به گزارش مشرق، با روی کار آمدن دولت سیزدهم رویکرد جمهوری اسلامی ایران از اتکای صرف به غربیها به تعامل اقتصادی با همه کشورهای دنیا به ویژه کشورهای منطقه، شرق آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی تغییر کرده است. در این بین «چین» یکی از کشورهایی است که ظرفیت بالایی برای تعامل و تعمیق روابط اقتصادی با ایران دارد.
یکی از شبهاتی که ناظر به تعامل نفتی ایران و چین توسط جریان غربگرا مطرح میشود، این است که بعد از خروج آمریکا از برجام، چینیها نیز همانند سایر کشورهای غربی از ایران خارج شدهاند، در نتیجه فرقی بین آنها و سایر کشورهای غربی در پیروی از تحریمهای نفتی آمریکا نیست.
*چین تنها کشوری بود که در اوج تحریمهای فلجکننده در کنار ایران باقی ماند
تصویر ۱ مربوط به میزان صادرات نفت ایران در دوره اول تحریمها است. این نمودار بر اساس آمار رسمی اوپک رسم شده است. طبق این نمودار صادرات نفت ایران بعد از صدور قطعنامه سازمان ملل و تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا از حدود ۱.۸ میلیون بشکه در روز به یک میلیون بشکه کاهش یافته است.
در تصویر ۱ همراهی اروپاییها با تحریمهای آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران از دی ماه ۹۰ تا تیرماه ۹۱ به خوبی قابل مشاهده است. اما علیرغم فشارهای بینالمللی و برخلاف خواست آمریکا، با کمک کشور چین نه تنها هیچ گاه جریان صادرات نفت ایران به صفر نرسید، بلکه روی مرز یک میلیون بشکه در روز ثابت باقی ماند.
البته ایران بخشی از نفت خود را در دوره اول تحریمها به صورت چراغ خاموش صادر میکرد که قابل ردیابی توسط اوپک یا موسسات ردیابی نفتکشها نبود، در نتیجه رقم واقعی صادرات نفت ایران بالاتر از یک میلیون بشکه در روز و به گفته مسئولین وقت امور بینالملل شرکت ملی نفت حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز بود.
مقاصد صادراتی همه محمولههای نفتی ایران در دوره اول تحریمها به کشور چین بود. به بیانی دیگر چینیها تنها کشوری بودند که به دلیل روابط نزدیک تهران-پکن در دولت نهم و دهم، ایران را در اوج تحریمها و فشارهای بینالمللی برای دور زدن تحریمهای نفتی و فروش نفت همراهی کردند.
تصویر ۱
حال با توجه به همکاری بیسابقه چینیها با ایران در دور اول تحریمها به بررسی تعامل نفتی ایران و چین بعد از خروج آمریکا از برجام میپردازیم.
*چرا چینیها در دوره دوم تحریمها با دولت روحانی همراهی نکردند؟
یکی از نگاههای مغلطهآمیز درباره روابط دوجانبه ایران و چین این است که داستان روابط این دو کشور در طول دولت یازدهم و دوازدهم از اواسط کار روایت میشود. یعنی حامیان دولت و برجام بدون توجه به رفتارهای تند و شرقستیزانه دولت حسن روحانی با چینیها، صرفا از کاهش سطح همکاری چینیها با ایران بعد از خروج آمریکا از برجام گله میکنند، درحالی که که این تعامل سرد چینیها در دوره دوم تحریمها صرفا واکنشی در برابر رفتارهای شرقستیزانه دولت روحانی بود.
اگر دولت یازدهم و دوازدهم در موارد متعدد، به بهانه خوش رقصی و جلب رضایت غربیها، چینیها را از کشور اخراج نمیکرد، طبیعتا همکاری این کشور با دولت ایران در دور دوم تحریمها نیز همانند دور اول تحریمها قابل تعریف بود.
در واقع دولت روحانی قبل از سنجش میزان موفقیت و پایداری برجام در یک اقدام غیرمنطقی تصمیم به تخریب روابط با چینیها و کشورهای بلوک مقابل آمریکا گرفت، کشورهایی که در دور اول تحریمها همکاری زیادی با ایران برای دور زدن تحریم داشتند. دولت روحانی با این اقدام تمامی پلهای پشت سر خود را خراب کرد و همین موضوع باعث شد که بعد از خروج امریکا از برجام، کشورهایی مانند چین نیز همکاری سابق با ایران برای دور زدن تحریمهای نفتی را ادامه ندهند.
