به گزارش مشرق، برنامههای مناسبتی محرم و صفر تلویزیون سابقهای بیش از دو دهه دارند. در سالهای اخیر اما هر سال تعداد این برنامهها بیشتر و ساخت آنها با خلاقیت کمتری از سوی سازندگان همراه شده است. برنامههایی که میتوانند با زبان شیرینِ تصویر، به روایت عاشقیهای مردم در ایام محرم و صفر بپردازند یا از فضائل و نیکیهایی بگویند که امام حسین(ع) و یارانش صاحب آنها بودند و برای پاس داشتن آنها قیام کردند و قیامشان با همین فضائل شناخته میشود.
در ایام محرم و صفری که حالا با نزدیک شدن به اربعین به پایان آن نزدیک میشویم برنامهای روی آنتن تلویزیون رفت که شاید بتوان از آن به عنوان نمونهای با مشخصاتی که در بالا گفته شد یاد کرد. برنامهای که بدون حاشیه و به شیوهای نو به روایت قصههایی از زندگی مردم پرداخت و نکته مهم اینکه این برنامه نه از ستارهها برای دیده شدن استفاده کرد و نه برای رسیدن به شهرت و دیده شدن در شبکههای اجتماعی دست به کارهای غیرمعمول و حاشیهسازی زد.
«ماه در میزند» ویژهبرنامه شبکه دو که در ۶۰ قسمت، در طول ماههای محرم و صفر هر شب روی آنتن شبکه دو رفت، برنامهای بود که میتوانست مثل برنامههای اجتماعی دیگر تلویزیون یک مجری ستاره بنشاند روبهروی راویان، تا هم از شهرت مجری بهره ببرد و هم مجری، با سؤالات وقت و بیوقت و گاهی با نگاه از بالا به پایین، چون قاضی رفتار کند که در جایگاه قضاوت مهمان برنامه نشسته و در بهترین حالت با اصواتی مثل آه، آخی، وای و... با میهمان برنامه که احتمالاً از این ابراز احساسات گلدرشت معذب شده، همراه شود.
این برنامه که با طراحی، کارگردانی و نویسندگی مریم نوابینژاد روی آنتن شبکه دو میرود در روایتگری هم خلاقیت به خرج داد. در هر برنامه مخاطب با دو، سه یا چهار راوی از جنس خودش روبهرو بود که مستقیم توی دوربین زل میزدند و از مشکلاتی میگفتند که شبیه مشکلات عادی همه مردم معمولی بود.
عجیب اینکه این میهمانان عادی آنقدر راحت با دوربین ارتباط میگرفتند که در برخی موارد مخاطب حس میکرد دوستی نزدیک، زلزده در چشمانش و با او درددل میکند. این موضوع باعث میشد تا ارتباط محکمتری میان مخاطب و راوی قصه برقرار شود که کمتر در برنامههای تلویزیونی اتفاق میافتد.
اما چرا میهمان در برنامه «ماه در میزند» راحت با دوربین ارتباط برقرار میکرد؟ شاید مهمترین دلیل این اتفاق دکور ساده برنامه باشد. این برنامه اجتماعی تلویزیون برخلاف دیگر برنامههای گفتوگومحور در ساخت دکور هم ساختارشکنی کرده است. دکور«ماه در میزند» تشکیل شده از یک مبل سفید و چند نور در پسزمینه که در فضایی کاملاً سیاه قرار گرفتهاند.
نه از ویدیووال خبری است نه از مبلمان و نورهای آنچنانی. راحتی مهمان شاید ناشی از همین موضوع باشد که با این تمهید سازندگان برنامه، چند دقیقهای که از شروع روایت میگذرد او میتواند خودش را در خانه دوستی عزیز قلمداد کند که پای درد دلش نشسته و او میخواهد بهترین روایت را برای او ارائه دهد.
از سوی دیگر همین که روبهروی راوی مجری وجود ندارد که وسط حرفش بپرد و از او سؤال بپرسد و همهچیز از پشت دوربین هدایت میشود و کارگردان آن سوی دوربین با میهمان به گفتوگو میپردازد در راحتی مهمان با دوربین بیتأثیر نیست.
از همه این موارد که بگذریم در موفقیت «ماه در میزند» نباید از نقش مؤثر تدوین برنامه گذشت. نوابینژاد که سالهاست کار ایدهپردازی و کارگردانی برنامههای اجتماعی تلویزیون را برعهده دارد، حالا دیگر به خوبی نبض مخاطب را در دست دارد و میداند با چه سوژهها و چه مدل روایتی میتوان توجه مخاطب را که دلزده است از برنامههایی با سبک و سیاق شبیه به هم، به یک برنامه اجتماعی و گفتوگومحور جلب کرد.
مریم نوابینژاد که سالها روزنامهنگاری کرده خوب با نوع روایت قصهگوی روزنامهنگاری اجتماعی آشناست و همین شیوه را در تدوین «ماه در میزند» پیاده کرده. او با شعار برنامهای سینمایی با حضور مردم، با تدوین سینمایی هر برنامه، مردم عادی را به قهرمانانی تبدیل میکند که جلوی دوربین میآیند، قصه خود را، که هر چند معمولی به نظر میرسد، اما تفاوتهایی برجسته با قصههای معمولی و روزمره دارد، روایت میکنند و بینیاز از دانستن واکنش یا قضاوت مخاطب از جلوی دوربین کنار میروند.
همین موارد است که در عین سادگی و بدون صرف هزینه تنها با خلاقیت برنامهساز میتواند یک برنامه تلویزیونی را به اثری شاخص تبدیل کند. اتفاقی که به زعم نویسنده درباره «ماه در میزند» رخ داده و این برنامه را به یکی از بهترینهای تلویزیون در ایام محرم و صفر تبدیل کرده است.
با این اوصاف سؤال این است که چرا بسیاری از برنامهسازان تلویزیون ترجیح میدهند خلاقیت و نوآوری و ایدهپردازی را فدایِ حاشیهسازی و وایرال شدن در فضایمجازی کنند یا با هزینههای هنگفتی در ظاهرِ برنامه و دعوتِ میهمانان رنگارنگ سلبریتی و چهرهنما، خودی نشان دهند؟ در حالیکه با نگاهی به "ماه در میزند" و از این دست برنامهها، میتوان دریافت که بدونِ این ظاهرسازیها و داشتنِ اتاق فکر و توجه به قصههای اجتماعی و استفاده از خودِ مردم، پربیننده شد و برنامه مورد توجه مخاطب قرار بگیرد.