به گزارش مشرق، هفته سلامت روان ۱۸ لغایت ۲۴ مهرماه (۹ تا ۱۵ اکتبر) همه ساله از سوی سازمان جهانی بهداشت و در بسیاری از کشورهای عضو این سازمان برگزار میشود و بر این اساس شعار سال جاری میلادی ۲۰۲۱ برای هفته سلامت روان «مراقبتهای بهداشت روانی برای همه: بیایید آن را به واقعیت تبدیل کنیم» تعیین شده است.
سازمان جهانی بهداشت بر این باور است که نهادهای بهداشتی نقش عمدهای در درمان و ارتقاء سلامت روان و پیشگیری از شرایط بهداشت روانی در همه بخشها و در طول زندگی دارند.
برنامه اقدام جامع سلامت روان WHO به کشورهای عضو توصیه میکند که مداخلات جهانی و هدفمند را از مراحل اولیه زندگی و در طول عمر برای جلوگیری از شرایط بهداشت روانی و کاهش انگ، تبعیض و نقض حقوق بشر رهبری و هماهنگ کنند.
اصطلاح «بهداشت روانی» اصطلاحی عمومی است که به معانی متعددی به کار میرود. یکی از عمده ترین این معانی که هدف نهایی هر جامعهای نیز محسوب میشود، تأمین سلامت روان افراد جامعه است. هر جامعهای موظّف است سلامت روان افراد خود را تأمین کند؛چراکه بهداشت روانی بخش عمدهای از بهداشت عمومی به شمار میآید.
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، در مجمع جهانی بهداشت که در ماه مه ۲۰۲۱ برگزار شد، دولتهای سراسر جهان نیاز به افزایش خدمات بهداشت روانی با کیفیت در همه سطوح را تشخیص دادند. همچنین برخی از کشورها روشهای جدیدی برای ارائه خدمات بهداشت روانی به جمعیت خود یافتهاند.
بهداشت روانی علاوه بر اینکه هدف هر جامعهای به شمار میآید، معیاری برای سلامت فرد نیز محسوب میشود. این اصطلاح دارای معانی متعددی است که از جامعهای به جامعه دیگر، فرهنگی به فرهنگ دیگر و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. به همین دلیل، در روان شناسی، الگوها و دیدگاههای متفاوتی نسبت به بهداشت روانی وجود دارد.
مفهوم سلامت روانی نیز از نظر WHO چیزی فراتر از نبود اختلالهای روانی و شامل ۱- خوب بودن ذهنی، ۲- ادراک خودکارآمدی، ۳- استقلال و خودمختاری، ۴- کفایت و شایستگی، ۵- وابستگی میاننسلی و ۶- خودشکوفایی توانمندیهای بالقوه فکری و هیجانی است.
بر پایه اظهار نظر کمیسیون عوامل تعیین کننده روانی- اجتماعی سلامتِ WHO، نزدیک ۸۵ درصد عوامل تأثیرگذار بر سامانه سلامت، به جز عوامل زیستی و ژنتیک است؛اگرچه برای سلامت اجتماعی تعریف و شاخصگذاری یکسان جهانی وجود ندارد، متناسب با هر منطقه شاخصهای خاصی به کار رفته است.
برای واکاوی علل به مخاطره افتادن سلامت روان و راهکارهای مقابله با آن با دکتر اکبر بلوردی، دکترای تخصصی روانشناسی سلامت و مسؤول آموزش مرکز پیشگیری و ارتقاء سلامت پویا به گفتوگو نشستیم.
همه گیری کووید -۱۹ تأثیر زیادی بر سلامت روانی افراد داشته است. برخی گروهها، از جمله کارکنان بهداشت و سایر خط مقدم، دانشجویان، افرادی که تنها زندگی میکنند و افرادی که از قبل دارای شرایط روانی بودهاند؛به ویژه تحت تأثیر قرار گرفتهاند و خدمات مربوط به اختلالات روانی، عصبی و مصرف مواد به طور قابل توجهی مختل شده است.آقای دکتر! حدود ۲ سال است با شیوع بیماری مهلک کرونا روبرو هستیم؛ با توجه به بروز این بیماری و تأثیرات زیاد آن بر ساختارهای مختلف بدن توضیح دهید کرونا تا چه اندازه در بروز اختلالات روانی موثر بوده است؟
بیماری کووید ۱۹ یک ویژگی منحصر به خود دارد؛ زیرا به دلیل سرایت خیلی بالا در طول کمتر از چند ماه با ایجاد یک وضیعت پاندمی، تمامی کشورهای جهان را آلوده کرده است. در حال حاضر نیز تعداد مبتلایان به این بیماری و همچنین مرگ و میر ناشی از آن به شدت در سطح جهان در حال افزایش است.
