سرویس سیاست مشرق-فروردین سال ۱۳۸۹ سه ماه پس از پایان شورشهای خیابانی، یک پرونده جنجالی مطبوعاتی نظر رسانهها را به خود جلب کرد. شیرین عبادی، شادی صدر و عبدالفتاح سلطانی هسته اصلی محفلی موسوم به «کانون مدافعان حقوق بشر» از روزنامه کیهان شکایت کرده و شعبه ۷۶ دادگاه کیفری مسئول رسیدگی به درخواست آنها میشود. در اتفاقی جالبتوجه این دادگاه بهصورت زنده از رسانه ملی پخششده و هیئتمنصفه نیز در روند رسیدگی به پرونده نقش دارد.
در اولین جلسه از دادگاه، نسرین ستوده به نیابت از شیرین عبادی پشت تریبون رفته و رو به قاضی مدیر خراسانی میگوید: آقای حسین شریعتمداری موکلان بنده را متهم به همکاری با خارجیها کرده؛ ایشان باید ثابت کند که کانون مدافعان حقوق بشر از خارج از کشور پول گرفته است. هجمه مجموعه وکلای شیرین عبادی شروع میشود، هرکدام بهنوبت به صحنه آمده و برای مدیرمسئول روزنامه کیهان رجزخوانی میکنند. هدف از این سناریو آن است که با فشار رسانهای بر روزنامه کیهان و طرح شکایتهای فلهای جهت بازی عوضشده و نیمه پنهان ناتوی فرهنگی و عوامل سفارتخانههای اروپایی فرصت فرار پیدا کنند. بعدها مشخص میشود که این دادگاه آخرین تیر اتاق فکر جریان فتنه برای دمیدن روح بر کالبد بیجان آن جریان است!
در آن دادگاه سریالی صحنههای عجیبی روی میدهد، یکی از همکاران شیرین عبادی بیآنکه در پرونده سمتی داشته باشد؛ به روالی غیرعادی با عنوان وکیل «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی» پشت تریبون رفته و نزدیک به یک ساعت به فحاشی و ناسزاگوییهای بعضاً رکیک علیه مدیرمسئول کیهان میپردازد. چنان فضای دادگاه از هیجانات آقای وکیل به هم میریزد که رئیس دادگاه و اعضای هیئتمنصفه مجبور به دادن تذکر به تیم وکلای عبادی میشوند.
رئیس دادگاه بارها از وکلای عبادی میخواهد بهجای خواندن بیانیه سیاسی تنها به طرح شکایت خود بپردازد و از فحاشی خودداری کنند. مدیرمسئول کیهان که فقط شنونده ادعاهای هیجانی و توهینهای پیدرپی وکلا و کارمندان عبادی بوده از محضر دادگاه اجازه گرفته و رو به قاضی میگوید: ملاحظه میفرمائید که ایشان بهشدت از عصبانیت میلرزند. من برای سلامتی ایشان نگرانم ضمن آنکه در ناسزاهای آقای وکیل به بنده هیچ فحش جدیدی که قبلاً از سوی رادیوهای بیگانه و گروههای ضدانقلاب علیه بنده مطرح نشده باشد وجود ندارد و من به ناسزا شنیدن ازاینگونه افراد و جریانات عادت دارم! [۱]
حسین شریعتمداری در طول چند جلسه از آن دادگاه بهتنهایی در برابر لشگری از همکاران؛ دوستان و نیز اعضای شبکه دلالی عبادی قرار گرفته و پس از پایان آخرین دفاعیات رو به خبرنگاران در برابر دادگاه گفت: آنچه از شبکه عبادی مطرح کردم تنها یک درصد از ناگفتههایم بود، اگر اسناد ارتباطات او با بیگانگان را منتشر کنم؛ سنگ روی سنگ بند نمیشود.
برملا شدن نقش سرویس های خارجی در ارتباط گیری با همکاران عبادی در دادگاه تاریخی روزنامه کیهان
ارتباط شبکه شیرین عبادی و تروریستها؛ هم استراتژی هم تاکتیک
شبکه عبادی در اویل دهه هشتاد با هدف بهرهبرداری سیاسی از برخی پروندههای قضایی با عنوان کانون مدافعان حقوق بشر تشکیل میشود. این مجموعه سازمانیافته در ارتباط با سرپلهای خود در لندن، بروکسل و پاریس بهصورت مستقیم با افسران عملیاتی سرویس خارجی انگلیس و رژیم صهیونیستی ارتباط گرفته و در برههای نیز چند سازمان تروریستی مسئولیت هماهنگی با عوامل خارجی را برای این گروه میسر میکنند.
