سرویس سیاست مشرق- در آستانه انتخابات ریاست جمهوری فضای سیاسی کشور دچار تغییرات قابل لمسی شد. سید ابراهیم رئیسی با اعلام آمادگی برای شرکت در انتخابات وارد کارزار تبلیغاتی شده و حجت السلام محسنی اژهای بهجای ایشان به سمت رئیس جدید دستگاه قضائی انتخاب شد.
رئیسی در دوران حضور در مسند قاضیالقضات با شعار رفع آلودگی و فاسد دست به انقلابی بزرگ در قوه قضائیه زده و انتظار میرفت جانشین او ادامهدهنده راهش باشد. از این روی اژهای با شعار تعالی در دستگاه قضائی به میدان آمده و بر اساس ۶ راهبرد رهبر معظم انقلاب تحول در نظام قضائی را آغاز کرد. رئیس جدید دستگاه قضائی اهل اقدامات جهادی بود؛ او با کمترین تشریفات در میان مردم ظاهرشده و بهصورت مستقیم پروندههای روی میز مانده را بررسی میکرد. محسنی اژهای در ۳ مدت کوتاه حضورش در ساختمان مرکزی قوه قضائیه پروندههای مهمی چون ماجرای آبان ۹۸ را بررسی مجدد کرده و بسیاری از افراد اغفالشده با دستور مستقیم ایشان از بند رهاشدهاند.
گفتگوی خانوادههای محکومین آبان ماه با حجتالاسلام اژهای
اما رفتن رئیسی و آمدن اژهای در فضای سیاسی کشور بدون واکنش نبود، طیفهای مختلف در میان اصلاحطلبان باانگیزههای مختلف به استقبال رئیس جدید دستگاه قضائی آمدند. اصلاحطلبان رادیکال با سیاه نمایی بهگونهای وانمود میکردند که اژهای فضای سیاسی را سخت کرده و ناامیدی مطلق را در جامعه پمپاژ میکند. مصطفی تاجزاده عضو سابق حزب منحله مشارکت در توییتر خود نوشته بود که روزهای سختی در پیش است! البته اصلاحطلبان میانهرو و قانونگرا از انتصاب جدید استقبال کرده و آن را اقدامی روبهجلو میدانستند؛ غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران در اینباره میگوید: با توجه به نیاز کارآمدی در دستگاه قضائی، انتخاب آقای اژهای نسبت به گزینههای دیگری که مطرح بودند، انتخاب درستتری بوده حتی نسبت به کسانی که ممکن است مراتب علمی و فضل فقهی بیشتری هم داشتند، انتخاب اژهای را بهترین گزینه میدانم.
سیاه نمایی اصلاح طلبان با محوریت هسته سخت اصلاحات
نزدیک به ۱۰۰ روز پس از آغاز به کار اژه ای در ارتباط مستقیم با مردم قرار دارد؛ روزنامه اصلاحطلب شرق در گزارشی درباره شیوه ارتباط رئیس دستگاه عدلیه با گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی مینویسد:
رئیس قوه قضائیه برخلاف رؤسای قبلی، رویه تازهای پیشگرفته و علاوه بر اینکه در ماههای پیش به زندان سرزده و با مشکلات مراکز قضائی از نزدیک مواجه شده، روز یکشنبه با جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی نیز دیداری داشته است. حجتالاسلام محسنیاژهای چندی پیش از دفتر خود خواسته بود نقطهنظرات نخبگان و اصحاب فرهنگ و رسانه را درباره مسائل و مشکلات قضائی جویا شوند تا برای بهبود عملکرد نظام قضائی راهکاری اندیشیده شود.
این روزنامه در ادامه گزارش خود مینویسد:
در این نشست، علی مطهری نماینده ادوار مجلس، عباس عبدی فعال سیاسی و رسانهای، محمدهادی محمودی مدیر پژوهشگاه سیاست ایرانی، محمدهادی میرزایی پور پژوهشگر حوزه حکمرانی، احسان صالحی پژوهشگر حوزه رسانه و فرهنگ و محمد ساقیان استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقه اسلامی حضور داشتند. به گفته روزنامه شرق رئیس دستگاه قضا در این نشست گفت ابزار اصلی قاضی برای احقاق حق و اجرای عدالت، قانون و قواعد شناختهشده است که عدول از آنها امری ناپسند بوده و اگر قانون خلأ یا اشکال دارد، باید برای رفع آن تلاش شود، اما عدم اجرای قانون به دلیل یک نقیصه یا مصلحتاندیشی در اجرای قانون غیرقابلقبول است و حتماً تبعات سوء و مضراتی برای جامعه خواهد داشت.
پس از برگزاری این نشست عباس عبدی در گفتگویی اعلام کرد که در جلسه آقای محسنیاژهای خوب شنیدند و برخورد مناسبی کردند. عبدی ادامه میدهد: اینگونه جلسات بیشتر به این معناست که قرار است به این نظرات اهمیت داده شود؛ پس ما هم باید کمک کنیم که بهبودی به دست آید. نفس برگزاری جلسه، موضوع جدیدی است.
علی مطهری نماینده لیست امید در مجلس دهم از دیگر شرکتکنندگان در دیدار با رئیس دستگاه قضا درباره محتوای این دیدار میگوید: آنچه از رفتار دستگاه قضایی برمیآید، نشان میدهد که رویکرد جدیدی را در پیشگرفتهاند و توجه خوبی به حقوق مردم پیداکردهاند و پیگیر هستند. بازدید از زندانها و برخی مسائل اینچنینی هم از نکات مثبت است و من هم گفتم که امیدواریم این رویه ادامه داشته باشد.
البته این بار اول نیست که اصلاحطلبان بهصورت مستقیم با رئیس دستگاه قضائی دیدار میکنند؛ محسنی اژهای سلسله دیدارهایی را برای ارتباط مستقیم با مردم و گروههای اجتماعی در نظر گرفته و ازاینرو همواره درهای گفتگو و بیان نظرات مختلف میان اصلاحطلبان و مدیران عالیرتبه قضائی باز است. اما نکته قابلتأمل آن است که بخشی از اصلاحطلبان اگرچه بهخوبی از تحولات و اقدامات جهادی در دستگاه قضائی و مدیریت اجرایی کشور آگاه هستند و حتی از چرخه بیان نظرات حذف نشدهاند؛ اما به طرز عجیبی دست یاری بهنظام را رد کرده و رقابت و منافع جناحی و سیاسی را به تعالی و رشد کشور و بهبود وضعیت مردم ترجیح میدهند.
کافی است خبری کوچک منتشر شود؛ تا این گروه با سیاه نمایی بیهوده و هزینه سازی مضاعف از کاه یک کوه بزرگ ساخته و آنچه در چرخه اعتمادسازی فراهمشده را بهصورت کامل نابود کنند. عباس عبدی اگرچه پس از دیدار با اژهای اعتراف نسبت به بهبود و تحول در دستگاه قضائی کشورمیکند؛ از یک هفته قبل از آن در دفاع کور از باند رانتخوار و تضییع کننده حقوق مردم در بانک مرکزی پرچم برمیدارد تا منافع ملی را قربانی اهداف سیاسی یک گروه خاص کند! این رنگ عوض کردن اصلاحطلبان در روز روشن باعث میشود تا شعارهای آنها در حمایت از توسعه در کشور قابلباور نباشد.
واقعیت آن است که عملکرد آقایان رئیسی و اژهای و نیز همکارانشان، امید به دستگاه قضایی را احیاء کرد؛ بهنحویکه رضایت مردم نسبت به این دستگاه، تا هفتاد درصد افزایشیافته است. محاکمه دانهدرشتهایی مثل اکبر طبری (معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضائیه) و برخی قضات فاسد، حسین فریدون (دستیار ارشد رئیسجمهور سابق)، مهدی جهانگیری (برادر معاون اول رئیسجمهور سابق)، شماری از نمایندگان مجلس و مدیران شهرداری، دختر و داماد دو وزیر دولت روحانی، رئیس سازمان خصوصیسازی، برخی مدیران بانک مرکزی، روسای ایرانخودرو و سایپا، رئیس هلالاحمر، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام و...، تنها گوشهای از جدیت دستگاه قضایی در این دوره برای مبارزه با فساد بود؛ ضمن اینکه بهموازات آن، دو هزار واحد تولیدی تعطیل، نیمه تعطیل و یا از بیتالمال غارتشده، احیا شد و به چرخه تولید و اشتغال بازگشت.
البته اهتمام جدی در مبارزه با فساد و ایجاد فضای تنفس برای طبقات پایین و متوسط، موجب دشمنتراشی هم میشود! ازاینرو طراحی یک صحنه آلوده برای ضربه زدن به امید مردم افزایشیافته تا تعادل بر هم بخورد. مبارزه بیملاحظه با فساد دانهدرشتها، با همه دشواریهایش، اعتماد مردم را جلب میکند و اقتصاد را از زالوصفتان رهایی میدهد. بهویژه اینکه همدلی و همافزایی دولت و مجلس و قوه قضائیه همسو میتواند امید و اعتماد عمومی را دوچندان کند. دستهای آلوده در گوشهکنار این تلاش انقلابی را برنمیتابد. گروههای ذینفع به هر عامل آلودهای چنگ میزند تا فضا را سیاه کند. برای مقابله با این عامل فساد باید یک بسیج ملی در کشور شکل بگیرد؛ اولین قدمها را دستگاه قضائی و دولت برداشتهاند. ادامه این مسیر بستگی به نیروهای مؤثر سیاسی و اجتماعی دارد. قطار انقلاب در مسیر خودش همافزایی را آغاز کرده است؛ پیاده شدن از آن بستگی به بلیتی دارد که افراد مرجع سیاسی انتخاب میکنند.