قابل پیش بینی است که برخی از نشانههای اختلالات روانشناختی در بیماران مبتلا به کووید ۱۹ بروز کند. در این راستا، بررسی نتایج تحقیقات متعدد که بر روی بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در کشور چین در طی انتشار بیماری انجام شده تعدادی از این اختلالات روانشناختی از جمله: اضطراب، ترس، افسرگی، تغییرات هیجانی، بی خوابی و اختلال استرس پس از سانحه با درصد شیوع بالا از این بیماران گزارش شده است.
انتشار افسارگسیخته کووید ۱۹،وضیعت نامطلوب بیماران ایزوله شده در بخش مراقبتهای ویژه و با مشکل حاد تنفسی، عدم وجود یک درمان دارویی موثر و در نهایت مرگ و میر ناشی از این بیماری از مهم ترین فاکتورهایی است که میتواند بر سلامت روان افراد آلوده به این ویروس به شدت تاثیر گذار باشد.
بیماران کرونایی ظرفیت روانی پایینی دارند
بر اساس بررسیهای انجام شده، بیماران کووید ۱۹ دارای ظرفیت تحمل روانشناختی پایینی بوده و با توجه به وضیعت فعلی بیماری در جهان این افراد به شدت در معرض بروز اختلالات روان شناختی مانند اضطراب، ترس، افسردگی و همچنین افکار منفی قرار دارند.
اختلال استرس پس از سانحه سلامت روان را نشانه گرفته است
یکی از مهمترین اختلالات روانشناختی که میتواند به سلامت روان بیماران مبتلا به کووید ۱۹ آسیب وارد کند اختلال استرس پس از سانحه است. در صورت عدم کنترل این اختلال روانشناختی، ممکن است در افراد بیمار آسیبهای دائمی مثل هجوم خاطرههای مزاحم(رفتارهای اجتنابی، تحریک پذیری و کرختی هیجان).
اختلال استرس پس از سانحه یک مشکل روانشناختی مرتبط با استرس است و در افرادی که وضیعت تهدید کننده زندگی را تجربه میکنند به وجود میآید. بر اساس منابع موجود، تجربه بیماریهای فیزیکی تهدید کننده زندگی مثل کووید ۱۹ میتواند به عنوان یک علت بروز نشانههای اختلال استرس پس از سانحه باشد.
اختلال در خواب از دیگر مشکلات افراد مبتلا به کووید ۱۹ است که ممکن است در بخشهای ایزوله یا قرنطینه برای این افراد روی دهد. نتایج تحقیقی در چین در طی انتشار بیماری کووید۱۹ که در شهر ووهان انجام شده نشان میدهد شاخص کیفت خواب در این بیماران به شدت کاهش پیدا میکند.
از طرفی نتایج این تحقیق نشان میدهد بین اختلال در کیفیت خواب افراد و بروز اختلالات روانشناختی همچون اختلال استرس پس از سانحه ارتباط وجود دارد.
از دیگر اختلالات روانشناختی مهم که میتواند در سلامت روان بیماران مبتلا به کووید۱۹ آسیب ایجاد کند، اختلال اضطراب و افسردگی است.
نتایج یک مطالعه که بر روی بیماران بستری در یکی از بیمارستانهای چین انجام شده که شامل ۶۴۹ شرکت کننده بوده و از بین آنها ۲۱ نفر آلوده به کووید-۱۹ ۱۱( نفر دارای بیماری پنومونی و ۹۱ نفر افراد سالم هستند نشان میدهد شاخص ارزیابی اضطراب و افسردگی در افراد بیمار با مشکل تنفسی (بیماران آلوده به کووید۱۹ و دارای پنومونی) نسبت به افراد سالم بیشتر است.
در این میان، هر دو شاخص افسردگی و اضطراب در افراد آلوده به کووید ۱۹ نسبت به افراد دارای بیماری پنومونی به طور قابل توجهی بالاتر است. از آنجایی که این افراد در کنار دریافت خدمات پزشکی جهت درمان بیماری فیزیکی خود، نیاز به مداخلات روانشناختی نیز دارند استفاده از مداخلات روانشناختی بر اساس نتایج همین تحقیق باعث کاهش قابل ملاحظه هر دو شاخص اضطراب و افسردگی در بیماران کووید۱۹ شده است.
