به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرام میم.الف.نون نوشت: امام خمینی(ره) می فرماید که "از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه میگویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کردهاند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجتالاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد، رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد. والسلام"
یکی از توابین سازمان مجاهدین برخی خیانت های منافقین را اینگونه تشریح میکند:
در طول دوران جنگ که من هم در عراق بودم این را میدانم که سازمان در سرتاسر مرز پایگاههای شنود داشت مثلاً یکی از پایگاههای شنود در نزدیکی خانقین بود. یک اتاقی را در آن گردان به منافقین داده بودند که آنها با یونیفرمهای بعثی میآمدند. یعنی خود سربازان آن پادگان نمیدانستند که اینها ایرانی هستند. با ماشینهای عراقی به آنجا رفتوآمد میکردند و حتی خود افسرهای پادگان خبر نداشتند که در آن اتاق چه اتفاقی میافتد؟ آنتنهای بلندی داشتند و تمام مکالمات سپاه و ارتش و نیرو انتظامی را ضبط ، پردازش و از آن اطلاعات خارج میکردند. چون به زبان فارسی مسلط بودند رمزگشایی میکردند و این اطلاعات را به صورت بولتن تدوین کرده و در اختیار بعثیها قرار میدادند.
یک نمونهای که من خودم در جریانش بودم این بود که بعثیها موشکهایی داشتند که تا تهران میآمد و تهران را میزد. در صورتی که ایران موشکی نداشت تا بغداد را بزند. سازمان افراد را جمع میکرد که مثلا موشک به تهران زده شده و ما نگران خانوادههای شما هستیم. این خیلی عجیب بود. سازمان میگفت شما با خانوادهها تماس بگیرید تا حال آنها را جویا شوید که آیا سالم هستند؟ موشک کجا خورده و چه شده؟ بعد این تماسها را از طریق دستگاههایی که به آنها دو نبش میگفتند یعنی ارتباط با آلمان میگرفتند و آن شخصی که در تهران گوشی را برمیداشت فکر میکرد که از آلمان تماس گرفته شده است و شماره آلمان میافتاد. میگفت که من دارم از آلمان تماس میگیرم و شنیدم که موشک از عراق خورده و شما خوبید؟ ... آنها هم جواب میدادند که ما خوبیم و موشک فلان جا خورده و این اطلاعات را مجانی در اختیار صدام میگذاشتند که دفعه بعد خواستند بزنند به چه شکل هدفگیری کنند و در این جریان خود تماسگیرنده و خانواده طرف خبر نداشتند که اطلاعات به این شکل منتقل میشود.
هنوز هم این روش جمعآوری اطلاعات توسط سازمان ادامه دارد و الان سازمان هزار نفر را در تیرانا پای کامپیوتر نشانده و اینها از طریق شبکههای اجتماعی با فضای ایران ارتباط میگیرند. مثلاً کدام تحریم بیشتر اثر گذاشت؟ الان شرایط اقتصادی به چه شکل است و تحریمها به چه شکل فشار آورده است؟ و اینکه مردم خسته شدند یا نه؟ این اطلاعات را میگیرند در اختیار امریکا قرار میدهند. قبلاً از طریق تلفن و تخلیه تلفنی بود حالا از طریق اینترنت و از طرق مختلف حتی از طریق دانشجویان، باشگاه ورزشی و هنر و ... وارد میشوند و طرح دوستی میریزند و اخبار را جمع میکنند.
نکته طنز ماجرا اینجاست که این گروه با تبلیغات وسیع و سوء استفاده از ناآگاهی جوانان و ضعف حافظه تاریخی مردم، سعی دارند چهره ای مظلوم و ستم دیده از خود به نمایش بگذارند و این روزها انگشت اتهام را به سمت جمهوری اسلامی و منتخب ملت، آیت الله رئیسی نشانه روند که تو مثلا فردی بودی که دراعدام افراد فرقه ما نقش داشتی!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.