به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: میدلایستآی به قلم «مارکو کارنِلوس» دیپلمات اسبق ایتالیایی نوشت: گفتوگوهای هستهای وین و پس از وقفهای طولانی مدت ازسرگرفته شده است. بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین، به همراه اتحادیه اروپا، بار دیگر در اتاق مذاکره با ایرانیها قرار گرفتهاند. این در حالی است که تیم مذاکراتی آمریکا، همچنان در پشت درِ اتاق مذاکره است و ایران مایل به مذاکره با آنها نیست
دولت جدید ایران موضعی مشخص را در قبال مذاکرات وین اتخاذ کرده است. مذاکرهکننده ارشد ایران «علی باقری کنی» گفته که «آنچه اکنون در وین در جریان است، مذاکرات هستهای نیست بلکه باید آن را به مذاکرات جهت حذف تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی علیه ایران محدود ساخت». به طور کلی اینطور به نظر میرسد که ایرانیها هیچ عجلهای جهت انعقاد یک توافق ندارند و با صبر به جلو حرکت میکنند. مشکل بزرگی که در جریان مذاکرات وین وجود دارد این است که آمریکا چگونه میخواهد با آسیبها و خساراتی که خود در روند مذاکره ایجاد کرده، مواجه شود. رئیسجمهور سابق آمریکا سه سال قبل تصمیم به خارج کردن آمریکا از توافق برجام گرفت و در شرایط کنونی جو بایدن نیز در مسیر پیوستن مجدد آمریکا به برجام، گامهای اشتباهی را برمیدارد. اگر بایدن واقعا به وعده انتخاباتی خود جهت بازگشت به توافق برجام وفادار بود و به محض حضور در قدرت بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، وعدهاش را عملی میساخت، اکنون وضعیت به مراتب بهتر بود و به نحو مناسبتری میشد آن را مدیریت کرد. با این حال، بایدن به وعده خود در زمانی که باید، عمل نکرد.
بایدن با این ادعا که کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران شکست خورده، عملا از همان ابزارهایِ توام با فشارِ آمریکا علیه ایران استفاده کرده تا به «توافقی بهتر» با این کشور دست یابد. توافقی که خودِ ترامپ هم نتوانست با فشارهای گسترده علیه تهران، به آن دست یابد. ایران که هیچگاه رفتاری خارج از عرف و قانون راجع به توافق برجام نداشته، عملا این رویههایِ دولت بایدن را رد کرده و روشن ساخته که تسلیمِ فشارهای گوناگون نخواهد شد. دولت بایدن عملا زمانِ زیادی را جهت انعقاد آنچه توافقی «بهتر»، «گستردهتر» و «قویتر» با ایران عنوان کرده بود، از دست داده است. توافقی که واشنگتن اعتقاد داشت باید قدرت موشکی و همچنین نفوذ منطقهای ایران را نیز دربرگیرد. موضوعاتی که اساسا ورای توافق برجام بودند.
دولت آمریکا ظاهرا به آسیبها وخسارتهای جدی که اقدامِ ترامپ در خارج کردن یکجانبه آمریکا از توافق برجام به اقتصاد ایران وارد کرده، توجهی نمیکند.
اخیرا گمانهزنیهای زیادی مطرح شده که احتمالا دولت بایدن پیگیرِ انعقاد یک «توافق موقت» با ایران است که «توافقی کَم در برابر کَم» است. در این چهارچوب، اگر ایران غنی سازی اورانیوم خود را در سطح 60 درصد متوقف سازد، آمریکا و متحدانش بخشی از منابع مالی مسدود شده ایران را آزاد خواهند کرد تا از این طریق، معافیتهای تحریمی در بحث مسائل بشردوستانه، جنبهای عملیاتی به خود گیرند. مجموعه آنچه گفته شد، همه و همه به نوعی حاکی از دستِ برتر ایران در روند مذاکرات هستهای وین است. در نهایت باید گفت هرگونه فشار تحریمی علیه ایران بدون همراهیِ چین و روسیه، از تاثیر چندانی برخوردار نخواهد بود. باید توجه داشت که واشنگتن به دلیل اختلافات جدی خود با چین و روسیه در مسائلی نظیر اوکراین، بلاروس، تایوان، هنگ کنگ، و سین کیانگ، کار سختی در همراه کردن پکن و مسکو با خود در چهارچوب معادله هستهای ایران دارد. در این راستا، اینکه در شرایط کنونی، اولویتهایِ اساسی سیاست خارجی آمریکا را مخصوصا در شرایطی که قدرت سخت و نرم آن در جهان مخصوصا در مناطقی نظیر خاورمیانهرو به افول است، به درستی درک کنیم، از اهمیت ویژهای برخوردار است.