به گزارش مشرق، حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر الهی، با استقامت در مسیری که پای در آن نهاده بود، توانست آیین یکتاپرستی را در یکی از جاهل ترین جوامع آن زمان گسترش بدهد و در دورههای بعد، اسلام به یک دین جهانی تبدیل شد.
ولادت پیامبر خدا
پیامبر اسلام (ص) در شهر مکه متولد شد و خانهای را که رسول خدا (ص) در آن متولد شده، با نام مولد النبی میشناسند. این مکان در نزدیکی مسجد الحرام و در انتهای باب صفا قرار گرفته است. محل تولد پیامبر (ص) در ابتدای شعب ابی طالب قرار داشته است.
بنا بر رسمی که در مکه رایج بود، محمد (ص) را به زنی به نام حلیمه سپردند تا در فضای ساده و پاک بادیه پرورش پیدا کند که البته برخی معتقدند این کار برای حفظ جان ایشان از ترور یهودیان بوده است.
سال دقیق ولادت حضرت محمد (ص) مشخص نیست؛ از آنجا که تاریخنویسان، درگذشت پیامبر اسلام (ص) را در سال ۶۳۲م نوشتهاند و او هنگام وفات ۶۳ ساله بوده، میتوان تولد پیامبر را بین ۵۶۹ تا ۵۷۰م حدس زد. در مورد ماه تولد ایشان اکثر محدثان و تاریخ نویسان معتقدند که تولد پیامبر، در ماه (ربیع الاول) بوده، ولی در روز تولد او اختلاف دارند. میان محدثان شیعه معروف است که آن حضرت در هفدهم ماه ربیع الاول روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به دنیا گشود و در این سال حادثه اصحاب فیل اتفاق افتاد. میان اهل تسنن نیز این مشهور است که ولادت آن حضرت، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.
حضرت امام خمینی (ره) که از منادیان وحدت در جهان اسلام بودند، از این مسئله برای اتحاد و نزدیک شدن گروههای اسلامی استفاده کردند و فاصله بین این دو تاریخ را (هفته وحدت) نامگذاری کردند.
در این راستا سازمانی رسمی با نام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی رسماً در حال فعالیت هست و هر ساله در تهران و در هفته وحدت کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی را برگزار و علمای بزرگ را از کشورهای مختلف دور هم جمع میکند. همواره از رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران تا همه مسئولان تأکید دارند که وحدت میان مسلمانان باید ایجاد و عوامل تفرقه خشکانده شود.
مصادف با ولادت حضرت رسول(ص)حوادثی نیز در زمین رخ داد؛ مهمترین آن ها عبارتند از:
۱- ترک برداشتن کنگرههای طاق کسری و فروریختن چهارده کنگره آن.
۲- سرنگون شدن تخت تمام سلاطین عالم و لال شدن آنها در آن روز.
۳- ممنوع شدن شیاطین از رفتن به آسمانهای هفتگانه و گرفتن خبر.
۴- خشک شدن دریاچه ساوه که برای ایرانیان مقدس بود.
۵- سرنگون شدن همه بت ها.
۶- باطل شدن سحر، ساحران و جادوی جادوگران و قطع شدن ارتباط کاهنان با همزادان شیطانی آنها.
دوران کودکی و نوجوانی پیامبراکرم (ص)
منابع تاریخی بر یتیم بودن پیامبراسلام (ص) تصریح دارد. پدر پیامبر (ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبیله بزرگ قریش بودند؛ قبیلهای که بزرگان آن از نفوذ فراوانی در مکه برخوردار بودند و بیشتر به بازرگانی اشتغال داشتند. عبدالله، چند ماه پس از ازدواج با آمنه، سفری تجاری به شام رفت و هنگام بازگشت، در یثرب درگذشت. برخی سیرهنویسان، درگذشت عبدالله را چند ماه پس از ولادت محمد (ص) نوشتهاند.
وقتی محمد (ص) شش سال و سه ماه داشت، مادرش او را برای دیدار با اقوام و خویشان، به یثرب برد و در بازگشت به مکه، آمنه در ابواء درگذشت و همانجا دفن شد. آمنه در وقت درگذشت، ۳۰ ساله بود. محمد (ص) از این پس در کنف حمایت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نیز در ۸ سالگی وی درگذشت و سرپرستی محمد (ص) بر عهده عمویش ابوطالب گذاشته شد.
