به گزارش مشرق به نقل از فارس؛ عبدالله نوری مخالف محوریت یافتن خاتمی به عنوان لیدر جریان اصلاحات با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری حضور فعالی در صحنه سیاسی پیدا کرده است به طوری که امروزه از وی به عنوان یکی از سکانداران جریان اصلاحات یاد میشود.
وی علیرغم اینکه چندی پیش در جمع گروهی از اصلاح طلبان گفته بود: اصلاحات یک اندیشه است و نیاز به رهبر و پرچمدار ندارد؛ مدعی شده است: بنده آمدهام تا جبهه فراگیر اصلاحات را تشکیل دهم نباید هم دیواری میان اصلاح طلبی و جریان سبز کشید.
عبدالله نوری با اشاره به اظهارات چندی پیش خاتمی مبنی بر اینکه "به چیزی به نام جنبش سبز، آن هم به عنوان یک جریان سیاسی ـ اجتماعی قائل نیستم و هر اصلاحی هم قرار است صورت بگیرد باید در چارچوب نظام باشد"،گفت: طرف مقابل میخواهد فردی کنترل پذیر و ترسو را رهبر این جریان کند؛ هیچ فردی نباید محور اصلاحات قرار بگیرد. افراد نمیتوانند برای جبهه عریض اصلاحات رهبر باشند باید از شخص محوری پرهیز کرد اصلاحات باید به جای فرد محوری، به سمت تشکیل اتاق فکر برود که برای ما از نان شب هم واجب تر است".
این اقدامات و برنامهریزیها در حالی صورت میگیرد که هاشمی رفسنجانی که تمایل شخصیاش نیز به سمت تفکرات کارگزاران است نیز با ورود عبدالله نوری به عرصه سیاست مخالف است و عدم حضور اعضای حزب کارگزاران سازندگی در فراخوان نوری برای تشکیل جبهه فراگیر اصلاحات و البته رد این دعوت از سوی هادی خامنهای نیز دلیلی برای این مدعاست.
این از هم گسیختگی در اردوگاه اصلاح طلبان تا حدی مشهود است که اسحاق جهانگیری وزیر صنایع دولت خاتمی که از وی به عنوان گزینه نهایی حزب کارگزاران سازندگی برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری یاد میشود نیز در گفتوگویی عنوان کرده است که نامزد ریاست جمهوری نمیشوم. البته این رویه از سوی دیگر گزینه این جریان یعنی سید حسن خمینی صورت گرفت به طوری که در گفتگویی رسماً اعلام کرد:"برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد نخواهم شد".
موضعگیریهای سران اصلی اصلاحات و کارگزاران تناقض چشمگیری با اظهارات کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی دارد چراکه وی عنوان کرده بود: کارگزاران در صورت هرگونه فعالیت سیاسی نظیر برگزاری کنگره یا حضور در انتخابات شفاف عمل خواهد کرد و به صورت زیرزمینی و مخفی وارد عمل نمیشود دارد؛ البته بیان چنین اظهارات متناقضی از سوی شخصی که در ستاد کروبی فعال بوده و در روز انتخابات به میرحسین موسوی رای داده است چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد.
البته نمیتوان منکر تکاپوی فعالان اصلاح طلب برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری شد چراکه اظهارات توهین آمیز عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دولتهای کارگزاران و اصلاحات مبنی بر مفتخور شدن روستائیان نیز بیانگر فعال شدن این حزب برای حضور در عرصه سیاسی ـ اقتصادی کشور است سخنانی که تاکنون از سوی این جریان تکذیب نشده است.
لذا طبق این استنادات میتوان نتیجه گرفت سیاست یک بام و دوهوای سران اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری نه تنها رنگ و بوی خدمت به مردم و نظام را ندارد بلکه گواه این واقعیت است که سهم خواهی یا اختیار گرفتن قدرت طلبی در آرایش سیاسی کشور تنها انگیزه واقعی آنها در انتخابات پیش رو است موضوعی که با گذشت زمان روشن خواهد و تاریخ آن را مجدد ثبت خواهد کرد.
البته نباید فراموش شود که این طیف در سال 88 چگونه با ایجاد فتنه شیرینی انتخابات دهم ریاست جمهوری را به کام ملت تلخ کردند و تا زمانی که این جریان به طور کلی از جریان فتنه تبری نجوند فعالیت آنها در عرصه سیاسی کشور خلاف قانون است.
وی علیرغم اینکه چندی پیش در جمع گروهی از اصلاح طلبان گفته بود: اصلاحات یک اندیشه است و نیاز به رهبر و پرچمدار ندارد؛ مدعی شده است: بنده آمدهام تا جبهه فراگیر اصلاحات را تشکیل دهم نباید هم دیواری میان اصلاح طلبی و جریان سبز کشید.
عبدالله نوری با اشاره به اظهارات چندی پیش خاتمی مبنی بر اینکه "به چیزی به نام جنبش سبز، آن هم به عنوان یک جریان سیاسی ـ اجتماعی قائل نیستم و هر اصلاحی هم قرار است صورت بگیرد باید در چارچوب نظام باشد"،گفت: طرف مقابل میخواهد فردی کنترل پذیر و ترسو را رهبر این جریان کند؛ هیچ فردی نباید محور اصلاحات قرار بگیرد. افراد نمیتوانند برای جبهه عریض اصلاحات رهبر باشند باید از شخص محوری پرهیز کرد اصلاحات باید به جای فرد محوری، به سمت تشکیل اتاق فکر برود که برای ما از نان شب هم واجب تر است".
این اقدامات و برنامهریزیها در حالی صورت میگیرد که هاشمی رفسنجانی که تمایل شخصیاش نیز به سمت تفکرات کارگزاران است نیز با ورود عبدالله نوری به عرصه سیاست مخالف است و عدم حضور اعضای حزب کارگزاران سازندگی در فراخوان نوری برای تشکیل جبهه فراگیر اصلاحات و البته رد این دعوت از سوی هادی خامنهای نیز دلیلی برای این مدعاست.
این از هم گسیختگی در اردوگاه اصلاح طلبان تا حدی مشهود است که اسحاق جهانگیری وزیر صنایع دولت خاتمی که از وی به عنوان گزینه نهایی حزب کارگزاران سازندگی برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری یاد میشود نیز در گفتوگویی عنوان کرده است که نامزد ریاست جمهوری نمیشوم. البته این رویه از سوی دیگر گزینه این جریان یعنی سید حسن خمینی صورت گرفت به طوری که در گفتگویی رسماً اعلام کرد:"برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد نخواهم شد".
موضعگیریهای سران اصلی اصلاحات و کارگزاران تناقض چشمگیری با اظهارات کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی دارد چراکه وی عنوان کرده بود: کارگزاران در صورت هرگونه فعالیت سیاسی نظیر برگزاری کنگره یا حضور در انتخابات شفاف عمل خواهد کرد و به صورت زیرزمینی و مخفی وارد عمل نمیشود دارد؛ البته بیان چنین اظهارات متناقضی از سوی شخصی که در ستاد کروبی فعال بوده و در روز انتخابات به میرحسین موسوی رای داده است چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد.
البته نمیتوان منکر تکاپوی فعالان اصلاح طلب برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری شد چراکه اظهارات توهین آمیز عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دولتهای کارگزاران و اصلاحات مبنی بر مفتخور شدن روستائیان نیز بیانگر فعال شدن این حزب برای حضور در عرصه سیاسی ـ اقتصادی کشور است سخنانی که تاکنون از سوی این جریان تکذیب نشده است.
لذا طبق این استنادات میتوان نتیجه گرفت سیاست یک بام و دوهوای سران اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری نه تنها رنگ و بوی خدمت به مردم و نظام را ندارد بلکه گواه این واقعیت است که سهم خواهی یا اختیار گرفتن قدرت طلبی در آرایش سیاسی کشور تنها انگیزه واقعی آنها در انتخابات پیش رو است موضوعی که با گذشت زمان روشن خواهد و تاریخ آن را مجدد ثبت خواهد کرد.
البته نباید فراموش شود که این طیف در سال 88 چگونه با ایجاد فتنه شیرینی انتخابات دهم ریاست جمهوری را به کام ملت تلخ کردند و تا زمانی که این جریان به طور کلی از جریان فتنه تبری نجوند فعالیت آنها در عرصه سیاسی کشور خلاف قانون است.