احسنت...

کاملا موافقم.

احسنت، احسنت!

آقا مهدی مطلب خوبی بود. حالا جالبه کسانی که گالیله رو محکوم به اعدام کرده بودن کشیشان دین مسحیت بودن که با هر گونه کشف جدید و علم و دانش مخالف بودن در صورتیکه تو اصل دین مسیحیت اصلا چنین چیزی وجود ندارد و همین نکته عامل اشتباه مدعیان روشنفکری است ! که نظریات متعددی هم در این مورد در قرن نوزدهم ارائه شد و بسیاری از منورالفکرهای ما هم چشم و گوش بسته اونارو قبول کردن ! غافل از اینکه اگه اروپائیها دین رو از سیاست جدا کردن و پیشرفت کردن بخاطر این بود که اون یه دین تحریف شده بود که دانشمندان را اعدام می کرد نه یک دین سالم و اصیل. پس این کار یعنی جدایی دین از سیاست در اسلام ناب محمدی اصلا موضوعیت ندارد چون اسلام حامی اصلی علم و دانشمندان است و ما هیچ نیازی نداریم که نظریه های اشتباه غربیها را در جدایی دین از سیاست تقلید کنیم. الان مقام معظم رهبری مهمترین حامی دانشمندان و عالمان هستند و بارها فرموده اند العلم سلطان. ایشان همچنین بنیانگذار و حامی واقعی شرکتهای دانش بنیان هستند و بارها بر ارتقای علمی ایران در همه رشته ها تاکید کرده اند و فرموده اند باید به آن چنان رشد علمی برسیم که که چند سال بعد وفتی کسی در دنیا دنبال تحصیل علم باشد ناچار به یاد گرفتن زبان فارسی باشد. پس جدایی دین از سیاست برای پیشرفت علم و دانش برای ما نیست برای دین واقعی مسیحیت هم نیست فقط و فقط برای دین تحریف شده کلیسایی است که دانشمندانی مثل گالیله را محکوم به اعدام کرده بودند. اگر این نکته حساس به خوبی در جامعه و کتب درسی و دانشگاهی ما تدریس و تبیین شود همه خواهند دید که دیدگاه مدعیان اصلاح طلبی در مورد جدایی دین از سیاست چقدر اشتباه و مسخره است و اینها هنوز در تفکرات قرن نوزدهمی اروپائیها مانده اند و در جا زده و در یک کلام به یک تحجر محض رسیده اند خبر ندارند ! و تازه خیال می کنند روشنفکر هم هستند !!