به گزارش مشرق، نام رضا ایرانمنش در سالهای اخیر با بستری شدنهای مکرر از بابت عوارض شیمیایی در دوران دفاع مقدس گره خورده است. او مدتی است به این علت، عمده فعالیتهایش را به پشت دوربین معطوف کرده و به کارگردانی و نویسندگی روی آورده است، «جوان» به بهانه سالگرد شهادت شهید سلیمانی درباره چالشهای تولید فیلم در ژانر دفاع مقدس با وی گفتگو کرده است.
مدتی است خبر ساخت سریال «سپهسالار» به دست شما رسانهای شده است. ساخت این سریال به کجا انجامیده و در چه مرحلهای است؟
فعلاً که هیچ. در خانه اوقات میگذرانم، راستش کار به دلیل نداشتن اسپانسر مناسب، راکد مانده و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. مگر آنکه یک اسپانسر پیدا شود و ساخت سریال کلید بخورد.
از آنجا که در سالهای اخیر عمده فعالیتهای هنریتان از بازیگری به نویسندگی و کارگردانی سوق پیدا کرده است، اگر پیشنهاد ساخت فیلم یا سریالی درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را دریافت کنید، خواهید پذیرفت؟
صددرصد. من با ایشان چند سال مراوده داشتهام. در دو سالی که در لشکر ۴۱ ثارالله بودم خیلی خاطرات با شهید سلیمانی دارم. اگر چنین پیشنهادی شود که عالی است. میتوان به وجوه مختلف شخصیت حاج قاسم پرداخت.
تا به حال خودتان به فکر ساخت چنین سریال یا فیلمی افتادهاید؟
به فکر بودهام و دلم میخواسته یک تحقیق میدانی را در همین رابطه شروع کنم و انجام دهم، منتها بیم این موضوع را داشتهام که حمایتی صورت نگیرد و ماجرا ابتر بماند.
به نظرتان با توجه به شخصیت ملی و فراجناحی شهید سلیمانی و حساسیتهایی که روی ایشان وجود دارد، اصولاً امکان ساخت چنین اثری هست؟
صددرصد، هم نیاز است و هم امکانش وجود دارد. پتانسیلهایش هم موجود است، اما باید کاری که میشود فاخر و در سطح بینالمللی باشد. باید به گونهای به شهید سلیمانی نگاه کنیم که تمامی دنیا هر چه بیشتر با شخصیت ایشان آشنا شوند و تأثیر بگیرند. حاج قاسم چهرهای بینالمللی است و اگر قرار باشد فیلم یا سریالی بسازیم که مخاطب آن محدود باشد، بهتر است اصلاً نسازیم.
با توجه به آشنایی نزدیکتان با شهید سلیمانی، فکر میکنید کدام وجوه شخصیتی ایشان مغفول مانده و کمتر درباره آن صحبت شده است؟
بدون اغراق میشود گفت ایشان تمام عمر مفیدش را در جنگ گذراند، چه در هشت سال دفاع مقدس و چه پس از آن. باید از وجوه مختلف به شخصیت حاج قاسم پرداخت. ایشان دوستداران بسیار زیادی در ایران و منطقه دارند. از موضوعاتی که درباره شهید سلیمانی هیچ وقت نباید به دست فراموشی سپرده شود، نقش ایشان در نابودی داعش است. جهان نباید این مهم را از یاد ببرد.
خیلیها به این موضوع واقف هستند و اطلاع دارند و برای کسانی که از این حقیقت مطلع نیستند هم باید با ابزار رسانه و فرهنگ و هنر روشنگری کرد. نکته دیگری که همه مردم کشور باید به آن واقف باشند، اینکه هدف اصلی داعش ایران بود و اگر حاج قاسم در سوریه و عراق حضور پیدا نمیکرد، پای داعشیان به کشور ما هم باز شده بود و این روزها وضعیت خوبی نداشتیم.
تدابیر حاج قاسم باعث شد نه تنها پای داعش به ایران نرسد که در نهایت نابود هم بشود. باید به این واقعیتهای تاریخی پرداخته شود که متأسفانه این اتفاق آنگونه که شایسته است نیفتاده و محقق نشده. به رغم توجهی که در میان مسئولان نسبت به شخصیت حاج قاسم وجود دارد و دلشان میخواهد به ایشان بپردازند، اما نمیدانم راه اصلیاش چیست. یکی از اساسیترین راههایی که میتواند به شناسایی زوایای مختلف شخصیت شهید سلیمانی کمک کند، ساخت فیلم درباره زندگی ایشان است.
اتفاقاً پرداخت به زندگی حاج قاسم نیاز به قصهسرایی آنچنانی هم ندارد، چراکه سراسر زندگی ایشان پر از هیجان و حماسه است. در همین راستا، دیگر چندان نیازی نیست که نویسنده به خودش زحمت بدهد و صحنههای جذاب و مهیج را خلق کند. به نظرم در مسیر فیلمنامهنویسی درباره حاج قاسم بیشتر باید به سمت جمعآوری داستانهای زندگی ایشان رفت.