آقای دکتر! با توجه به تأثیرات سوء کرونا بر سلامت روان که به آنها اشاره کردید توضیح دهید چه عواملی در ارتقای سلامت روان جامعه اثرگذار هستند؟
عوامل محیطی شامل طیف وسیعی از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی(نظیر جنگ و جنایت )، فرهنگی، محیط خانوادگی(نظیر خواستههای غیر واقعی والدین،حمایت گری بیش از حد و طرد کردن و..) است.
یکی از عوامل تعیین کننده سلامت انسان بهرهمندی از حمایتهای اجتماعی به معنای اقدامهای کمکی در شرایط سخت زندگی برای نوع بشر است. زندگی در محیطی که دارای سلامت اجتماعی بالایی است به سلامت روان فرد نیز کمک میکند.
البته رابطه بین سلامت جسمی و روانی و عوامل اجتماعی، زیستی و روانشناسی در کشورهای مختلف پیچیده است. سلامت اجتماعی به چگونگی وضعیت ارتباط فرد با دیگران در جامعه میپردازد.
هر نوع قطع ارتباط بین فرد و جامعه، به گونهای که افراد در چارچوبهای اجتماعی جذب نگردند، زمینهای مساعد برای رشد انحرافات اجتماعی و پیدایش مشکلات سلامت روان ایجاد میکند.
در تعریف سلامت در سال ۱۹۴۸ که توسط سازمان بهداشت جهانی بیان شد، سلامت اجتماعی سطحی از سطوح سلامت کلی فرد بیان شده است. سلامت اجتماعی را به عنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر(نزدیکان و گروههای اجتماعی) که وی عضوی از آنهاست نیز تعریف میکنند و معتقدند که سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را که شامل پاسخ های درونی فرد(احساس، تفکر و رفتار) است میسنجد که نشانگر رضایت یا فقدان رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعیش است.
در واقع کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمیتوان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی تکالیف و چالشهای اجتماعی را نیز دربرمیگیرد.
بیکاری، سطوح پایین آموزش و پرورش و کمبود غذا، نبود سرپناه و عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی نمونههایی از عوامل اجتماعی مرتبط به سلامت روان هستند که توانایی مردم را جهت فعال بودن در جامعه محدود میکند.
این عوامل اجتماعی منفی و اقتصادی مرتبط با فقر علاوه بر این به عنوان یک مانع سلامت روانی عمل میکنند. تبعیض نیز میتواند تاثیر منفی بر سلامت روانی داشته باشد؛ البته در این میان عوامل فرهنگی نیز موثر است.
آقای دکتر! نقش سواد سلامت به چه میزان در مواجهه با عوامل تهدید کننده سلامت روان موثر است؟
سواد سلامتی به صورت توانایی به دست آوردن، فهمیدن و استفاده از اطلاعات از طریق راههایی که سلامتی را حفظ میکند و ارتقا میدهد تعریف شده است.
سواد سلامت روان نیز اشاره به دانش و باورهای مربوط به اختلالات روانی دارد که به شناخت، مدیریت و یا پیشگیری از این اختلالات کمک میکند. سواد سلامت روان شامل توانایی تشخیص برخی اطلاعات،دانستن چگونگی طلب کمک در خصوص کسب اطلاعات بهداشت روان، دانستن عوامل خطرساز و علل و نگرش هایی است که شناخت و طلب کمک به طور مناسب را ارتقا میدهد.
بررسیها نشان داده است که ارتقای سطح سواد به اشخاص اجازه میدهد که به دنبال تشخیص زودهنگام، پیشگیری، طلب کمک و مداخله مناسب برای اختلالات روانی باشند.همچنین از طریق ارتقای سطح سواد افراد برخی مهارت های لازم برای حمایت از افرادی که دچار اختلالات روانی هستند را در شبکهای اجتماعی کسب میکنند.
پدر و مادر نیرومندترین آموزگار افراد در زندگی هستند
آقای دکتر! قطعا خانواده به عنوان اولین نهاد موثر در رشد چند جانبه شخصیت افراد و اجتماعی شدن آنها محوری است؛ توضیح دهید نقش خانواده در تأمین سلامت روان چگونه است؟
خانواده هم از عوامل مؤثر فرهنگی و هم اجتماعی در شکل گیری رفتار فرد است. فضای خانه، نخستین و بادوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تأثیر میگذارد؛ به گونهای که میتوان گفت پدر و مادر نیرومندترین آموزگار افراد در زندگی هستند.
خانواده سالم خانوادهای است که از سلامت روان و آرامش معنوی هریک از اعضای خانواده حمایت میکند. محیط خانواده بر سطح سلامت جسمی و روانی تأثیر خواهد گذاشت؛ همانطور که میتواند به عنوان خطری برای زندگی آینده باشد.
