کد خبر 132259
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۹

رسانه‌های غربی با حجم گسترده‌ی تبلیغات می‌کوشند ذهن مخاطب ایرانی را از راه مشکلاتی که تحریم پدید می‌آورد با مذاکره‌های هسته‌ای پیوند زده و با شرطی کردن آن‌ها این پیام را انتقال دهند که سختی یا راحتی وضعیت زندگی آن‌ها بستگی به مواضع مذاکره کنندگان ایرانی دارد!

به گزارش مشرق،امیر محبیان گفت: بررسی ظرفیت‌های رسانه‌ای کشور برای مواجهه با تحریم‌های پیشرو عملیات تحریم را از سه جهت می‌توان مورد توجه قرار داد:
 
- اقدامی سیاسی؛

- اقدامی اقتصادی؛

- اقدامی روانی.

طبعاً تحریم هر سه مقوله را در بر می‌گیرد؛ اما هدف نهایی تحریم‌ها اثرگذاری بر ذهن سوژه یا مخاطبِ هدف، یعنی مردم ایران است که در نهایت به فعل مناسب دست یازند و بر اقدام یا اعتراض‌شان نتایج سیاسی مطلوب برای غرب مترتب گردد.

در این راستا، فشارهای اقتصادی به عنوان عامل یاریگر در زمینه‌ی بسترسازی اقدام‌های روانی، به‌کار گرفته می‌شود. از این رو؛ تحریم هر چند به ظاهر در قالبی اقتصادی برای هدفی سیاسی به‌کار گرفته می‌شود ولی هدف نهایی آن، روانی و تخریب روحیه‌ی مقاومت در ملت در راستای ایجاد روحیه‌ی انفعال و تسلیم است. در این مسیر رسانه بسان ابزاری مؤثر به‌کار گرفته می‌شود.

رسانه در علم ارتباطات به وسایلی اطلاق می‌شود که وظیفه‌ی ذخیره و ارسال اطلاعات به مخاطب را بر عهده دارد. اما در جهان امروز، رسانه فراتر از رساندن اطلاعات، وظایف دیگری را هم به عهده گرفته است و آن دخالت در امر حکومت‌داری و در ژرف‌ترین لایه‌ها، مهندسی مجدد ذهن توده‌های مردم و بازسازی ارزش‌ها و باورهای آنان، مبتنی بر خواست و تمایل قدرت‌هایی است که در ورای حاکمان ظالم جهان ایستاده‌اند.

بهره‌مندی از روش‌های مدرن و آخرین دستاوردهای علمی، به‌ویژه روش‌های روان‌شناختی، قدرت نفوذ رسانه‌ها را به‌صورت غیرقابل باوری بالا برده است. به‌صورتی که قدرت‌های پشت پرده با باورها و ارزش‌های مردم به بازی پرداخته و جهان کنونی را، بر حسب اعتراف متفکران غربی، رو به انحطاط برده و می‌کوشند از انسان‌های آزاد، بردگانی مدرن بیافرینند.

در عرصه‌ی میان ملل نیز مدیریت جهانی با امداد از رسانه ممکن شده است و قدرت‌ها پیش و پس از نبرد سخت، به «نبرد نرم» از راه رسانه روی می‌آورند. اما برای مهندسی مجدد ذهن مردم ایران در موضوع هسته‌ای، تحریم‌ها به مثابه‌ی یک عامل فشار در جهت «مدیریت برداشت»[1]به‌کار گرفته می‌شود.

 قدرت اساسی رسانه در این مسیر، فقط حجم قدرت پراکنش پیام نیست بلکه داشتن استراتژی مناسب، برنامه‌های عملیاتی مناسب و نیز بهره‌گیری از روش‌های تجربه شده و دقیق «مدیریت برداشت» است. اما برای تبیین بهتر موضوع ذکر مقدماتی از چگونگی و روش‌های تأثیرگذاری رسانه بر ذهن مخاطب ضروری است.
 