پیامبر اسلام (ص) همراه با ابوطالب سفری تجاری به شام رفت و با بحیرای نصرانی که از عالمان مسیحی زمان خود بود، دیدار کرد که او وعده نبوّت حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (ص) مطلع کرد. در مورد شغل پیامبر (ص) گفتهاند که او به شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است، فعالیت داشته است.
ایشان در دوران نوجوانی خود به دلیل امانت داری، به صفت امین مشهور شد و با پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه (س) و نشان دادن لیاقتهای خود در امر تجارت، باعث شد که سود خوبی به این کاروان حاصل گردد. یکی دیگر از توانمندیها و نشانههای لیاقت ایشان، حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود، بود.
نصب حجرالاسود
خانه کعبه در دوره جاهلیت هم در نظر عرب محترم بود. سالی سیل به درون کعبه راه یافت و دیوارهای خانه را شکست، قریش دیوارها را بالا بردند و وقتی خواستند حجرالاسود را نصب کنند، بین سران قبیلهها اختلاف شد. رئیس هر قبیله میخواست این افتخار را نصیب خود کند. سرانجام کار به جایی رسید که بزرگان قبیله طشتی پر از خون آوردند و دست خود را در آن فرو بردند و این کار مانند سوگندی بود که به موجب آن باید بجنگند تا پیروز شوند. سرانجام پذیرفتند نخستین کسی را که از در بنیشیبه داخل مسجد شود به داوری بپذیرند و هرچه او گفت انجام دهند.
نخستین کسی که داخل شد محمد (ص) بود. بزرگان قریش گفتند او امین است، داوری وی را میپذیریم. سپس داستان را به او گفتند. محمد (ص) گفت: جامهای بگسترانید. و، چون چنین کردند حجرالأسود را میان آن جامه گذاشت و گفت رئیس هر قبیله یک گوشه از جامه را بردارد، چون جامه را برداشتند و بالا بردند، حجرالاسود را برداشت و بر جای آن نهاد و با این داوری، از خونریزی بزرگی جلوگیری کرد. این اتفاق، نشاندهنده موقعیت پیامبراسلام (ص) در میان مردم مکه بود.
نخستین مسلمانان
پیامبر(ص) با دریافت آیههای آغازین سوره علق که نخستین آیههای نازل شده بر اوست و پس از مبعوث شدن به پیامبری، به داخل مکه بازگشت و به خانه رفت. در خانه، سه تن حاضر بودند: خدیجه همسرش، علی بن ابیطالب(ع) پسرعمویش و زید بن حارثه. پیامبر(ص) دعوت به توحید را نخست از خانواده خود آغاز کرد و اولین کسی که از زنان به او ایمان آورد، همسرش خدیجه، و از مردان پسرعمویش علی بنابیطالب(ع) بود که تحت سرپرستی پیامبر بود. در منابع فرق گوناگون اسلامی، از برخی دیگر همچون ابوبکر و زید بن حارثه به عنوان نخستین گروندگان به اسلام نام برده شده است.
یاران پیامبر بعد از درگیری کوتاهی برای عبادت به خانه ارقم رفته و در آنجا پنهان شدند. درگیری اینگونه آغاز شد که روزی سعد بن ابی وقاص با چند نفر از اصحاب رسول خدا(ص) نماز میگذارد که چند نفر از مشرکین با آنها به ستیز برخاستند و جنگ در میان آنان در گرفت سعد مردی از مشرکان را با استخوان فک شتری زخمی کرد و این نخستین خونی بود که در اسلام ریخته شد. پس از این واقعه رسول خدا و یارانش به خانه ارقم رفتند تا اینکه دستور علنی شدن دعوت ابلاغ شد.
هر چند دعوت آغازین پیامبر(ص) بسیار محدود بود، ولی شمار مسلمانان رو به فزونی گذاشت و پس از چندی، اسلامآورندگان به اطراف مکه میرفتند و با پیامبر(ص) نماز میگزاردند.