برای رسیدن به یک خانواده سالم والدین باید به بچهها توجه کنند و وقت کافی برای آنها و نیازهای عادی آنها در نظر بگیرند.کودکان بسیاری رفتارها را از والدین خود میآموزند و والدین باید نحوه رفتار صحیح با کودکان خود را بیاموزند.
آقای دکتر! در کنار نقش خانواده در تأمین و پایدار بودن سلامت روان عوامل سیاسی و حقوقی چه نقشی دارند؟
نظام بینالمللی حقوق بشر یک چارچوب مفید برای ارتقاء ذهنی بهداشت و درمان ارائه میدهد. گفتمان بینالمللی حقوق بشر امروز به طور گستردهای سلامت روان را به رسمیت میشناسد. در منشور حقوق بشر حق سلامت جسمی و روحی برای اولین بار در سال تأسیس سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۴۶ اعلام شده است.
سازمان ملل متحد فراتر از اذعان به حق سلامت روان ، گفتمان بین المللی حقوق بشر را تصدیق میکند که برخی از شرایط سیاسی و اقتصادی نیز به این منظور وجود دارد.
نقض حقوق بشر عامل تهدید کننده سلامت روان است
عوامل سیاسی از جمله نقض حقوق بشر در داخل یک کشور ، میتوانند پیامدهای مخرب و مضر بر سلامت روانی جمعیت داشته باشند. برخی افراد و گروههای درون جامعه حقوق افراد به ویژه حقوق افراد آسیب پذیر را با عواملی مانند تبعیض و به حاشیه راندن نقض میکنند.
پیامدهای تبعیض، همراه با حس بیگانگی میتوانند عمق کرامت و عزت نفس را که عوامل تعیین کننده سلامت روان و تندرستی فرد است تحت تاثیر قرار دهد.در مقابل، سلامت روانی افراد وابسته به توانایی خود برای لذت بردن و عمل کردن به طیف وسیعی از حقوق افراد است.
از دست دادن عزیزان، قرار گرفتن در معرض اشکال شدید خشونت و اختلال عمومی نه تنها منجر به اختلال استرس پس از تروما میشود؛ بلکه منجر به افزایش قابل توجه دیگر مشکلات در دراز مدت و به شکل مزمن مانند افسردگی و اضطراب خواهد شد.
نقش عوامل اقتصادی با توجه به وجود افراد فاقد شغل در جوامع مختلف از جمله کشور ما در به مخاطره افتادن سلامت روان چگونه است؟
بر آورده نشدن نیازهای اقتصادی وشغلی افراد باعث بروز فشارها و تنش های روانی شدید در افراد میشود که این امر سلامت روانی آنها را به مخاطره میاندازد. امنیت شغلی، ایجاد شرایط کاری اشتغال منصفانه و کارهای مناسب و در خور شأن افراد باعث افزایش سلامت روانی، رفاه و رضایت شغلی میشود.اشتغال منصفانه به معنی شرایط عادلانه در جذب افراد برای مشاغل و تکمیل کننده مفهوم کار مناسب است.
در مقابل میزان بالای بیکاری موجب بیماریهای مختلفی از جمله بیماریهای روحی ناشی از نا امنی شغلی و مرگ زودرس میشود. ناامنی شغلی بر میزانهای ابتلا به بیماریهای اضطراب، افسردگی، بیمار قلبی و عروقی و عوامل خطر مرتبط با این بیماریها تأثیر به سزایی دارد.
فقط شغل داشتن عامل سلامت روان نیست/کیفیت شغل را جدی بگیرید!
البته صرف داشتن یک شغل همیشه ضامن سلامتی جسم و روان نیست و در این خصوص کیفیت شغلی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. ارتباطات شغلی، رفتارها، پیامدها و عملکردهای شغلی، خود جزء عوامل کلیدی و مهم تأثیر گذار بر سلامت روان کارکنان محسوب میشود.
منظور از کار مناسب نیز تأمین فرصتهایی برای شغلهای مولد با درآمد منصفانه، امنیت محیط کاری و حمایت اجتماعی از خانواده است.
آقای دکتر! دسترسی به خدماتی مانند مسکن،تغذیه و آموزش به چه میزان در تأمین سلامت روان افراد در زندگی فردی و اجتماعی موثر است؟
سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۱ بیان کرده است که تنها اشکال افراطی از نقض حقوق بشر مانند تجاوز و خشونت خانگی نیست که تأثیر منفی بر سلامت روان میگذارد. کمبود غذا، نبودن عدالت در توزیع امکانات،کمبود دسترسی به مراقبتهای بهداشتی نیز از دیگر عوامل مرتبط با سلامت روان هستند.