نخست باید به این پرسش پاسخ داد که آیا رسانه‌ها صرفاً منعکس کننده‌ی بی‌طرف واقعیت هستند؟ یا آنکه نوع ابزار رسانه تا حدودی بر ماهیت پیام هم تأثیر می‌گذارد؟ یا شاید گردانندگان رسانه از راه دروازه‌بانی خبر، اولویت‌های خود را بر مخاطبان تحمیل کرده و برای آنان دستور کار جعلی یا حداقل غیرواقعی ایجاد می‌کنند؟ و یا حتی شاید گروهی از نخبگان با اندیشه‌ی حکومت بر جهان یا منطقه‌ای خاص با بهره‌گیری از آخرین روش‌های علمی و تحقیقاتی در پی گسترش سلطه‌ی خود بر توده‌ها هستند؟ این شایدها و ده‌ها پرسش دیگر ذهن پژوهشگران عرصه‌ی رسانه را به خود مشغول کرده است.

تمام این پرسش‌ها به این فرض مقدر باز می‌گردد که رسانه‌ها قادر به تغییر ذهن یا نگرش مخاطبان خود هستند و نیز میان واقعیتی که در جهان جاری و ساری است و آنچه که رسانه‌ها از آن حکایت می‌کنند، درصدی از فاصله وجود دارد، به‌عبارتی رسانه‌ها به‌جای آنکه آیینه‌وار واقعیت‌ها را بازتاب دهند به بازنمایی واقعیت البته با حدی از تغییر، خواسته یا ناخواسته، با برنامه یا بی‌برنامه، می‌پردازند.

 میان واقعیتی که در جهان جاری و ساری است و آنچه که رسانه‌ها از آن حکایت می‌کنند، درصدی از فاصله وجود دارد، به‌عبارتی رسانه‌ها به‌جای آنکه آیینه‌وار واقعیت‌ها را بازتاب دهند به بازنمایی واقعیت البته با حدی از تغییر، خواسته یا ناخواسته، با برنامه یا بی‌برنامه، می‌پردازند.

بازنمایی واقعیت چیست و چگونه صورت می‌گیرد؟ در این باب دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است، ولی مهم‌ترین آن‌ها از سوی اندیشمندانی که گرایش‌مند به نظریات پست‌مدرن هستند، ابراز شده است. در یک نگاه ژرف‌تر، رسانه‌ها به منبع قدرتمندی تبدیل شده‌اند که دیدگاه‌ها و برداشت‌های مردم از واقعیت را سامان می‌دهند و عملاً با بازنمایی خاص خود از واقعیت باعث می‌شوند، توده‌ها، این بازنمایی‌های از واقعیت را که گاه بسیار با واقعیت فاصله دارد، چونان واقعیت در نظر گیرند.

رسانه‌های غربی با حجم گسترده‌ی تبلیغات می‌کوشند ذهن مخاطب ایرانی را از راه مشکلاتی که تحریم پدید می‌آورد با مذاکره‌های هسته‌ای پیوند زده و با شرطی کردن آن‌ها این پیام را انتقال دهند که سختی وضعیت زندگی آن‌ها یا راحتی زیست بستگی به مواضع مذاکره کنندگان ایرانی داشته و ایستادگی ایران منجر به سختی وضعیت می‌شود؛ از این رو؛ عامل مشکلات، به مواضع ایران پیوند خورده و فشاری روانی از سوی مردم بر مسئولان وارد شده و آن‌ها را به اتخاذ مواضع نرم و در نهایت سازش، تشویق نماید.

رسانه‌های ایران باید دو حیطه‌ی مهم اثرگذاری را به مثابه‌ی سوژه‌ی هدف در نظر گیرند:

- محیط درون کشور؛

- محیط بیرون کشور.

هر کدام از این دو محیط، به مخاطب‌های متکثری تبدیل می‌شوند که باید بسته‌های خاص را بر حسب نوع نگرش و دغدغه‌ی خاص آن‌ها در موضوع مورد نظر تهیه و ارسال نمود.

