به گزارش مشرق، در سند چشمانداز ۱۴۰۴ تأکید شده است که ایران در سال ۱۴۰۴ حداقل سهمی ۸ تا ۱۰ درصدی از تجارت جهانی گاز داشته باشد و در حالی که در یکچهارم پایانی زمان تحقق برنامههای مورد تأکید سند چشمانداز بیستساله کشور هستیم، سهم ایران در تجارت جهانی گاز حدود ۱.۵ درصد است.
در سند ملی راهبرد انرژی کشور مصوب ۱۳۹۶ نیز که در مقدمه آن اعلام شده "سندی جامع و همهسویه برای مدیریت بخش انرژی کشور تا افق سال ۱۴۲۰ هجری خورشیدی است"، اتخاذ تدابیر کارآمد در حوزه دیپلماسی انرژی برای افزایش سهم ایران از تجارت جهانی گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی، مورد تأکید قرار گرفته است.
با وجود این تأکیدات قوانین بالادستی و همچنین با نگاهی به برنامههای گذشته که قرار بود در سال ۱۳۹۳ به صادرات روزانه ۵۰۰ میلیون مترمکعبی گاز برسیم، صادرات گاز در سال ۱۳۹۹ در بیشترین میزان به روزانه حدود ۷۵ میلیون مترمکعب رسید.
در سالهای گذشته، همواره روی فرصتهای ایران برای صادرات گاز و تبدیل شدن به هاب گازی منطقه و ضرورت افزایش سهم کشورمان از تجارت گاز جهان سخن میگفتیم، اما از زمستان سال گذشته با پدیدهای مواجه شدیم که یک دهه قبل از آن حتی خواب این تهدید را نمیدیدیم. ایران که در جایگاه دوم دارندگان گاز طبیعی جهان قرار دارد و ۱۸درصد از ذخایر گاز جهان در کشور ماست، با مشکل کمبود عرضه گاز نسبت به نیاز مصرفی مواجه شده است.
این مشکل در زمستان سال جاری نسبت به زمستان سال گذشته تشدید شده و به گفته وزیر نفت با کسری روزانه ۲۰۰ میلیون مترمکعبی تراز گاز در زمستان امسال مواجهایم.
ریشه این مشکل در دولتهای قبلی است؛ اما عمده دلایل تبدیل فرصت گازی به این تهدید را باید در ۸ سال فعالیت دولت تدبیر و امید جستوجو کرد. اول آنکه در بخش مدیریت تقاضا، در ۸ سال گذشته هیچ اقدام مثبتی برای مدیریت مصرف انرژی در کشور صورت نگرفت و تمامی برنامه ها و تأکیدات از جمله قانون اصلاح الگوی مصرف، در مقام اجرا مغفول ماند. ثانیاً در بخش عرضه، در زمینه افزایش ظرفیت تولید، بسیاری از میادین، از جمله میادین گازی مشترک متأثر از سالها وقتکشی دولت در تحقق قراردادهای IPC و سرمایهگذاری خارجیها در روزگاری که دولت به فکر "چیدن سیب و گلابی" از باغ برجام بود، معطل ماندند و وقتی "آفتاب تابان" برجام تو زرد از آب درآمد و "خسارت محض" آن بر همگان روشن شد، یکبه یک آثار افول اقتصادی کشور از معطل نگاه داشتن ظرفیـتها با امید واهی گشایش برجامی، مشخص شد.
بدون شک یکی از آثار شوم برجام و دولتی که در راه امید به برجام، هر نوع تدبیری را فدا کرد، این بود که توسعه میادین گازی از برنامه عقب ماند و یک به یک در پالایشگاههای گازی کشور با ظرفیت خالی مواجه شدیم. حتی در برخی میادین گازی، اجرای بهموقع اسیدکاری چاهها و اقدامات لازم برای جلوگیری از افت تولید، مغفول ماند و میادین گازی متعددی با افت تولید مواجه شدند.
امروز در شرایطی به زمستان ۱۴۰۰ نزدیک میشویم که وزارت نفت فرصت چندانی برای جبران کسری تراز گاز و پرکردن فاصله سقف تولید با نیاز مصرف ندارد و زمستان امسال باید با راهکارهای ضربالعجل و فوقالعاده مدیریت شود؛ اما برای سالهای آینده، باید توسعه میادین و حفظ و نگهداشت تولید میادین در حال بهره برداری و همچنین تکمیل ایستگاههای تقویت فشار و بهسازی خطوط لولهگاز و استفاده از ظرفیتهای ذخیره گاز در فصل گرم و برداشت در فصل سرد سال انجام گیرد تا تهدید کسری تراز گاز را به فرصت حضور پرقدرت در بازار گاز تغییر دهیم.