به گزارش مشرق، ۱۱مهرسال ۹۹، مأموران پلیس تهران از درگیری خونین در خیابان ابوسعید باخبر و به محل اعزام شدند. شواهد نشان میداد درگیری به علت هواخواهی پسر جوانی از مادرش بین تعداد زیادی زن و مرد اتفاق افتاده و در جریان آن چند نفر زخمی و راهی بیمارستان شدهاند. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت که از بیمارستان خبر رسید چشم چپ یکی از مجروحان به نام حسام بر اثر شدت جراحات تخلیه شده است.
به این ترتیب حسام بعد از بهبودی از پسر همسایه به نام هادی شکایت کرد و در توضیح گفت: «آن روز صبح همسرم برای خرید از خانه بیرون رفت، اما وقتی به خانه برگشت خیلی عصبانی بود. از او سئوال کردم گفت زن همسایه که مادر هادی بود آب را داخل خیابان پاشیده و او را خیس کردهاست. او مدعی بود زن همسایه به او توجهی نکردهاست به همین خاطر از این ماجرا ناراحت بود. سعی کردم او را آرام کنم که فهمیدم همسرم با زن همسایه درگیر شده است.»
شاکی ادامه داد: «مشغول صحبت با همسرم بودم که یکباره هادی و مادرش مقابل در آمدند و شروع به سر و صدا کردند. هادی میگفت همسرم به مادر او توهین کردهاست. مقابل در رفتم تا با آنها صحبت کنم که حین صحبت چند نفر از مهمانهایشان بیرون آمدند و به طرف ما حمله کردند. آنها ما را به شدت کتک میزدند که ناگهان هادی با چاقو به طرفم آمد و یک ضربه به چشمم زد. همان موقع به بیمارستان رفتم، اما چشم چپم را از دست دادم و دید آن چشم دیگرم نیز ضعیف شده است. از مأموران درخواست دارم به شکایتم رسیدگی کنند.»
بعد از این توضیحات هادی که راننده لودر بود و ۲۸سال سن داشت بازداشت شد. او با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «شب گذشته مهمان داشتیم و آنها شب را در خانهمان خوابیده بودند. ساعت۶ صبح بود که متوجه شدم مقابل خانهمان صدای داد و فریاد میآید. همه مهمانها خواب بودند به همین خاطر نمیخواستم آنها از خواب بیدار شوند به همین خاطر مقابل در رفتم تا سر و صدا را آرام کنم. دیدم مادرم با زن همسایه درگیر است. زن همسایه وقتی با من رو به رو شد به طرف مادرم حمله کرد. شوهرش که حسام بود هم به طرف مادرم دوید و آنها میخواستند مادرم را کتک بزنند. این شد که فریاد کشیدم. با آن همه سر و صدا همه مهمانان از خواب بیدار شدند و مقابل در آمدند.»
متهم ادامه داد: «آنها میخواستند از ما طرفداری کنند که درگیری بالا گرفت. یک لحظه متوجه شدم حسام با چوب به سرم کوبید. با آن ضربه خون روی صورتم جاری شد طوری که نمیتوانستم جایی را ببینم. همین باعث شد کنترل اعصابم را از دست بدهم و به طرف خانه رفتم. یک کارد میوه خوری برداشتم و دوباره به طرف درگیری برگشتم. بین جمعیت حسام را که دیدم به او حمله کردم و آن کارد ناخواسته به چشم او برخورد کرد و این حادثه رقم خورد.»
بعد از ثبت اظهارات متهم، دیگر اعضای شرکتکننده در این نزاع بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. پرونده با ۱۳متهم به اتهام نقص عضو منجر به نابینایی و شرکت در نزاع دستهجمعی منجر به نقص عضو به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب پرونده با درخواست قصاص چشم از سوی شاکی بعد از تعیین شعبه در وقت تعیین شده رسیدگی خواهد شد.
منبع: روزنامه جوان