به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: خلاف گویی و فرافکنی از مسئولیت پذیری، در میان برخی مقامات دولت سابق و حامیان آن مسبوق به سابقه است. در همین زمینه عباس عبدی درباره سه برابر کردن قیمت بنزین در آبان ۹۸ ادعا کرده؛ «این همان عیدی نحس و فاجعهباری است که مجلس هفتم در دی ماه ۱۳۸۳ به مردم داد. سپس اقتصاد را قفل کرد و آثار این قفل در آبان ۹۸ خود را نشان داد».
این ادعا در حالی است که آن قانون با وجود فروش آزادانه نفت و درآمدهای معتنابه آن، دو سال بیشتر دوام نیاورد و پس از آن، قیمت حاملهای انرژی سالانه افزایش پیدا میکرد. به عنوان مثال پس از تصمیم دولت نهم برای «هدفمندسازی یارانهها» و همچنین سهمیهبندی بنزین و اجرای کارت سوخت، قیمت بنزین از ۸۰ تومان در سال ۸۴، به ۷۰۰ تومان در سال ۹۲ رسید؛ اما آثار تورمی آن به واسطه پرداخت یارانهها مهار گردید و ضمنا راه قاچاق انبوه و چند ده میلیارد دلاری بنزین بسته شد.
سهمیهبندی سوخت تیر ماه ۱۳۸۶ انجام شد؛ بنزین سهمیهای ۱۰۰ تومان و بنزین آزاد ۴۰۰ تومان. مرحله بعدی افزایش قیمت بنزین، ۲۸ آذر ۱۳۸۹ با اجرای هدفمندسازی یارانهها بود؛ بنزین سهمیهای ۴۰۰ تومان و بنزین آزاد ۷۰۰ تومان. نوبت بعدی افزایش قیمت بنزین هم در سال ۱۳۹۳ در دولت روحانی انجام شد؛ بنزین سهمیهای ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد ۱۰۰۰ تومان.
یعنی بر خلاف ادعای سیاسی عباس عبدی، قیمت بنزین افزایشهای متناوب داشت تا از قیمت منطقهای باز نماند و منتهی به قاچاق انبوه و هدر رفت دهها میلیارد دلار نشود.
اما با تک نرخی شدن بنزین در سال ۱۳۹۴ به قیمت ۱۰۰۰ تومان، پرونده بنزین سهمیهای بسته شد. هدف دولت از این رویکرد مسرفانه (اجازه دریافت سوخت بدون سقف و محدودیت)، القای گشایش پسا برجامی بود.
به روایت سال۹۸ روزنامه دولتی ایران، خروجی این روند در طول چهار سال، ۱۴۴ هزار میلیارد تومان قاچاق، و بالغ بر ۱۵ میلیون مصرف بیشتر در سال بود. و این در حالی بود که بر اساس ماده ۳۹ قانون برنامه ششم، به دولت اجازه داده شده بود تا سال ۱۴۰۰، قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین را به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیجفارس برساند. در سال ۱۳۹۶ هم مجلس اجازه داد دولت قیمت بنزین را به ۱۵۰۰ تومان افزایش دهد، اما دولت این مصوبه را اجرا نکرد تا اینکه در سال ۹۸ همزمان با تشدید مضیقههای درآمدی و قاچاق گسترده سوخت، تصمیم گرفت قیمت را در یک شب، سه برابر کند. این البته دلایل اقتصادی آن تصمیم گیری بدون تدارک و تدبیر، و شوک حاصل از آن است. اما محمد جواد روح سردبیر نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت)، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ درباره عامل سیاسی آن شوکدهی به مردم، به سایت انصافنیوز گفت:
«چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از همه اینها اعلام کرد به توافقات پشت پرده هم پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره با آمریکا مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه بههم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه می گویند گران کردن بنزین تصمیم غیر کارشناسی و اطلاع رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود»!