تاکنون اقدام و تلاشی برای ساخت فیلمی درباره شهید سلیمانی داشتهاید؟
سریال سپهسالار برای من یک درس عبرت شد که اگر صحبت کردی و موافقتی بود، باید همانجا میخ را محکم بکوبی، وگرنه موکول کردن کار به بعدها و دو ماه آینده، نتیجهاش فقط معطلی است. متأسفانه باند و باندبازیهایی در سینما هم وجود دارد و فقط یکسری آدم خاص میتوانند کار کنند. اصلاً میخواهم بگویم لزومی هم ندارد که من درباره شهید سلیمانی فیلم بسازم،ای کاش خود آنها چنین کاری را میکردند. برای مدتها چه در فیلمسازی و چه سریالسازی، ژانر طنز حرف اول و آخر را میزد و همه آثار به سمت کمدی رفته بودند، اما الان ژانر خانوادگی و تخیلی در اولویت قرار گرفته است.
هیچ ایرادی هم ندارد و نمیگویم چرا چنین اتفاقی افتاده، اماای کاش مردم همزمان شاهد آثاری در ژانرهای دیگر هم باشند، مثلاً ژانر دفاع مقدس یا اجتماعی یا سیاسی هم فعال باشد. نکته دیگر اینکه نباید همه فیلمها و سریالها به لحاظ موضوعی در یک محور قرار بگیرند. طبیعی است که این آثار پس از مدتی به تکرار میرسند و مخاطب خود را از دست میدهند. عدمموفقیت فیلمها در میان مردم هم به همین نگاه تکبعدی بازمیگردد. تا یک کارگردان فیلمی میسازد و موفق میشود، همه دنبالهرو او میشوند و آثار مشابهی را میسازند.
به نظرتان چرا ژانر دفاع مقدس با همه قابلیتهایی که دارد و ثابت شده هم است، مهجور مانده؟
آنقدر هزینه ساخت فیلمهای دفاع مقدس زیاد شده است که تهیهکننده یا سرمایهگذار ترجیح میدهد یک کار کمدی یا خانوادگی در خانه بسازد تا برود در گرما و سرما در بیابان فعالیت کند و در کنار خطر انفجار و مسائل جانبی، فیلم جنگی بسازد. مسئله دیگر اینکه حمایتنکردن مسئولان امر باعث دلسردی تهیهکننده و کارگردان میشود.
مثلاً شهرک سینمایی دفاع مقدس ساخته شده برای آنکه فیلمها و سریالهای دفاع مقدسی در آن ساخته شود. کسانی هم که آنجا نشستهاند وظیفهشان خدمت به فیلمسازان است و دادن امکانات و تجهیزات به گروههای فیلمساز. در حال حاضر این شهرک یک دکان و دستگاه برای کاسبی و کسب درآمد شده است. بخواهی چند روز در این شهرک کار کنی، فلان مبلغ باید بپردازی. اجاره یک جیپ جنگی فلان قدر هزینه دارد.
برای فعالیت در یک منطقه که سنگر آماده دارد باید این میزان پرداخت کنی، اما منطقه دیگر ارزانتر است. با این شرایط، دیگر کسی رغبت نمیکند برود و کار جنگی بسازد. اجباری هم که وجود ندارد، در نتیجه کسی سراغ ژانر دفاع مقدس نمیرود.
از میان فیلمهای دفاع مقدسی که در آنها حضور داشتهاید کدام را بیشتر میپسندید؟
تمام فیلمهای دفاع مقدسیام را دوست دارم. همان جمله کلیشهای که میگویند مثل فرزندانم هستند و نمیتوانم انتخابی داشته باشم، ولی به شخصه فیلمهای سجاده آتش و دکل را خیلی دوست دارم و بیشتر میپسندم.
دوست داشتید با کدام کارگردان مطرح دفاع مقدس کار کنید، اما تا به امروز قسمت نشده است؟
خیلی دوست دارم با آقای حاتمیکیا یک همکاری داشته باشم.
در پاسخ به پرسش اول گفتید که خانهنشین هستید. سوای کارگردانی، پیشنهادی در عرصه بازیگری ندارید؟
پیشنهاد کم و بیش هست، اما راستش مورد پسندم نیست. بعد از این همه سال فعالیت ترجیح میدهم هر کاری را انجام ندهم. دلم نمیخواهد سبقهام را خراب کنم. دلم نمیآید. منتظر میمانم به این امید که یک حرکت نو یا جهش دوباره در ژانر دفاع مقدس اتفاق بیفتد و امکان فعالیت دوباره را در این عرصه داشته باشم.