به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: داریوش قنبری به نامهنیوز گفت: متأسفانه بازیهای جناحی با منافع ملی واقعیتی غیرقابل انکار است و هشت سال دولت آقای روحانی شاهد بودیم که منتقدان دولت دست به این اقدام زدند. به هر حال اگر دولت دوازدهم مورد حمایت کامل تمام نیروهای سیاسی داخلی قرار میگرفت چه بسا میشد در همان دولت با غربیها به نتیجه رسید. حالا هم مذاکرات طولانی شده است. در کل میبینیم که همانهایی که روزگاری مخالف مذاکرات بودند امروز یا سکوت کردهاند یا از مذاکرات به طور کامل دفاع میکنند.»
او ادامه داد: «نگاههای سیاسی و جناحی به منافع ملی بسیار خطرناک است. امروز دولت آقای رئیسی میکوشد بر مبنای همان مسیر دیپلماتیکی در مذاکرات حرکت کند که دولت آقای روحانی طی میکرد و تصور هم نمیشود بتواند بیش از آن چیزی که قرار بود در دولت روحانی امتیاز از مذاکرات گرفته شود، امتیازی بگیرد. در عین حال باید بدانیم طولانی شدن مذاکرات به ضرر ملت است و آسیبش را مردم باید تحمل کنند؛ به همین امیدواریم دولت و حامیانش به مقوله مذاکرات به عنوان یک امر ملی و نه سیاسی و جناحی نگاه کنند.»
به نظر میرسد این نماینده سابق مجلس، تجاهل به خرج داده است وگرنه، لابد اطلاع دارد که در مذاکرات دورههای قبل، طرف آمریکایی (غربی) اولاً حاضر نبود به شکل مؤثر، تحریمها را بردارد، ثانیاً مهلت راستیآزمایی لغو تحریمها را حداکثر ۴۸ ساعت میدانست و ثالثاً ارائه تضمین معتبر را نمیپذیرفت. به عبارت دیگر، هر چند نماینده سابق مجلس به شکلی مشکوک،علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات قبلی را منتقدان داخلی وانمود کند، علت اصلی کارشکنی طرف آمریکایی از یک طرف و انفعال در طرف ایرانی به ویژه شخص آقای روحانی بود که مجدداً دنبال سرهمبندی یک توافق فاقد ضمانت و بدون تعیین تکلیف ۱۷۰۰ تحریم پسابرجامی بود.
اتفاقاً نگاه جناحی و قربانی کردن منافع ملی پیش پای منافع سیاسی و جناحی،زمانی بود که وزیر خارجه در جمع شورای روابط خارجی آمریکا، پای انتخابات ایران را پیش میکشید و توافق را ضرورت موفقیت جناح متبوعش در انتخابات معرفی میکرد! یا نگاه جناحی همان بود که انتخابات را گروگان مذاکرات میکرد و پس از آن هم دولت را وامدار مذاکرات و توافق به هر قیمت میساخت!
برخلاف ادعای این فعال اصلاحطلب، جریان انقلابی همچنان که در دوره دولت سابق، بر صیانت از حقوق و منافع و عزت ملت در مذاکرات اصرار داشت و درباره ترفندهای غرب هشدار میداد، اکنون نیز همانها را از دولت و تیم مذاکره کننده جدید مطالبه میکند و به همین دلیل هم هست که با وسوسههایی مانند توافق موقت، یا تنازل مجدد از حقوق کشور برای رسیدن به توافق (در واقع بازگرداندن آمریکا به برجام، بدون تثبیت حقوق ایران و اخذ تضمین) مخالفت میکند.
تفاوت جریان انقلابی با جماعت غربگرا اتفاقاً همین است که عزت و منافع ملی را مقدم بر نگاههای قبیلهای و حزبی و جناحی میداند؛ بلکه نگرش جناحی و قبیلهای را مغایر با رویکرد انقلابی میداند.
یادآور میشود چندی قبل تریتا پارسی از عناصر فعال در لابی ناپاک و نزدیک به اصلاحطلبان و غربگرایان اذعان کرد که دولت بایدن نه تنها حاضر نشده درباره عدم تکرار عهدشکنی در دولت بعد از خود تضمین بدهد، بلکه نپذیرفته بود که همین موضوع را لااقل در دوره خود تضمین کند!