به گزارش مشرق، تقریبا دو دههای میشود که فیلمهای ژانر آخرالزمانی، درهالیوود، بیش از پیش ساخته میشوند و در بیشتر این فیلمها، خطری از آیندهای نه چندان دور، سر و کلهاش پیدا میشود و قهرمانان آمریکایی در قالبِ دنیای واقعی یا دنیای مارول یا دی سی، به جنگ نابکاران که از سیارات دیگر آمدهاند، میروند و دنیا را از شر این موجودات نجات میدهند.
تصویر مردم دنیا از سربازان آمریکایی، از زمان جنگ ویتنام و در ادامه با جنگهای افغانستان، عراق و... بهصورت جنایتکارانی در آمده است که هیچ وجدان یا خِرَدی ندارند، این مسئله مخصوصاًً با افشاگریها و پخش عکسهایی از جنایات این سربازان، بیشتر از پیش در ذهن مردم دنیا قوت گرفت. بهخاطر همین اتفاقات و رسواییها، نگاه منفی به سربازان آمریکایی حتی در خود آمریکا بهوجود آمده است. برای از بین بردن و کم کردن بار منفی این نگاه، تا به حال کارهای فرهنگی زیادی صورت گرفته است و اتاقهای فکر زیادی دست بهکار شدند و در نهایت همهالیوود، در فیلمهای ژانر آخرالزمانی و تخیلی، از این سربازان به اصطلاح اعاده حیثیت میکند و آنها را با نجات دنیا، از شر گذشته کثیفشان نجات میدهد.
فیلم «جنگ فردا» به کارگردانی «کریس مککی» و نویسندگی «زک دین» محصول سال ۲۰۲۱ ایالات متحده است که در ژانر آخرالزمانی ساخته شده است.
داستان جنگ فردا در زمان حال
داستان فیلم جنگ فردا، در دسامبر سال ۲۰۲۲، شروع میشود. «دَن فورستر»، معلم زیستشناسی و عضو سابق ارتش آمریکا، بهدنبال پیدا کردن شغلی در آزمایشگاه ارتش است اما موفق نمیشود. در حین پخش مسابقات جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲، گروهی از سربازان از سال ۲۰۵۱ در زمین مسابقه ظاهر میشوند و هشدار میدهند که در سال ۲۰۵۱، بشریت به دلیل حمله موجودات بیگانه به نام «وایت اسپایکها» در حال نابودی است.
در طول داستان شخصیتها متوجه میشوند که در سال ۲۰۴۸، وایت اسپایکها برای اولین بار بطور ناگهانی، در شمال روسیه ظاهر میشوند که ورود آنها توسط تصاویر ماهوارهای قابل تشخیص نیست و طی سه سال، بیشتر انسانها در جنگ با آنها کشته میشوند.
در پاسخ، نظامیان آمریکایی برای نجات نسل آینده، از طریق دستگاهی به نام «دستگاه پرش به آینده» اعزام میشوند، اما کمتر از سیدرصد از آنها از استقرار هفت روزه خود جان سالم به در میبرند. دن بهعنوان شخصیت اصلی داستان هم مانند دیگر مردم برای جنگ فراخوانده میشود. دن در آینده، با بزرگسالی دختر خود، که فرمانده و دانشمند ارتش است، روبه رو میشود و به این نتیجه میرسد که باید این موجودات فضایی خبیث را در همان سال ۲۰۲۲ و در کشور روسیه نابود کنند و این تنها راه نجات است....
کلیشه ارتشی سابق
در فیلم جنگ فردا، مخاطبین در ابتدای داستان با کلیشه افسر ارتشی خانواده دوست روبهرو هستند که از جنگ با عراق برگشته و حالا زندگی آرام و شادی را در کنار همسر و فرزند خود دارد.
این تصویر با بروز یک خطر غیرقابل پیشبینی از دست میرود و افسر سابق ارتشی که در مشکلات زندگیاش گیر کرده، تصمیم میگیرد برای نجات دنیا اقدام کند و کاری را انجام دهد که تا آن روز به عقل هیچکس در کره زمین نرسیده است!
جنگ فردا، مانند تمام ساختههای آخرالزمانی هالیوود، از سربازان جنایتکار آمریکایی چهره قهرمانانی را میسازد که قرار است دنیا را نجات بدهند. در این بین نسبت به فیلمهای قبلی در این ژانر، فیلم جنگ فردا، هیچ داستان تازهتری ندارد و اگر به لطف جلوههای ویژه گران قیمتش نباشد، هیچ نکته خاص و متفاوت دیگری برای عرضه به مخاطبین خود ندارد.