در آن برهه برنامه سرویسهای امنیتی غربی آن بود که یک شبکه درهمتنیده برای پروندهسازی علیه نهادها و شخصیتهای کشورمان در مجامع بینالمللی تشکیل شود. هدف آن بود اعتبار جمهوری اسلامی ایران زیر سوال رفته و برای مخاطب غربی، تصویر کشوری با برنامه هستهای پیشرفته و ناقض کرامت انسانی ساخته و پرداخته شود.
گروهک نهضت آزادی، جنبش مسلمانان مبارز، باند ملی مذهبیها، برخی عناصر حزب منحله مشارکت؛ دفتر تحکیم وحدت؛ انجمن صنفی معلمان؛ فعالان زن و کارگری چپ از جمله نیروهایی هستند که در مسیر این پروژه با عبادی هماهنگ شده و اخبار کانالیزه شده صنفی از طریق آنها به عنوان موارد نقض حقوق بشر در بولتن کانون ثبت و برای مجامع بین المللی ارسال میشد.
در این پروژه بزرگ بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و رادیو فردا (ارگان رسانهای سازمان سیا)، رادیو زمانه (برنامه تحت پوشش دولت هلند)؛ وبسایت روز آنلاین؛ شبکه بالاترین و چند هزار وبلاگ، مأمور به خدمت شده و هرکدام نقش خاصی را بر عهده میگیرند. از نگاه افسران امنیتی در غرب، عبادی با توجه به سابقه همکاری با رژیم پهلوی و نیز به دست آوردن نشان سفارشی صلح نوبل میتوانست در نقش «هماهنگکننده مادر» عمل کرده و طراحی دشمن را بهخوبی پیش ببرد.
در یک نمونه از عملیات اجرا شده توسط این شبکه عنکبوتی، در کوران جنگ خیابانی فتنه گران در تهران، ناگهان پای جاسوسان غربی به ایران باز میشود! باربارا لخ میلر مسئول حقوق بشر اتحادیه اروپا اعلام میکند قصد آمدن به ایران را دارد. او در مصاحبه مطبوعاتی در بروکسل رو به خبرنگاران میگوید: به تهران میروم تا با خانواده برخی از اصلاحطلبان دیدار کنم. هماهنگی سفر مسئول دیپلماتیک اروپایی به تهران را شیرین عبادی بر عهده دارد. در آن روزها خیابانهای لندن، پاریس و برلین صحنه برخورد خشن پلیس با معترضان جهانیشدن است؛ اما مسئول حقوق بشر اروپا تصمیم گرفته است به تهران سفر کند.
البته سفر او به تهران برای دیدار با خانواده برخی بازداشتشدگان تنها بهانهای برای اقدامات خرابکارانه و جاسوسی است! او قرار است در هتل لاله تهران با برخی از عوامل اصلی درگیریهای خیابانی و لیدرهای صحنهگردان دیدار پنهانی داشته باشد. مسئول هماهنگکننده این ملاقات سیامک فرید از اعضای فرقه تروریستی منافقین است.
او در ارتباط ایمیلی با یک فعال سیاسی اصلاحطلب از او میخواهد لیستی از افراد مؤثر و مهم در تهران را مشخص کرده و در اختیار سازمان او قرار دهد تا نماینده اروپا با آنها دیدار انجام دهد! فرید به این چهره اصلاحطلب اعلام میکند سفر باربارا لخ میلر به تهران با هماهنگی خانم عبادی میسر شده و سازمان منافقین (به دلیل سابقه جنایتکارانه) نمیتواند بهصورت مستقیم خود را درگیر این ماجرا کند! این مأموریت شوم با رصد نیروهای امنیتی شناسایی و عوامل داخلی و برخی رابطین بینالمللی آن بازداشت میشوند.
کیفرخواست لیدرهای خیابانی همکار با شبکه حقوق بشری در حرمت شکنی روز عاشورا
اقرار یکی از متهمان به همکاری با سرپل گروهک منافقین
با روی کار آمدن روحانی و آغوش باز دولت تدبیر به سوی اروپاییها اجرای مأموریت قدیمی بار دیگر در شبکه شیرین عبادی مطرح میشود، در سفر کاترین اشتون به تهران نرگس محمدی مأمور میشود فعالان فمینیست را به دیدار مسئول سیاست خارجی اروپا ببرد. اشتون پس از دیدار با روحانی و ظریف در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک و بهصورت پنهانی با برخی اعضای شبکه عبادی و نیز تعدادی از عوامل ضدانقلاب و خانوادههای آنها دریکی از سفارتخانههای اروپایی دیدار کرد.
کاترین اشتون به بهانه دیدار با ظریف و حسن روحانی به تهران آمده و با نرگس محمدی دیدار می کند
جوخههای ترور به هم متصل میشوند
شیرین عبادی و همکارانش همواره همکاری عیان با سرویسهای خارجی را تکذیب میکنند؛ آنها همیشه با مظلومنمایی سعی میکنند خود را چند وکیل ساده باهدف خیرخواهانه نشان داده و رد پای خود را در همکاری با جنایتکاران بینالمللی را پاک کنند.
عبادی در گفتگو با شبکه یورو نیوز میگوید: «به ما انگ همکاری با خارجیها را میزنند، ما یک مجموعه حقوق بشری هستیم که با فشارهای داخلی امکان ادامه فعالیت را ازدست دادهایم!» البته قضاوت سخنان خانم عبادی و همکارانش بسیار ساده است؛ میتوان با یک جستجوی ساده انبوهی از اقدامات ساده اما ضد ایرانی خانم وکیل مدعی حقوق بشر را پیدا کرد. عمق کینه او نسبت به مردم ایران چنان زیاد است که در نشست جامعه بینالمللی حقوق بشر (IGFM) میگوید: تحریمهای وضعشده آمریکا علیه ایران کافی نیست؛ باید چنان گره تحریمها محکم شود که فقط مردم نان خشک برای خوردن داشته باشند.
عبادی و همکارانش در سالهای اخیر بهصورت علنی با تروریستهای تجزیهطلب همکاری کرده و از آن ها به عنوان فعالان مدنی و قومی یاد میکنند. همزمان با سالگرد جنایت تروریستی گروهک «حرکة النضال» در شهر اهواز شادی صدر دست راست عبادی در نشست این گروهک تروریستی سخنرانی کرده است. در ماههای اخیر حبیب اسیود؛ سرکرده گروهک تروریستی و تجزیهطلب الاحواز در ترکیه بازداشت و به تهران منتقل شده است. او در بخشی از اعترافات تلویزیونی خود گفته است که منابع مالی این تشکیلات را سرویس امنیتی سعودی (رئاسة الاستخبارات العامة) تأمین کرده و آنها با کمک فعالان حقوق بشری ساکن اروپا برای خود اعتبار بینالمللی ایجاد میکنند.
حضور همکار وکلای حقوق بشری در نشست عاملین جنایت اهواز
مشرق در گزارشی با عنوان «شناسایی خانه شیطان در تهران» [۲] سندهای مهمی درباره برخی وکلای همکار با عبادی را منتشر کرد. ارتباط معنادار بازوی عبادی با تروریستهای ماجرای اهواز برگی جدید از همکاریهای پیچیده داخلی و خارجی این شبکه را رو کرده است. البته افشاگریهای مشرق باعث شده تا شبکه موسوم به وکلای حقوق بشری همانند سال ۸۸، به شکایت فلهای از رسانه افشاکننده روی بیاورند و یکی پس از دیگری علیه مشرق طرح شکایت کنند.
همزمان با فشار دولتهای غربی برای رسیدن به یک توافق با ایران، قلاده تروریستها توسط صاحبان آن در اطراف مرزهای ایران بازشده است. ۱۱ سال قبل نسرین ستوده در شکایت نامهاش از قاضی دادگاه خواسته بود دلایل ارتباط شیرین عبادی و شادی صدر با بیگانگان منتشر شود، حالا آن نیمه پنهان از همکاری این شبکه با تروریستها به صورت کامل قابل مشاهده است.