به طور کلی داشتن یک خانه امن و مقرون به صرفه به عنوان یک نیاز اساسی است.محیط پایدار به حفظ سلامت و تندرستی کمک میکند.در مقابل مسکن نامناسب یا بیخانمانی میتواند به توسعه مشکلات روحی و روانی کمک کند، یا میتواند مدیریت مشکلات بهداشت روان را دچار مشکل کند.
برای کسب آسایش در منزل شما نیاز دارید که صورتحسابهای خود را به طور منظم پرداخت کنید.با همسایههای خود رابطه خوبی داشته باشید و محیط خانه را تمیز نگه دارید. اگر سلامت روان شما مختل شود دیگر شما قادر نخواهید بود که از خانهتان به خوبی مراقبت کنید.
همسایهها، دوستان و خانوادهها اشخاصی هستند که شما با آنها سروکار دارید و میتوانند تأثیر بزرگی بر روی محل زندگی شما داشته باشند.
اگر شما در نزدیکی یکی از اعضای خانواده،دوستان و یا نزدیکان باشید آنها میتوانند از شما پشتیبانی کنند اما امکان دارد که مشکلات ارتباطی نیز پیش آید که استرس زا باشد و مشکلات روحی روانی را بیشتر کند.
بهبود تغذیه عامل بهبودی وضعیت روانی است
در خصوص نقش تغذیه باید گفت براساس شواهد موجود، بهبود تغذیه کودکان میتواند به بهبود وضعیت شناختی ، بهبود نتایج آموزشی و کاهش خطر برای سلامت روانی منجر شود؛ به خصوص برای کسانی که در معرض خطر هستند و یا در جوامع فقیر زندگی میکنند استفاده از داروهای مکمل نظیر قطره مولتی ویتامین و نظارت بر رشد از کارهایی است که برای کودکان باید انجام شود.
یک مدل ترکیبی که ازمداخلات تغذیه ای (به عنوان مکمل غذایی)و مشاوره و مراقبتهای روانی (مثل به گرمی برخورد کردن و گوش دادن مؤثر) است، در این زمینه کمک کننده است. علاوه بر این، ید، نقشی کلیدی در پیشگیری از عقب ماندگی ذهنی و جسمی و اختلال در توانایی یادگیری داری دارد.
پس ید دار کردن نمک به طور غیر مستقیم مانع از مشکلات مربوط به سلامت روانی و جسمانی میشود.
همچنین در موضوع تاثیر دار بودن آموزش باید عنوان کرد سواد کم و سطح پایین آموزش و پرورش مشکلات اجتماعی و روانی عمدهای به وجود میآورد. در مقابل دسترسی به آموزش سلامت و آرامش روانی به همراه دارد.
تامین سلامت روان هر جامعه متفاوت است
آقای دکتر! آیا وضعیت بهداشت روان در جوامع مختلف قابل مقایسه و ارزیابی است یا نمی توانیم این مقایسه و ارزیابی را انجام دهیم؟
هر فرهنگی براساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روانی است. هدف هر جامعه این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین میکند، آماده کند.
هر جامعهای به تناسب فرهنگ حاکم بر آن و براساس معیارهای اجتماعی میتواند در جهت حفظ سلامت روانی و کنترل بیماریهای روانی اعضای خود موثر باشد تا بدینسان افراد سالم در فرآیند توسعه پایدار در عرصههای مختلف نقش پویایی داشته باشد.
ساختار اجتماعی و فرهنگ حاکم بر جامعه چگونگی سبک زندگی افراد جامعه را تعیین میکند و در واقع برحسب پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده سبک زندگی افراد مشخص و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است.
به طوری که در نحوه مصرف مواد غذایی مفید، مواد مخدر، سیگار، فعالیتهای ورزشی، انجام معاینات دورهای و... وضعیت جوامع متفاوت است و به فراخور فرهنگ موجود جامعه با رویکردهای متفاوت به آن پرداخته میشود.
پژوهشگران میگویند، در این راستا متخصصان بهداشت روان با توجه به عوامل مؤثر بر سلامت باید در صدد شناسایی و تقویت عوامل اثرگذار مثبت و تضعیف عوامل اثرگذار منفی باشند.
سیاستگذاران و برنامهریزان با توجه به عوامل موثر اجتماعی بهداشت روان و سلامتی سعی در درک اساس فرهنگی و اجتماعی داشته و به تناسب فرهنگ جامعه برنامهریزی و اجرای متناسبی داشته باشند.