به گزارش مشرق، مظاهر گودرزی: ویروس کرونا دست بردار نیست، هربار که جهش میکند زمینه شروع پیک دیگری فراهم میشود؛ ایران هم جزو کشورهایی است که پیکهای متعدد شیوع این ویروس را تجربه کرده، اما هنوز چند ماهی از فروکش کردن پیک پنجم نمیگذرد که حالا زمزمههای اوجگیری ششمین حمله شنیده میشود، اما اینبار خبری از سویهی آلفا و دلتا نیست، بلکه جهشی موسوم به «اومیکرون» زمینهساز پیک جدید شده است.
ویروسی که در بررسیهای اولیه نشان داد سرایتپذیری بیشتری از نوع دلتا دارد اما کشندگی آن کمتر است، شاید همین ویژگی سببساز نوعی سهلانگاری شده است، طوریکه برخی عوارض آن را فقط با یک سرماخوردگی ساده مقایسه میکنند، این درحالیست که هادی یزدانی، پزشک معتقد است اومیکرون نهتنها با یک سرماخوردگی تفاوت دارد بلکه عوارض بلند مدت آن میتواند مانند سایر سویههای کرونا مشکلات زیادی را برای بیماران از جمله مشکلات تنفسی، ریزش مو و حتی در مواردی بروز سکته قلبی و مغزی ایجاد کند.
آقای دکتر ویژگی بارز سویه جدید کرونا موسوم به اومیکرون چیست؟
سرایت پذیری این ویروس نسبت به سایر سویهها بیشتر است، اما نسبت موارد ابتلا به بستری و مرگومیر در اومیکرون، در مقایسه با سویههای قبلی کم است، بنابراین چیزی که امروز درباره این ویروس گفته میشود این است که افزایش موارد ابتلا با اومیکرون سبب افزایش موارد مرگومیر نمیشود.
آمارهای اخیر در ایران هم نشان میدهد علیرغم افزایش موارد ابتلا مرگومیرها زیر ۵۰ نفر است، درست برعکس کشورهای اروپایی و آمریکا، دلیل این تفاوت چیست؟
در این خصوص چند نکته وجود دارد، یکی اینکه آنها واکسیناسیون خودشان را از ما سریعتر انجام دادند، مطالعات نشان میدهد عملکرد واکسنها در مرور زمان افت میکند لذا بهنظر میرسد بخشی از دلایل افزایش آمار مرگومیر در اروپا و آمریکا در مواجهه با اومیکرون این است که آنها واکسیناسیون را زود انجام دادند، بههمین دلیل تعداد مبتلایان آنها به سویه دلتا کمتر از ایران شد، لذا بهطور طبیعی در برابر ویروس ایمن نشدند، حالا هم تاثیر خود واکسن کم شده لذا با افزایش موارد ابتلا و مرگ روبهرو شدند. نکته دوم این است که در آن کشورها گروههای ضد واکسن وجود دارند که هنوز واکسن نزدهاند. اینها جزو دلایلی است که ما شاهدیم اومیکرون در ایران مانند اروپا و آمریکا فعلاً منجر به افزایش بستری و مرگومیر نشده است. بنابراین انجام واکسیناسیون با تاخیر در ایران و ابتلای درصد بالایی از جمعیت به کرونا در پیک پنجم سبب شد عملکرد اومیکرون در ایران فعلا مانند اروپا نشود.
آیا این وضعیت پایدار است یا مرگومیرها افزایش پیدا میکند؟
ما نمیخواهیم هراسافکنی کنیم اما نباید سادهانگاری هم داشته باشیم، اینکه گفته شود بالاخره همه اومیکرون میگیرند و بیخیال شویم خیلی خطرناک است، چراکه سبب میشود با حجم عظیمی از مبتلایان مواجه شویم که با همان درصد و نسبت میتواند آمار مرگومیرها را افزایش دهد.
تعداد این مرگومیرها میتواند شبیه پیک پنجم شود؟
ما از حیث مرگومیر با چیزی که در پیک پنجم با سویه دلتا مواجه شدیم روبهرو نخواهیم شد، با این وجود باید گفت یک اشتباهی که در مدیریت کووید در ایران انجام شد، این بود که درست تعریف نشد ما از چه چیز کرونا میترسیم؛ اگر ما صرفاً از مرگومیر کرونا میترسیم از یک جایی به بعد اثبات شد آمار مرگومیر این ویروس بین ۱.۵ تا ۳ درصد متغیر است، و این اصلاً قابل مقایسه با ویروسی مانند مرس نیست. بنابراین آنچه اهمیت دارد قدرت انتقال ویروس است که در سویه اومیکرون هم بیشتر شده است. اما ترجمه ما از کرونا این بود که ما باید از مرگومیر کرونا بترسیم، درحالیکه اگر کرونا مرگومیر بالایی مانند مرس داشت شاید به سرعت این بیماری تمام میشد چراکه بلافاصله ناقلها و میزبانهای خودش را میکشت و تعداد افرادی که میتوانستند این بیماری را منتقل کنند کم میشد چراکه فوت میکردند.
پس دلیل اصلی نگرانی شما از شروع پیک ششم چیست؟
در کنار افزایش موارد ابتلا من نگران اثراتی هستم که بعد از بهبودی در افراد باقی میماند، الان به استناد مقالههای معتبر افراد میتوانند بعد از بهبودی بخش از کارکرد ریهشان را از دست بدهند.
کمی بیشتر توضیح میدهید؛ این عوارض احتمالی چیست؟
ببینید ما در مواجهه با ویروس کرونا با پدیدهای روبهرو شدیم بهنام (LONG COVID) عوارض طولانی مدت کووید، این عوارض چند ماه بعد از ابتلا به کرونا در افراد شروع میشود. مشاهدات علمی نشان داد بیمارانی که مبتلا به کووید شدند چند ماه بعد از بهبودی عوارضی برایشان باقی میماند، خیلی از بیماران با اختلال بویایی به ما مراجعه کردند یعنی مدتها حس بویایی آنها برنگشته بود یا اگر برگشته بود وضعیت خاصی داشت، مثلاً دائماً بوی بد احساس میکردند یا بوها را بهصورت اقرار شده احساس میکردند. از این قبیل از عوارض زیاد بود، مثل افت عملکرد دستگاه تنفسی، وجود سرفههای ممتد، ریزش موهای شدید بهطوری که فرد دچار حراس و نگرانی میشود. حتی با علائمی مانند افت عملکرد ذهنی مواجه شدیم، من بیماری داشتم که حسابدار بود و سروکارش با اعداد و ارقام بود، اما به من گفت بعد از ابتلا به کرونا توانایی ذهنیاش برای محاسبه کم شده است. شکایت از اختلالات خلقی، افسردگی و عدم تمرکز از دیگر عوارضی بود که با آن مواجه شدم.
یعنی الان یکی از نگرانیهای شما در مواجهه با اومیکرون این است که این جهش سبب میشود با تعداد زیادی از افراد بهبود یافته از کرونا روبهرو شویم که عوارض جدی از بیماری آنها را در آینده تهدید میکند؟
بله، اجازه بدید اینطور تعبیر کنم، ما الان وسط بحران هستیم، درست مانند یک زلزله، الان فعلاً داریم کسانیکه زیر آوار ماندهاند را نجات میدهیم، اما بعد از مدتی تازه متوجه میشویم چه میزان از ویرانی و خرابی باقی مانده است. بنابراین اشاره من به عوارضی است که از این حجم از موارد ابتلا برای بیماران باقی میماند، کسی که فکر میکند اومیکرون یک سرماخوردگی ساده است باید به او گفت عوارض زیادی با یک سرماخوردگی ساده برای انسانها باقی نمیماند اما در مواجهه با ویروس کرونا که سببساز این پاندمی شده است میدانیم با عوارض زیادی در آینده مواجه خواهیم شد، میدانیم یکسری از بیماران ممکن است ماههای بعد از ابتلا به کرونا آمبولی کنند و با سکتههای قلبی و مغزی بمیرند و هیچ وقت جزو آمار کووید محسوب نشوند درحالیکه اینها جزو عوارض کووید است. بنابراین باید گفت همه در اثر ابتلا به کرونا فوت نمیکنند اما چند ماه بعد بخش از سلامتی افراد به خطر میافتد، و این مسئله درخصوص اومیکرون با توجه به سرایتپذیری بالایی که دارد نگران کننده است.
آیا پیک ششم شروع شده است، شما خودتان با افزایش موارد ابتلا در مراکز درمانی مواجه شدهاید؟
امروز مواجهه ما با بیماران سرپایی افزایش کاملاً محسوسی دارد، تازه دو هفته بعد است که نشانههای این بیماران سرپایی در موارد بستری و البته مرگومیر خودش را نشان میدهد. ضمن اینکه ردیابی بیماری به ما نشان میدهد سرعت انتقال ویروس در مواجهه احتمالی به شدت بالا و حدود ۴۸ تا ۷۲ ساعت قبل است.
در چنین شرایطی بازگشایی مدارس تصمیم درستی است؟
طبیعتاً نظر من بهعنوان یک پزشک که دغدغهام درمان است با کسیکه مسئولیت دارد و سایر موارد را در نظر میگیرد متفاوت است، این را نیاید فراموش کنیم که دانشآموزان در آموزش آنلاین با آسیب جدی مواجه شدند، بیماران زیادی با اختلالات خلقی و اضطرابی به ما مراجعه میکنند به ویژه زنان که بیشتر بار تحصیل دانشآموزان به دوش آنها است. از طرفی میدانیم یکی از مراکزی که به سرعت بیماری در آن منتقل میشود مدارس و در میان دانشآموزانی است که سن و سال کمی دارند و نمیتوانند موارد بهداشتی را رعایت کنند، لذا برای تصمیم گرفتن در این باره باید یک دید کلی داشت.
با همه این احوال باید گفت برخی از کشورها برای حل این مسئله واکسیناسیون ردههای سنی پایین را با واکسنهای معتبر انجام دادند، یکی از کارهایی که میشد کرد واکسیناسیون افراد زیر ۱۸ سال با واکسنهای معتبرتر بود، اگر واکسن کارآمدتر باشد هم میزان ابتلا و هم شدت ابتلا را کم میکند، از طرفی هم باید از قبل آموزش دقیقی به اولیای دانشآموزان داده میشد. بنابراین اگر آموزش آنلاین موثرتر بود، آموزش بهتری به اولیا و دانشآموزان داده میشد و برای واکسیناسیون دانشآموزان از واکسنهای معتبر استفاده میکردند امروز دیگر نگران این مسئله نبودیم.