داستان پدرهای ارتشی سر خورده، که خانواده خود را از دست دادهاند و پشیمانند، علاوه بر سیاه پوستانی که بهعنوان زیردست همراه این سفید پوستان، برای نجات دنیا انتخاب میشوند و... همه و همه برای مخاطبین این ژانر، اتفاقات آشنایی است و فیلم بدون هیچ نوآوری خاصی جلو میرود و با کلیشه موفقیت قهرمانان آمریکایی به پایان میرسد.
ادامه جنگ سرد، زیر پوستِ نبرد آخرالزمانی
فیلم جنگ فردا، مانند تعداد زیادی از فیلمهای چند سال اخیر هالیوودی، به نحوی جغرافیای اتفاقات را بهصورت کاملاً تصادفی به کشور روسیه برده است!
در جنگ فردا، افسر آمریکایی در نهایت به این نتیجه میرسد که برای از بینبردن موجودات فضایی باید بدون اجازه مقامات روسیه، به این کشور سفر کنند و آنجا هیولاها را در خاک این سرزمین، از بین ببرند!
در این جنگ که علاوه بر قهرمان بازیها، برتری علمیمورد نیاز است، ارتشیان آمریکایی با دانش و تکنولوژی مخصوصی که تنها در دست آنهاست، موجودات فضایی را از بین میبرند و مردم دنیا را نجات میدهند.
در حال حاضر جنگ واقعی در دنیا، وابسته به پیشرفت علمی کشورها در تمام زمینههاست و مهمتر از همه آگاهی از بیوتروریسم است که در این دو سال و با آمدن ویروس کرونا در دنیا، مردم را به اهمیت پیشرفت دانش و قدرت تحقیقات علمی آگاه کرده است.
تا پیش از این و در دهههای گذشته و مخصوصاًً در دهه۷۰ و ۸۰ که اوج جنگ سرد بین روسیه و آمریکا بود، رقابت و نمایش پیشرفتهای این دو کشور و عرض اندام آنها برای یکدیگر، در تمام زمینههای علمی، رسانهها را پر کرده بود ولی حالا که کشورهایی مانند ایران و... نیز وارد این معامله شدهاند و با پیشرفتهای خود به دشمنان پیام میفرستند، کاملاً طبیعی است که این مبارزه برای به رخ کشیدن امکانات و درجه علمیآمریکا برایهالیوود بیشتر از قبل، مهم شده است.
پرهزینه و بیمخاطب، اما ادامهدار!
فیلم جنگ فردا، جزو کممخاطبترین فیلمهای سال ۲۰۲۱ بود. این فیلم با بودجهای بالغ بر ۲۰۰ میلیون دلار، یکی از پرهزینه ترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است. هزینههای سرسامآور جلوههای ویژه و.... علاوه بر استفاده از ستارههای گران قیمت، باعث شد تا جنگ فردا بودجه بالایی را ببلعد ولی در نهایت نتیجه کار به هیچ وجه آنطور که تهیهکنندگانش حساب کرده بودند، نشد و این فیلم با فروشی معادل ۸ میلیون دلار، به پر خرجترین و در عین حال بیمخاطبترین، فیلم آخرالزمانی امسال، تبدیل شد!
در سایتهای مخصوص مخاطبین و منتقدین غربی هم فیلم جنگ فردا، نمرات ضعیفی را به خود اختصاص داد، البته عده کمی از منتقدین، به ستایش دستوری از این فیلم پرداختند و از جلوههای ویژهاش تعریف کردند.
فیلم جنگ فردا با توجه به رویکرد استراتژیکش، با وجود شکست مالی بزرگ قسمت اول، ساخت قسمت دومش هم در دستور کار قرار گرفته است و این مطلب مشخص میکند که در فیلمهایی که طبق سیاستها باید ساخته شوند، میزان فروش اهمیتی ندارد.
در دنیای سرمایهداری و در کشوری مانند آمریکا که قطب سرمایهسالاری در دنیاست، همه چیز بر پایه مادیات و سود پایهگذاری شده است، بنابراین تنها در مواردی سرمایه در رتبه دوم اولویتها قرار میگیرد که پای حمایت از ایدئولوژی و سیاستها در دستور کار قرار گرفته باشد. در راستای همین بحث میشود گفت فیلم «جنگ فردا» هم شامل این سیاست میشود و از این رو با وجود شکست مفتضحانه در گیشه، این فیلم برای قسمت دوم هم تمدید شده است تا داستان این قهرمانان آمریکایی را که قرار است دنیا را خارج از خاک آمریکا نجات دهند، همچنان به خورد مردم دنیا داده شود.