تصویر ۲ میزان صادرات نفت ایران در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ را مبتنی بر آمار رسمی اوپک نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید از اردیبهشتماه ۹۷ و همزمان با خروج آمریکا از برجام تا موعد بازگشت تحریمها در آبانماه ۹۷، میزان صادرات نفت ایران حدود ۸۰۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا کرد. سپس آمریکا در دو بازه ۶ ماهه میزان صادرات نفت ایران به حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز رساند.
تصویر ۲
بدین صورت در دوره دوم تحریمها، چینیها نیز به دلیل بدرفتاریهای دولت روحانی حاضر نشدند همانند دوره اول تحریمها با همکاری با ایران برای دور زدن تحریم نفتی، صادرات حداقل ۱ الی ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز را برای ایران تضمین کنند و به همراه اروپاییها از تحریمهای آمریکا پیروی کردند. بدین صورت میزان صادرات نفت ایران در برخی روزهای سال حتی به عدد صفر متمایل شد.
*اگر دولت روحانی تعامل با غربیها را با شرقستیزی همراه نمیکرد ...
تصویر ۳ تفاوت سیاست دولت نهم و دهم را با سیاست یازدهم و دوازدهم در تعامل با چینیها نشان میدهد. کارد سبزرنگ در تصاویر مربوط به میزان فروش نفت به چین در دوره اول و دوم تحریمهاست. این تصویر مقایسهای به وضوح نشان میدهد که اگر دولت یازدهم و دوازدهم تعامل با غربیها را با رویکرد شرقستیزی همراه نمیکرد، چقدر در دوران دوم تحریمها برای فروش نفت میتوانست از ظرفیت کشور چین استفاده کند.
به طور کلی فارغ از هر مسیری که دولتها برای رفع تحریم پیگیری میکنند چه از مسیر برجام در دولت روحانی و چه از مسیر بیاثر کردن تحریمها در دولت رئیسی، دلیلی وجود ندارد که سایر ظرفیتهای خارجی که به صورت بالقوه و بالفعل برای گشایش اقتصادی کشور موجود است، معطل یا فدای ناز و کرشمه غربیها شود.
تصویر ۳
*دولت روحانی شبکه صرافیها برای دور زدن تحریمهای نفتی را لو داد
متاسفانه دولت روحانی در راستای تعامل با غربیها نه تنها روابط ایران با سایر کشورها را تخریب کرد، بلکه شبکه به جا مانده از دولت قبل برای دور زدن تحریمهای نفتی را نیز از بین برد یا لو داد.
بر فرض که ما ایرانیها تاریخ نخواندهایم و نمیدانیم که غربیها با فریبها و خدعههای خود چه بلاهایی را بر سر ایران آوردهاند و حتی سال ۹۷ نیز آمریکاییها برجام را نقض نکردهاند و الان هم به دنبال زیادهخواهی نیستند، با همه این احوال باز چه ضرورتی داشت که دولت روحانی گزینههای آلترنانیو برای دور زدن تحریمها را لو بدهد و دست کشور را در مقابل هر تحریم احتمالی از طرف آمریکا خالی کند.
در این راستا سیدمحسن قمصری مدیر امور بین الملل سابق شرکت ملی نفت ایران با اشاره به اینکه شبکه صرافیهای ایران برا دور زدن تحریم را در دولت روحانی لو دادند، گفت: «بانک مرکزی ما چه کرده است؟! چه سیستم بانکی را برای انتقال وجه توانستهایم ایجاد کنیم؟ یک شبکه بانکی به نام صرافیها داشتیم که اطلاعات این شبکه را تحت عنوان FIU افشا کردیم و این راه را هم به دست خودمان بستیم. باید بپذیریم قصدی برای تکمیلِ عملیات دفاع و پاتکِ اقتصادی (در دولت روحانی) نداریم و فرماندهی هم که مسئولیت این کار را بر عهده داشته باشد عملاً وجود ندارد».