برای مقابله با امواج پیام‌های رسانه‌ای رقیب نیز سه دیدگاه و روش وجود دارد:

1. کنترل امواج رسانه‌ای رقیب برای کاستن از میزان تأثیرگذاری؛

2. تولید پیام‌های مؤثر توسط رسانه‌های خودی با هدف مدیریت برداشت مخاطب داخلی؛

3. عملیات ترکیبی که ضمن کنترل رسانایی رقیب به مدیریت برداشت افکار عمومی داخلی نیز می‌پردازد.

مشکلِ روش نخست، موضع کاملاً انفعالی آن بوده و فقدان برنامه‌ی فعال در آن مشهود است. در روش دوم نیز قدرت اثرگذاری رقیب کوچک‌نمایی شده و با ایجاد زمینه‌ی چالش پیام‌های متعارض رقیب خودی در ذهن مخاطب، آن‌ها را دچار آشفتگی ذهنی می‌نماید؛ از این رو، طبعاً مدل برگزیده، مبتنی بر روش سوم است.

آسیب‌شناسی عملکرد رسانه‌های ایران نشان دهنده‌ی آن است که علی‌رغم درک مناسب از محیط عمل به‌دلیل:

- عدم استفاده از روش‌های علمی و تجربه شده «مدیریت برداشت عمومی»؛

- تکیه‌ی محض بر «کثرت تولید پیام به جای دقت تولید پیام» اثرگذاری کاهش یافته یا ماندگاری پیام در ذهن مخاطب کوتاه مدت است.

اما از سوی دیگر؛ عواملی چون:

- تطابق منافع رسانه‌ها با مردم؛

- بستر مشترک فرهنگی– ایدئولوژیک؛

- زبان مشترک.

از نکات مهم به‌شمار می‌رود که باید از آن بهره جست. شایان ذکر است که تحریم‌ها اقدامی خارج از کنترل تلقی می‌شوند که رسانه‌ها فقط می‌توانند از اثرگذاری آن کاسته یا بر آن بیفزایند. طبعاً کنترل آثار مخرب تخریب‌ها فقط پروژه‌ای رسانه‌ای نیست و طیفی از اقدام‌های سیاسی، اقتصادی و در نهایت رسانه‌ای را در برمی‌گیرد که اقدام‌های رسانه‌ای با مدیریت ذهن سوژه‌ی هدفِ تحریم، عملاً قادر است بر این پروسه تأثیر گذارد.

تحریم‌ها اقدامی خارج از کنترل تلقی می‌شوند که رسانه‌ها فقط می‌توانند از اثرگذاری آن کاسته یا بر آن بیفزایند. طبعاً کنترل آثار مخرب تحریم‌ها فقط پروژه‌ای رسانه‌ای نیست و طیفی از اقدام‌های سیاسی، اقتصادی و در نهایت رسانه‌ای را در برمی‌گیرد.

در میان ظرفیت‌های رسانه‌های داخلی، اشتراک منافع به دلیل ملموس بودن می‌تواند مورد تأکید قرار گیرد.

روشن است که رسانه‌های غربی در یک حرکت حساب شده سعی دارند، رسانه‌های ایرانی را:

- تحت کنترل و غیر آزاد؛

- و حافظ منافع حاکمیت؛

بنمایانند و از این راه اثرگذاری آن‌ها را به حداقل کاهش داده و با القای این پیام که میان منافع حاکمیت و رسانه‌های وابسته به آن، با منافع مردم تفاوت و بلکه تعارض وجود دارد، بر اثرگذاری پیام خود شدیداً بیافزایند. به همین دلیل، رسانه‌های داخل برای مقابله با این تصویر می‌توانند بر اشتراک منافع خود با مخاطبان داخلی تأکید کنند. سازوکارهای این اقدام فراتر از این پیام به ظاهر ساده، بسیار پیچیده است که در این مختصر نمی‌گنجد.
منبع: برهان
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس