به گزارش مشرق، جمعبندی اظهارات مقامهای حاضر در مذاکرات رفع تحریمها در وین طی روزهای از کاهش اختلافات میان طرفها در حوزههای مختلف و حصول پیشرفتهایی در این گفتوگوها حکایت داشته به گونهای که حتی «ژان ایو لودریان»، وزیر خارجه فرانسه از فضای مثبت و حرکت رو به جلو در این مذاکرات سخن گفته است.
وزیر امور خارجه فرانسه روز جمعه در گفتوگو با یکی از پرمخاطبترین برنامههای خبری رادیو و تلویزیون فرانسه گفت: «در روزهای گذشته در چند مورد پیشرفت داشتهایم. در یک مسیر نسبتا مثبت حرکت میکنیم اما زمان کوتاهی در پیش رو داریم. من همچنان معتقدم که میتوانیم به توافق برسیم.»
این اظهارنظر به ویژه از آن جهت که از سوی فرانسه مطرح شده حائز اهمیت است زیرا پاریس در چند دور اخیر گفتوگوها عملاً به عنوان نماینده رژیم صهیونیستی در گفتوگوها ظاهر شده بود و به همین دلیل به پلیس بد مذاکرات شهرت یافت. به یاد داریم بعد از اتمام مذاکرات هشتم آذرماه رئیسجمهور فرانسه نخستین و تنها مقامی بود که مدعی شد به دلیل عدم پیشرفت در مذاکرات، ممکن است در آینده کوتاه خبری از دور بعدی مذاکرات در کار نباشد!
مقایسه ارزیابیهایی که این روزها کشورهای غربی از روند مذاکرات ابراز میکنند با مواضعشان در نخستین روزهای شروع گفتوگوها در بر دارنده کدهایی است که از آن میتوان برای رفتارشناسی طرفهای غربی در دیگر بزنگاهها نیز استفاده کرد.
اظهارات وزیر خارجه فرانسه اذعان به صحت روایت طرف ایرانی از گفتگوهای وین، و همچنین، تلویحاً مهر تاییدی بر جدیت تیم ایرانی در مذاکرات است. نکته دیگر اینکه تغییر لحن طرفهای غربی، این گزاره را تبیین میکند که این هیأت ایرانی بوده است که در روایت خود از مذاکرات صادقانه رفتار کرده است و تناقض روایتی در روزهای نخست گفتوگوها ناشی از تلاش طرفهای غربی برای انکار واقعیات و ارائه روایتی غیرصادقانه از محتوای مذاکرات بوده است.
دور نخست مذاکرات رفع تحریمها در دولت رئیسی در روز هشتم در حالی آغاز شد که غربیها از چند روز قبل از عزیمت به وین، پمپاژ اخبار منفی درباره هیأت مذاکرهکننده ایران را در دستور کار قرار داده بودند. کلیدواژههایی مانند «مطالبات زیادهخواهانه»، «وقتکشی» و «عدم جدیت»، مفاهیمی بودند که طرفهای غربی از طریق مانور بر روی سعی داشتند توپ را در زمین ایران انداخته و فشار ناشی از شکست احتمالی گفتوگوها را روی دوش طرف ایرانی بگذارند.
عملیاتهای روانی-رسانهای طرفهای غربی تا حد زیادی ریشه در راهبردهای کلی آنها در قبال برجام دارد. به باور آنها، ایجاد فضای منفی، ایران را هم در داخل و هم در صحنه بینالمللی برای امتیازدهی تحت فشار قرار خواهد داد. از طرف دیگر، غربیها گمان میکنند که ایجاد چنین فضایی از باب فراهم کردن بسترهای توجیه برای اقدمات بینالمللی علیه ایران در صورت عدم موفقیت مذاکرات نیز میتواند سودمندی داشته باشد.
مضاف بر این، این سیاست طرفهای غربی ریشه در نگاه آنها به برجام هم دارد. واقعیت آن است غربیها هر چند برجام را در کلام به عنوان یکی از مظاهر موفق چندجانبهگی و دیپلماسی چندجانبه مورد ستایش قرار دهند در عمل، در تلاشند از آن مزایای یکجانبه برداشت کنند و به اصطلاح کمتر بدهند و بیشتر بگیرند.
در سوی دیگر میز مذاکره، جمهوری اسلامی ایران میگوید در تلاش است توافق برجام را از ریل یک توافق یکسویه و نامتوازن، چنانکه در حدود ۶ سال گذشته بوده به مسیر یک توافق دوجانبه، متوازن و مبتنی بر برد-برد حرکت دهند.
