زندان سالمندان!

قدیم‌ترها اگر کل شهر و دیارتان را هم می‌گشتید، شاید تنها یک خانه سالمندان پیدا می‌کردید، اما امروز در این زمینه داریم رکورد می‌زنیم!

به گزارش مشرق، قدیم‌ترها اگر کل شهر و دیارتان را هم می‌گشتید، شاید تنها یک خانه سالمندان پیدا می‌کردید، اما امروز در این زمینه داریم رکورد می‌زنیم! رکورد «هر محله یک خانه سالمندان!» در گذشته تعداد خانه‌های سالمندان بسیار کم بود و تنها در شرایط اضطراری و ویژه از این اماکن کمک گرفته می‌شد، اما این روزها می‌بینیم در هر شهر و محله و خیابانی یک آسایشگاه سالمندان بنا شده و تخت‌ها و اتاق‌هایش هم کاملاً پر شده است! در گذشته خانه‌ها وسیع بودند و فراخ، اما امروز انگار آن فضای اضافی خانه قدیمی‌مان را قیچی و تبدیل به یک خانه نگهداری از سالمندان کرده‌ایم! حقیقتاً هر وقت به مکان‌های اینچنینی سر می‌زنیم، دلمان می‌گیرد از بی‌مهری و بی‌وفایی فرزندان. از جوانانی که قرار بود روزی عصای دست پدر و مادرهایشان باشند، اما امروز که بزرگ و رشید و قوی اندام شده‌اند، بلای جان همان پدر و مادر.

تا به حال شده از خود بپرسیم چه بر سر ما نسل امروز آمده که اینقدر به دور از انصاف عمل می‌کنیم؟ چرا قدر پدر و مادر، این دو گوهر گرانبها را نمی‌دانیم و از بطن زندگی‌مان طرد و در زندانی به نام خانه سالمندان، رهایشان می‌کنیم؟

اخیراً گزارشی از یکی از همین خانه‌های نگهداری از سالمندان در فضای مجازی منتشر شد که در آن خبرنگاری به آسایشگاهی می‌رود و با خانمی مسن که تک و تنها روی تخت خود نشسته بود، به همکلامی می‌نشیند. شوربختانه باید نوشت که حرف‌ها و گلایه‌های این مادر بزرگوار قلب ملتی را به درد آورد و حال خیلی‌ها را دگرگون کرد.

مادری که گلایه داشت از بی‌وفایی فرزندان خود و مدام خطاب به مخاطبان و خبرنگار می‌گفت: مگر ما از فرزندانمان چیز دیگری جز محبت و وفا می‌خواهیم؟ فرزندانم وفا نداشتند و مرا اینجا آوردند و دیگر هم برای دیدنم نیامدند.

این کلیپ و گزارش که بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی داشت، خبر از یک فاجعه می‌داد. خبر از درد بزرگی به نام بی‌مهری. بی‌مهری در حق کسانی که امروز به ما نیاز دارند، اما ما آنان را با کمال بی‌انصافی از محل زندگی خود دور کرده و به مکانی به مثابه زندان سپردیم. مگر ما به عنوان فرزندان آنان وظیفه نداریم که با جان و دل از آن‌ها نگهداری و مراقب کنیم؟ پس چه شده که تاب نمی‌آوریم و به خانه سالمندان منتقلشان می‌کنیم و آنجا در گوششان زمزمه می‌کنیم که اینجا جایی آرام و شاداب برای تو خواهد بود و حتماً از تو در اینجا خوب مراقبت خواهد شد؟

جان کلام اینکه بیاییم محض رضای خدا برای یک بار هم که شده حتی الامکان نه خود این کار را کنیم و نه به دیگران راه و رسم این کار ناپسند را یاد دهیم. پر واضح است که گاهی عوامل و شرایط بی‌شماری دست به دست هم می‌دهند و اوضاع طوری رقم می‌خورد که برخی از ما فرزندان ناچار می‌شویم قید زندگی با پدر و مادر خود را بزنیم و آنان را راهی خانه سالمندان کنیم، اما بهتر است لااقل خود را با شرایط و وضع موجود وفق دهیم و بیاموزیم که گاهی در این دنیا همه چیز خیلی زودتر از تصور ما دیر می‌شود. پس بیاییم فراموش کنیم این بدترین کار را. گزینه سپردن پدر و مادر پیرمان به خانه سالمندان یا بهتر است بگوییم زندان سالمندان را!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۷:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
    4 1
    حالا می فهمید فرزند آوری چرا هیچ ارزشی ندارد.
    • حامد NZ ۱۰:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۴
      0 0
      کمر منطق رو رگ به رگ کردی.
  • سارا IR ۱۰:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
    1 0
    پناه بر خدا
  • سارا IR ۱۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
    3 0
    یاد فیلم جدایی نادر افتادم که یا باید باباشو میذاشت می‌رفت یا باید زنشو طلاق میداد
  • مهداد IR ۱۵:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
    1 0
    سلام این همه بی لیاقتی مادر وپدر اضافه هستن شرم شرم تان باد
  • سیده کبرا DE ۰۶:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۴
    0 0
    من زنی بی سرپرستم توخونه دخترم که اونم سرپرست نداره ماور۹۷ ساله مو که همه کارهاش روتخته وقدربه راه رفتن نیست وهیچ حقوقی جزهمون پول ناچیز کمیته امدادونداره نگهداری میکنم مدت بیست ساله. دست پسرای خودمونگاه میکنیم. حق پدر مادرتوسالمندان نیست هرچند میدونم بسیارسخته. گاهی برای حفظ جون اونهاست اونجامیزارید امادائم سربزنیدومهمون شون کنید. این وکه میتونید درحق اونهاانجام بدید. نزارید دچارمکافات عمل خودشوید.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس