برای پیشگیری از وقوع جرم در آن محل مشغول انجام وظیفه بودند با مشاهده فرار مرد خنجر به دست، بلافاصله به تعقیب وی پرداختند و او را در حالی دستگیر کردند که خنجر را زیر یک خودروی پارک شده در محل پرت کرد.
وقتی ماموران حلقههای قانون را بر دستان مرد ۴۶ ساله گره زدند که جوان ۴۰ ساله مجروح، آخرین نفسهای زندگی اش را میکشید به همین دلیل بلافاصله ماموران انتظامی و اهالی محل با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفتند، ولی این جوان در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد به دلیل عوارض ناشی از اصابت ضربات خنجر جان سپرد.
این گونه بود که ماموران کلانتری شفا مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر حسن زرقانی در محل وقوع جنایت، بررسیهای تخصصی آغاز شد. متهم دستگیر شده که به دایره تجسس کلانتری هدایت شده بود در حضور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی وانقلاب مورد بازجوییهای فنی قرار گرفت.
این متهم که در مخمصه سوالات تخصصی قاضی زرقانی افتاده بود در همان دقایق اولیه بازجویی به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و گفت: از حدود دو ماه قبل از همسرم جدا شدم، اما او وقتی پسر ۹ ساله ام را نزد خودش برده بود، دو روز بعد از زمان مقرر تحویل من داد.
من هم که از این موضوع ناراحت بودم ۲-۳ روز پسرم را بیشتر نزد خودم نگه داشتم تا انتقام آن کار همسرم را گرفته باشم، ولی او شکایت کرده بود و با پلیس به در خانه ام آمد که من هم عصبانی شدم و با کاردی که در دست داشتم ضرباتی به برادرزنم زدم و ....
در پی اعترافات متهم و با صدور دستوری از سوی قاضی زرقانی، وی دوباره به خیابان گلبرگ ۱۸ هدایت شد تا جزئیات جنایت به خاطر حضانت را تشریح کند. او پس از معرفی کامل خود در حالی به بیان چگونگی وقوع این حادثه تاسف بار پرداخت که سروان حسن آریایی (رئیس تجسس کلانتری شفا) به جای مقتول پشت فرمان خودرو نشست تا «حمید» این صحنه دلهره آور را بازسازی کند. پس از اعترافات و اقاریر صریح متهم و بازسازی صحنه جنایت در خیابان گلبرگ، قاضی دکتر زرقانی دستور انتقال متهم به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی را صادر کرد تا زوایای پنهان این قتل تکان دهنده مورد کنکاشهای دقیق پلیسی قرار گیرد.