به گزارش مشرق، بعد از حدود ۳۰۰ روز، دیگر نقطه قرمزی به لحاظ شرایط کرونایی روی نقشه ایران وجود ندارد و میزان تلفات به کمتر از ۸۰ نفر رسیده، اما آیا رسانههای زنجیرهای از این نکته مثبت برای مردم ایران، سخنی به میان میآورند؟
وقتی آمار ابتلا و تلفات در ایران بالا میرود، مرتب خبر و گزارش مینویسند و پروپاگاندا میکنند که الان کُن فیکون میشود، همه چیز درب داغان است، مردم عنقریب نابود شوند! و... اما وقتی همین آمار پایین میآید، سکوت میکنند! مثل این روزها که آمار تلفات دو رقمی شده و ابتلا به حدود دو هزار نفر در شبانهروز رسیده که همه رسانههای فوق در سکوتی مرگبار به سر میبرند تا باز دوباره اگر خدای ناکرده بالا برود، غوغا کنند!
اما در مورد بالا رفتن آمارهای کشورهای اروپایی و آمریکایی هیچ نمیگویند، انگار نه انگار که اکثریت مردم کشورهایی مثل آلمان و آمریکا و انگلیس دو دوز واکسن را آن هم اغلب از نوع (به قول آنها واکسن معتبر) فایزر زدهاند و اینک نیز بعضا در حال تزریق دوز سوم هستند ولی آمارها خصوصا آمارهای چند هفته اخیر به خصوص در این سه کشور حکایت جهشهای شدید در ابتلا و تلفات کرونایی دارد، که اگر در ایران چنین اتفاقی افتاده بود، همه آن سر و صداها باز دوباره شروع میشد که «اصلا به دلیل ممنوعیت واکسن بوده یا به دلیل ساخت واکسنهای داخلی با جان مردم بازی کردند و واکسن داخلی هم ساخته نشد یا اصلا نمیتوانستند بسازند یا کپی خارجی است یا اصلا اثر ندارد یا غیربهداشتی است یا...!»
اما حالا که این مسئلهگریبان خودشان را گرفته با هزار دلیل این حجم ابتلا و تلفات را توجیه میکنند که مثلا اغلب تلفات از سالمندان بوده یا افرادی که یک دوز زده بودند، یا بیماری زمینهای داشتند یا اصلا واکسن نزده بودند یا...! حدود ۲۰ ماه است که به همین صورت روی اعصاب مردم راه میروند و طرفه آنکه برخی هم گوش و چشمشان به همین اخبار بد است! از همان اوایل که هنوز تلفات کرونا در ایران در حد دو- سه نفر بود، نوشتند که «وای! ایران چه خبر شده! فاجعه اتفاق افتاده!
غیرِحرفهای درحد کانالهای خبری زرد!
«ایران دومین قربانگاه ویروس کرونا در جهان بعد از چین»! این تیتر گزارشی بود که «بیبیسی فارسی» در تاریخ دوم اسفند ۹۸ روی خروجیهای مکتوب و تصویری خود قرارداد. بیبیسی در شرایطی در گزارش خود از واژه هولناک «قربانگاه» استفاده کرده بود، که از روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۸ و گزارش نخستین مورد ابتلا به کرونا در ایران تا روز جمعه دوم اسفند، تنها چهار نفر در کشور ما در اثر ابتلا به این ویروس جان خود را از دست داده بودند. اما خیلی زود، اروپا از جمله انگلیس و آمریکا و آلمان و ایتالیا و اسپانیا و فرانسه و... واقعا تبدیل به قربانگاه کرونا در جهان شدند ولی دیگر کرکرهها پایین کشیده شده بود.
وقتی معاون وزیر بهداشت، در همان اوایل شیوع کرونا، دچار بیماری شد و قرنطینه گردید، به کوس و کرنا زدند که ببینید این چه سیستم بهداشتی و مقابله با کرونایی است که خود مسئولان آن دچار کرونا میشود! باز خیلی زود، نه تنها مسئولین بهداشت انگلیس و برخی کشورهای اروپایی که حتی بوریس جانسون و آنگلا مرکل و ترامپ و... هم دچار و قرنطینه شدند.
