به گزارش مشرق، حریف میطلبد، سالها بر روی سکوی نخست ایستاده و هماوردی هم تاکنون نداشته است.برای شکست این غول بی شاخ و دم همه دست به کار شده اند، اما موفقیتی به دست نیامده است.
هر سال قویتر و قدرتمندتر از گذشته پیدایش میشود و خیلیها را ضربه فنی میکند و بر سکوی نخست قهرمانی میایستد.
قهرمان نیست، قهرمانها کار بد نمیکنند، اما این غول به خاطر کشتاری که میکند خود را قهرمان میداند، مانعی بر سر راه خود نمیبیند که اینگونه میتازد و میمیراند!
بیشتر بخوانید
تداوم آلودگی هوا در پایتخت
آلودگی هوا را میگویم، زمانی که سد و مانعی مقابلش نباشد یکه تازی میکند و برای خود سروری، حریف هم میطلبد، اما تاکنون هیچ حریفی مقابل این پدیده کشنده وجود نداشته یا اگر هم داشته آنقدر ضعیف بوده که کاری از پیش نبرده است.
خودمان هم حتی کاری میکنیم که غول آلودگی قویتر و قدرتمندتر هم شود.
زمانی که خودروهای استاندارد نمیسازیم تا سوخت را درست بسوزاند و آلودگی اش کمتر شود، قاعدتاً هوا آلوده میشود.
هنگامی که سوختمان هم استاندارد نیست همین وضعیت را تشدید میکند.
هر دستگاه موتور سیکلت کاربراتوری به اندازه ۱۲ خودرو آلایندگی تولید میکند!
کامیونها و اتوبوسهایی که با سوخت گازوئیل حرکت میکنند خود از علل آلودگی هوا است؛ و الی آخر که عوامل آنقدر زیاد است که سیاههای میشود برای خودش.
و، اما از اینها گذشته دیگر؛ برای آن که عوارض این غول دودی جانمان را نگیرد باید دست به کارهایی بزنیم که برای برخی از ما تن دادن به آن دشوار است چرا که هم عادت خوب است و هم عادت بد.
اما چه کنیم که باید خودمان را با شرایط وفق دهیم. انعطاف پذیری برای این موقعها به درد میخورد.
شنیده اید که میگویند ورزش برای سیگار زیان دارد!
خوب؛ اما اکنون به خاطر شرایطی که حاکم شده باید بگوییم ورزش برای سلامتی زیان دارد! چرا زیان دارد؟ برای این که هوا آلوده است.
ببینید این هوا بر سر ما چه آورده است و با ما چه کرده است که نمیتوانیم ورزش کنیم، به پارک برویم و بدویم و نرمش کنیم.
به کوه برویم و کوهپیمایی کنیم و از طبیعت زمستانی آن لذت ببریم.
حالا سیگاریها سیگار دود نکنند به نفعشان است، هم به نفع جیبشان هم ریههایی که از این دود و دم آلودگی چروکیده شده است.
باران هم حریف این غول بی شاخ و دم نشد، شاید باد بوزد و اندکی از این آلودگی بکاهد که نفسمان تنگ است و خس خس میکند.
مسئولین که خودشان را کنار کشیده اند و دوبنده را از تن در آورده اند.
ظاهراً شکست را پذیرفته و میدان را به این غول واگذار کرده اند.
مردم هم که کاری از دستشان بر نمیآید جز آن که این هوا را با دم و بازدم خود به ریه هایشان ببرند تا مرگ را به خود نزدیکتر ببینند.
آیا به مردم تهران تسهیلات بدهند از این شهر دود و آهن بیرون میروند؟