از موضع مذاکرهکنندگان ایران، در کل اینطور برمیآید هنگامی که تهران میگوید در مذاکرات وین به دنبال دستیابی به یک «توافق خوب» است منظور این نیست که به دنبال ایجاد تغییرات در توافق قبلی و یا رسیدن به توافقی جدید با آوردههای بیشتر از متن برجام است بلکه، به کلامی ساده، دنبال تغییر رفتار طرفهای مقابل و ملزم کردن آنها به اجرای تعهداتشان به صورت کامل است.
همین تقابل در اهداف میان طرف ایرانی و غربی را میتوان دلیل مختلف بودن جمعبندیهای دو طرف از وضعیت مذاکرات در برهههای مختلف مذاکرات وین دانست، با این تفاوت که روایتهای ایران به دور از هیاهوها و جنجالهای رسانهای به ارائه واقعیتها میپردازد، در حالی که طرف مقابل به صورت هدفمند در تلاش است به جای ارائه واقعیتها، برداشت افکار عمومی را مدیریت کند.
از جمله جدیدترین حوزههایی که میتوان این رویکرد غربیها برای «مدیریت برداشتها» را مشاهد کرد، بحث «ضیق وقت» در مذاکرات است؛ به این صورت که همواره این گزاره پررنگ میشود که این تنها تیم ایران است که عامل کندی مذاکرات است و حرکت رو به جلو در گفتوگوها تنها وابسته به انجام اقداماتی از سوی ایران است. ضلع غربی مذاکرات وین، بر همین اساس، برای پیشرفت مذاکرات جدول زمانی و ضربالاجل تعیین میکنند.
با این حال، آنچه در روایت غربی به آن اشارهای نمیشود این است که کندی سرعت مذاکرات بیشتر از آنکه به عملکرد طرف ایرانی بستگی داشته باشد، تابع عمل طرفهای مقابل به تعهدات معطلماندهشان در برجام است و ثانیاً به نظر میرسد حتی از قبل توسط آمریکاییها و شریکان اروپاییاش طراحی شده باشد، چرا که «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه کنونی آمریکا در جلسه استماع مجلس سنا که احتمال میرفت بایدن مطابق با وعدههایش بازگشتی زودهنگام به برجام داشته باشد به سناتورها گفت که آمریکا با بازگشت به برجام فاصله زیادی دارد.
طرف آمریکایی و اروپایی اکنون این ادعا را مطرح میکنند که سرعت حرکت مذاکرات کندتر از سرعت پیشرفت برنامه هستهای ایران است و در صورت ادامه این روند، در یک مقطع زمانی برجام دیگر در بردارنده همان «منافع منعاشاعهای» در سال ۲۰۱۵ نخواهد بود. حال باید سوالی که از طرفهای غربی پرسید این است که زمانی که بلینکن در جلسه سنا میگفت که آمریکا به این زودیها قصد ندارد وارد برجام شود توجهی به این اصطلاحاً فرسایش «منافع منعاشاعهای» نداشت؟ اگر آمریکا بر اساس تصمیم خود، بازگشت به برجام را مطول کرده دلیل تعیین ضربالاجل برای ایران بابت تصمیمی که منشأ آن ایران نبوده چیست و اگر آن موقع نگران کاهش «منافع منع اشاعهای» نبوده چرا الان در جریان مذاکرات، آن هم در شرایطی که فعالیتهای هستهای ایران همچنان تحت نظارتهای پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد، هر گاه و بیگاه از این موضوع نگران میشود؟
چنین موضعگیریهای متناقض و نامنسجمی از سوی ضلع غربی مذاکرات وین بیش از پیش نشان میدهند که طرف مقابل، به واقع غیر از توسل به بازیهای روانی و رسانهای برای مدیریت افکار عمومی و فضاسازی حول مذاکرات، هیچ ابتکار عملیاتی و ملموس در اختیار ندارد و موفقیت در مذاکرات وین، در گرو نادیده گرفتن این نوع عملیات روانی و اجتناب از اعتباربخشی به آنها است.
در شرایطی که گفتوگوها هنوز تا رسیدن به نقطه پایانی خود فاصله دارند و برخی از مهمترین مسائل اختلافی هنوز روی میز باقی ماندهاند، بایستی باز هم انتظار داشت که طرف مقابل به جای ارائه ابتکارهای عملی «خبردرمانی» و عملیاتهای روانی متوسل شود. موفقیت در رفع واقعی و موثر تحریمها و متبلور شدن آثار آن برای ملت ایران، دستکم تا حدی در گرو شناخت این رفتار طرف مقابل و خنثیسازی آن است.