گفتند ایران دچار کمبود وسائل بهداشتی مقابله با کرونا مثل کیتهای تشخیص و دستگاههای ونتیلاتور و ماسک است که بالاخره علیرغم همه تحریمها، هم کیت تشخیص در داخل ساخته شد، هم ونتیلاتور و هم ماسک به حد وفور تولید شد. اما آنها همه این کمبودها حتی درمورد مواد غذایی و غارت شرمآور دستمال توالت از فروشگاهها را به نمایش گذاشتند که Trever Noah مجری معروف آمریکایی را به آه و فغان واداشت و حتی دولتهای غربی محمولههای ماسک را در فرودگاه از یکدیگر دزدیدند!
گفتند و هنوز هم جاهلانه تکرار میکنند که ارقام رسمی ابتلا و تلفات اعلام شده در ایران، بسیار کمتر از آمار واقعی است و آمار واقعی چندین برابر ارقام اعلام شده از سوی دولت است. این در حالی بود که در همان اوایل شیوع کرونا، بسیاری از مراکز و موسسات علمی و پژوهشی معتبر بینالمللی اعلام کردند که امکان بهدست آوردن و اعلام آمار دقیق مبتلایان و فوتشدگان کرونا به دلائل مختلف از جمله تشخیصهای مختلف، درصد خطای تستهای تشخیص، ابعاد ناشناخته ابتلا و مرگ بر اثر کرونا و عدم دستیابی سیستمهای بهداشتی به همه مبتلایان و... در هیچ کجای جهان امکانپذیر نیست.
از جمله پژوهشگران دانشگاه گوتینگن آلمان اعلام کردند که براساس تحقیقات آنها، آمارهای رسمی در جهان تنها شش درصد از تعداد واقعی مبتلایان به کرونا را نشان میدهد. و در همان زمان اعلام شد که فوت شدگان خانههای سالمندان و برخی مراکز دیگر در انگلیس و آلمان و... اصلا در آمار تلفات کرونا این کشورها، در نظر گرفته نشدند!
ظهر روز شنبه ۱۱ مرداد، بیبیسی فارسی در همین راستا، ناگهان اعلام کرد: «فهرست درگذشتگان کرونا در ایران تا پایان تیر به ۴۲ هزار نفر رسیده که نزدیک سه برابر آمار رسمی است!» قابل تامل آنکه، بیبیسی فارسی برای ادعای فوقالذکر هیچ منبعی درج نکرد و صرفاً اعلام کرد بر اساس دادههای پزشکی به این آمار رسیده است! اما این اقدام غیرحرفهای بیبیسی فارسی که حتی کانالهای تلگرامی زرد هم از خبرسازی به این شیوه اجتناب میکنند، در شرایطی بود که حدود ۷۲ ساعت قبل از آن، یعنی در شامگاه چهارشنبه ۸ مرداد، یک گزارش مستند، پرده از سناریو کرونایی سه رسانه «بیبیسی فارسی»، «صدای آمریکا» و «اینترنشنال» برداشته شد که این رسانهها طی یک پروژه مشترک جنگ روانی علیه مردم ایران، سناریویی پیرامون آمار مبتلایان و فوتیهای اپیدمی کرونا در ایران را در دست تهیه دارند.
در گزارش یاد شده حتی به اختلاف نظر شدیدی که پیرامون عددسازی برای فوتیهای کرونا در ایران بین گردانندگان سه رسانه مورد اشاره نیز وجود داشت نیز اشاره شد، به این شرح ذیل که: «یکی از دستاندرکاران شبکه سعودی اینترنشنال با انتقاد شدید از پایین بودن عدد ساختگی بیبیسی فارسی، آن شبکه را به تلاش برای اجرای منویات ایران متهم کرده و گفته ما تعداد کشته را صدهزار نفر پیشنهاد کردیم و حتی لیستی از اسامی فوتیها هم نوشتیم، اما مدیر بیبیسی این عدد را باورناپذیر اعلام کرد و شبکه صدای آمریکا نیز موضعی کاملا انفعالی داشت و صرفا به دهان عوامل بیبیسی نگاه میکرد. نهایتا قرار شد حد وسط اعداد پیشنهادی طرفین به عنوان کشتههای کرونا در ایران اعلام و بیبیسی فارسی پروژه را کلید بزند.»
با وجود لو رفتن عملیات روانی فوق برای آمارسازی و کشتهسازی کرونایی در ایران، انتظار میرفت گردانندگان «بیبیسی» فارسی از کلید زدن این پروژه اجتناب کنند اما ظاهراً دستور به «بیبیسی» بسیار جدی بوده و حرص و ولع گردانندگان این شبکه برای به هم زدن آرامش روانی و روحی مردم ایران به قدری زیاد بود که حتی با وجود لو رفتن عملیات روانی- رسانهای مزبور نیز از کلید زدن آن منصرف نشدند!
بعد از آن، قبرهای حفر شده در بهشت زهرا و سایر آرامستانها (که اگر هر کسی گذارش افتاده باشد، در هر شرایطی آنها را دیده که برای تسهیل در امر دفن اموات سالهاست که صورت میگیرد) را به کرونا ربط داده و حتی ادعا کردند که ازدیاد بیش از حد قربانیان کرونا، باعث شده آنها را در گورهای دستهجمعی دفن کنند، این درحالی بود که خیلی زود، صدای حفر گورهای دسته جمعی در نیویورک و دیگر شهرهای بزرگ اروپا و آمریکا درآمد.
گفتند ایران با کمبود امکانات برای بیماران کرونایی مواجه است اما بازهم خیلی زود خبر پر شدن بیمارستانها در انگلیس و آلمان و آمریکا و خواباندن بیماران در خیابانها و پارکینگها و کمبود دستگاههای اکسیژنساز بلند شد که باعث گردید برای استفاده از این دستگاه در انگلیس اولویت قائل شده و از همین روی آن دستگاه بسیاری از بیماران سالمند را قطع کرده و در اختیار جوانترها گذاشتند. خیلی زود رسوایی رها ساختن افراد مسن در خانههای سالمندان در کانادا برخاست که ابتلا و تلفات آنها باعث گسترش عفونت شدید در محلههای آن خانهها گردید.
جنگ روانی با محور واکسن
پس از این موضوع، پروژه جنگ روانی واکسن شروع شد. آنها گفتند و همچنان ابلهانه میگویند که در دی ۱۳۹۹، ورود هرگونه واکسن به ایران ممنوع اعلام شد تا مثلا واکسنهای داخلی تولید شوند. در حالی که اولین واکسن تولید داخل با وجود همه تحریمها و فشارهای داخلی و خارجی از دی ۱۳۹۹ به فاز تستهای انسانی وارد شد و در اواخر خرداد ۱۴۰۰ مجوز اضطراری دریافت کرد.
این در حالی است که براساس اسناد معتبر موجود، ایران از آذر ۱۳۹۹ برای دریافت واکسن از طریق سبد کواکس اقدام نمود و به میزان حدود ۱۷ میلیون یورو، واکسن خریداری کرد که علیرغم ادعاهای به اصطلاح انسان دوستانه، تحریمهای آمریکا مانع از دستیابی ایران به این میزان واکسن شد. اما به هر حال از بهمن سال قبل اگرچه به مقدار کم اما واکسنهای وارداتی از جمله آسترازنکا و اسپوتنیک و سینوفارم و بهارات وارد ایران شدند.
سندهای منتشر شده در وبسایتهای بیبیسی و صدای آمریکا به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ به نقل از اطلاعیه خزانهداری آمریکا نشان میدهد که تا تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، ایران در تحریم داروهای کرونایی از جمله واکسن آن قرار داشته و با صدور مجوز اضطراری برای استفاده از واکسن برکت در تاریخ ۲۵ خرداد، تحریمها نیز از سوی وزارت خزانهداری آمریکا لغو شد.
پس از آن در مورد واکسنهای تولیدی و وارداتی شبه افکنی شروع شد. ابتدا گفتند و نوشتند اصلا امکان ندارد که ایران بتواند خودش این واکسن را بسازد. این درحالی بود که موسسات مختلفی مانند رازی و پاستور سالها سابقه تولید واکسن داشتند. پس از آنکه سعی شد با تمام قوا از ورود مواد اولیه و دستگاهها و خط تولید برای ساخت واکسن کرونا ممانعت به عمل آید، بعد از آن، گروه دارویی برکت و ستاد اجرایی فرمان امام (مجری تولید واکسن برکت) را تحریم کردند، دکتر فخری زاده (از جمله مسئول پروژه تولید واکسن فخرا) را ترور کردند و... بالاخره پس از تولید واکسن داخلی، ابتدا گفتند که اصلا چینی است (که اگر بر سر این مسئله پای میفشردند، پنبه گزارشها و ادعاهای بعدی خود را زده بودند و در واقع تاثیر واکسن ایرانی را تایید کرده بودند، چون واکسنهای چینی تاییدیه سازمان بهداشت جهانی را گرفته بود) بعد در میزان تاثیر آن تردید افکنی را آغاز کردند (یعنی متضاد با ادعای قبلی که واکسن برکت همان واکسن چینی است، سخن گفتند!)
