از ان جنگ بگذریم ما همه به خون شهدا خیانت کردیم خیانت به خون شهدا شده استغفرالله

آقا ایمان سلام شما یا بی اطلاعی یا از این حرفت هدفی داری یا مخالفی اگه بی اطلاعی خواهش میکنم یه کم مطالعه کن بعد نظر بده. صدام قبل از انقلاب چندین بار به ایران حمله کرده بود و روستاهای مرزی رو با توپخانه به توپ بسته بود و در عرض چندسال جدیدترین جنگ افزارهای نظامی رو خریده بود و از قبل از انقلاب رویای تصرف خرمشهر رو داشت پس این ذهنیت رو از ذهنت دور کن که صدام فقط بخاطر صادر نشدن انقلاب به ایران حمله کرد صدام یکی از خونخواران و جاه طلب ترین حکام عرب در این قرن بود که حتی بعد از قبول قطعنامه از طرف ایران بازهم حمله کرد و مجددا منافقین رو برای حمله روانه ایران کرد

صلح صدام مثل برجام آمریکا بوده کلی زمین غیر مسکونی ایران دست صدام بود در آن شرایط صلح بی‌معنی بوده

همانطور که امضای جای کری تضمین بود، صدام هم راست میگفت که صلح میخواد.... واقعا فکر میکنی که صدام تجاوزگر و قدرت طلب دنبال صلح بود؟ !!!

حیف از مغزی مثل تو که اگر بودی، این حرفها را یاد صدام می دادی که به جای شط العرب و حزایر سه گانه همین حرفها را بهانه کند. البته بودند حرامزادگان دیگری که وقتی صدام در حال استخراج نقت از نفت شهر بود شعار صلح او را باور می کردند.

به ایمان؛ اخه ابله اگه صلح میكردیم و مثل قضیه غزه و اسرائیل هر سال بعد یه تجدید قوا صدام بهمون حمله میكرد چی؟؟ بعدشم بمباران مناطق مسكونی چه ربطی به شعار ما داره؟؟

طرف گفته صلح کنیم؟ مسلمانان عراق رو به زور به جنگ ایران فرستادن! به گونه ای که ۱۵ هزار عراقی به عنوان گردان توابین رفتند و جلوی صدام ایستادند!و همینطور صدام در حمله شیمیایی معروف حلبچه مردم خودشو به خاطر استقبال و همکاری با ایرانیان بمباران کرد اقای روشنفکر!

علی اف هم چند ساله صحبت از ایران میکنه جنگ شد صدام جد داعش بود صلح با که صدام دیوانه و فریب غرب و شرق را با هم خورده بود که دو کشور مسلمان مخالف اسراییل که هر لحظه به اسراییل حمله میکردند با یکدیگر جنگیدند و صدام بعد صلح با ایران رفت سراغ کویت نه اسراییل پس صدام در صلح اول جنگ هم دروغگو بود و هنوز بسیاری از مناطق تحت اشغال بود

کاملا درسته

خیلی فکر کرده ای نابغه تشریف داری؟ متاسفانه مردم عراق هیچ کاری در آن زمان نکردند و تماشا کردند چطور صدام سید محمد باقر صدر را تکه تکه کرد. خودشان تاوان این سکوت را دادند. البته صدام هم برایش این حرفها هیچ اهمیتی نداشت و خیالش از داخل راحت بود والا جنک نمی کرد و یا اگر اگر این حرفها را بلد بود، به بهانه دخالت ایران در امور عراق به ایران حمله می کرد نه بهانه شط العرب و جزایر سه گانه. ضمنا حزب بعث از زمان عبدالکریم قاسم و در زمان شاه هم بارها به ایران به ایران حمله کرد و سال 1358 بارها اینکار را تکرار کرد.

این سخنان امام درسته که در واکنش به شهادت شهید سید محمد باقر صدر و خواهرشان بنت الهدی صدر بود ولی در کنار آن هم در واکنش به حملات مداوم عراق به مرزهای جمهوری اسلامی و هم حمایت پیوسته عراق از گروههای ضد انقلاب کرد و عرب بود که خوزستان و کردستان رو به شدت نا امن کرده بودن . شما که اینقدر میخوای ما رو در آغاز جنگ مقصر معرفی کنی بهتر اونقدر انصاف داشته باشی که تمام جوانب ماجرا رو تعریف کنی نه فقط اونجایی که دلت بخواد

در ساقط شدن شاه در ظاهر غرب هم دخیل بود و امید غرب به بازرگان و نهضت آزادی بود اما امید مردم اول خدا بعد به امام خمینی بود که امام دست آمریکایی ها را خوانده بود

مدت زمان حملات بر اساس گزارشات فرمانداری و آتش نشانی اندیمشک اومده و تعداد هواپیماهای شرکت کننده هم بر اساس گزارش رادارها و همچنین شمارش چشمی شاهدان عینی به دست اومده . مورد دیگری هم در سال 65 و در هفت تپه بود که 40 هواپیمای عراقی در 10 دسته 4 تایی یکی از اردوگاه های آموزشی مربوط به گردان امام محمد باقر (علیه السلام) لشکر 25 کربلا رو برای مدت نزدیک به نیم ساعت به واقع شخم زدن دایی خودم و چند نفر از همشهریهامون شاهد عینی ماجرا بودن می گفتن دسته های هواپیما از جهات مختلف می اومدن و چادرها رو بمباران می کردن شدت بمباران به حدی بود که چند تا از بچه های پدافند از پشت ضد هوایی ها فرار کردن شهید حامد سروی یکی از دوستان صمیمی دایی من همون جا به معنای واقعی کلمه جزغاله شد

تشریف ببر گلزار شهدای بمباران اندیمشک وسخنرانی امام خمینی در مورد این شهر

رزمنده ها می گفتند چرا زنده ماندند و خمینی جام زهر را سرکشید. فرزند خودش سید مصطفی را کشتند. نوه اش سید حسین را طرد کرد. احمدش بیمار بود و در تمام مدت مهمترین نگهبان و پیشمرگ پدرش بود. فرزندانش هم که در سن طفولیت بودند. سید حسن خمینی هم در نوجوانی به جبهه رفت.

فوت سید مصطفی خمینی در عراق شهادت بود به قول امام از الطاف خفیه الهی در زودتر به سمر رسیدن انقلاب

تو خوردی و تمام دنیا و سازمان ملل و دیگران که نام بردی..حالا هم برو گورتو گم کن تا دیگه حرف مفت نزنی.زنده باد ایران و زنده باد اروند رود.

جعل تاریخ نکن جناب.بدون سند و مدرک حرف زدن خیلی ساده است.منبع هست برو بخون که هویت عربی در هیچ یک از اسنادِ غیر ایرانیِ پیش و پس از هخامنشی در میانرودان محلی از اِعراب ندارد.فقط قبایل کوچگرد و دولتشهرها بودند که از آفریقا مهاجرت کردند و در میان بومیان بابلی و سومری و اکدی حل شدند و مانند قوم متمایز وجود نداشتند،البته اینها شاخه شمالی و غربی سامیان هستند که آموری عبرانی و کنعانی اند و متمایز از عرب،شاخه جنوبی در یمن و شبه قاره عربستان کنونی است که نخستین بار هخامنشیان آنان را به عنوان هویت عربی به همه شناساندند. و از استان اَرَبایَه ( به پارسی باستان) یا همان عربستان نام بردند.تیره های ایرانی جلد سوم ص ۴۸. نام این رود هم اروند است.

زنده‌ باشی كه‌ این حقیقت تاریخی را به‌ این مدافعان جهل و جهالت فهماندی كه‌ تا به‌ این لحظه‌ ( ثمر ) را با سین ( سمر ) مینویسند!

مقطعی از جنگ باید همون سال 65 باشه در مورد پدافند هوایی اف 14 ایران موشکاش باطری داخلیش تاریخ مصرفش ده ساله بوده که به اتمام میرسه و تا مدتی غیر قابل استفاده که نیرو هوایی عراق جسارت بیشتری پیدا میکنه اونم در مناطقی که فاقد پدافند زمینی بوده و این مشکل اف 14 هم توسط مهندسین نیرو هوایی برطرف میشود

من واقعا دیدم بعضی خلبانها از سطح پایین به ما نگاه میکردن وشلیک نمیکردن هرچه بود در اندیمشک خانه های رنگ خاک گرفته وقدیمی وبیشتر دنبال مکانهای مهم شاید بودن والبته حدود سیصد شهید دادیم یادم نمیره رفته بودیم رو پشت بام وخلبان شاید با ارتفاع شاید سی متری وبا سرعت کم بدون اینکه ترسی داشته باشن جابه جا میشدن اون کلاه روی سر خلبان واون شلنگ روی صورتش که به پایین نگاه میکرد خدا میدونه مثل یک فیلم با وضوح بالا همیشه تجسم میکنم البته سن ما خیلی کم بود

حمله مربوط به سطح شهر نبود راه اهن و تمام نقاط را میزدن والبته ما میدیدیم بعضی خلبان ها به مسکونی شلیک نمیکردن حالا تعداد مجروحین وکشته شدگان را باید مستند بحث شود البته

نخستین بار در اسناد هخامنشی از هویت عربی در پیوند با قلمرو جغرافیایی سخن به میان می آید و از استانی به نام عربستان(به پارسی باستان: اَرَبایَه) نام برده میشود.در اسنادِ غیرِ ایرانیِ پیش از هخامنشی و پس از هخامنشی عرب همواره اسم قبایلی کوچگرد با جایگاه مکانیِ نامشخص بود،یعنی اقوام نیمه متمرکز و غیر مستقر که در جغرافیای ثابت،نام مستقل با عنوان عرب نداشتند.یعنی همین نام را هم از ایرانیان دارند.برچسب سامی را هم امروزه باستان شناسان به مهاجران آفروآسیایی که اعراب یک شاخه از آنان هستند،اطلاق میکنند،از این شاخه های سامی غربی ها و شمال غربی ها،دولتشهرهایی بودند که در بافت جمعیت بومیِ میزبان خود حل شده و یک حکومت جدید ایجاد میشد،شاخه جنوبی یمن و شبه جزیره امروزی عربستان هم که عرب و متمایز از آموری،کنعانی و عبرانی است،با نام کوچگردان آفروآسیایی یا امروزه سامی تبارها و از دوره هخامنشیان استان اربایه ایران بودند.صفحه ۲۵ از جلد دوم کتاب تیره های ایرانی.