بعد گفتند واکسن برکت به صورت غیر بهداشتی تولید میشود و روی عکسهایی جعلی مانور دادند که وقتی عکسهای خط تولید فایزر و مدرنا و آسترازنکا منتشر شد و شرایطی بدتر را نشان داد، خاموش شدند. بعد به کوس و کرنا زدند که حدود یک میلیون دوز از این واکسن در خط تولید تازه به راه افتاده، هدر رفته اما خیلی زود کاشف به عمل آمد که در خطور تولید مدرنا و جانسوناند جانسون، میلیونها بیش از ۱۵ میلیون دوز واکسن به هدر رفته است!
بعد گفتند چرا آن میزان که قول داده شده بود، تولید نشد و اصلا همه گناه تلفات موج پنجم کرونا تقصیر همین عدم تولید کافی واکسن برکت است! توجه میفرمایید یعنی با این شبههافکنی در واقع شبهات قبلی را ناخودآگاه رد کرده بودند یعنی به این صورت تایید کرده بودند که ایران توانسته واکسن کرونا تولید کند و این واکسن موثر است! چرا که عدم تولید کافی و تزریق آن باعث تلفات موج پنجم شده! این درحالی است که برای تولید میزان ۵۰ میلیون دوز واکسن برکت، آخر شهریور قول داده شده بود ولی موج پنجم از اواخر تیرماه شروع شد و تا آخر شهریور با ورود واکسنهای وارداتی چینی، این موج سیر نزولی گرفت! (ضمن اینکه این ایراد به مسئولین بنیاد برکت وارد است که نبایستی قولی میدادند که نتوانند به هر دلیل به آن عمل کنند)
گفتند برخی از آنها که واکسن برکت یا سینوفارم زدند، فوت کردند، درحالی که از ابتدا این نکته از سوی کارشناسان و اساتید و سازمان بهداشت جهانی و حتی سازندگان واکسن تصریح شده بود که واکسن از ابتلا و مرگ و میر جلوگیری نکرده بلکه آن را کاهش میدهد. پس از آن آمارهای بسیاری انتشار یافت که بسیاری از دریافتکنندگان هر دو دوز واکسنهای فایزر و مدرنا و آسترازنکا فوت کردند.
بعد گفتند سینوفارم وارداتی به ایران از نوع سینوفارم پکن نبوده و از نوع ووهان و دارای اثربخشی کم بوده است. بعد که اسناد منتشره حکایت از آن داشت که سینوفارم از نوع پکنی است، به تاثیر آن نسبت به واکسنهای دیگر گیر دادند که گویا کماثرترین واکسن است. این درحالی بود که آمارها و نمودارهای منتشره از وضعیت مبتلایان و تلفات کرونا در کشورهایی که از سینوفارم استفاده کرده بودند (مثل پرو و شیلی و بحرین و امارات) وضعیت بسیار مطلوبتری نسبت به کشورهایی که فایزر و مدرنا را مورد استفاده قرارداده بودند (مانند آمریکا و انگلیس و آلمان)، نشان داده و میدهد و هنوز هم رسانههای زنجیرهای ابلهانه همان حرفهای قبلی را تکرار و تکرار میکنند تا با ایجاد ترس و وحشت، به اصطلاح دل مخاطبان خود را خالی کنند.
این در حالی است که براساس نظرات کارشناسی، ترس و وحشت و اضطراب از کرونا، یکی از مهمترین پارامترهای تضعیف سیستم ایمنی بدن و در نتیجه ابتلای به کروناست. بدین ترتیب این رسانهها با اخبار و گزارشهای جعلی و اعصاب خرد کن و استرسآور خود، نقش مهمی در ضعیف ساختن سیستم ایمنی برخی از مردم و در نتیجه ابتلای آنها به کرونا داشتند.