بی ربط و پریشان گویی مثل شما را کجا باید نگاهداری کرد؟

آفرین خوب گفتی در واقع این استوری ، یک مغالطه بود . فرق است بین یک کثیف و یک پاک .

درست برعکس، این مردم ایران هستند که دارای ژن آرامی و سریانی و کلدانی هسند. جهت اطلاع شما، بابل و سومر هزاران سال قبل از مهاجرت آریاییها بودند و بعدها توسط پارسی ها اشغال شدند. اما نتیجه بر عکس شد و ایرانی ها بودند که در زمان ساسانی از زبان آرامی به عنوان زبان رسمی اداری استفاده می کردند و حتی شاهنشاه را ملکاملکان می خواندند.

با درود به شما بزرگوار . خدمتتان عرض کنم اولا همه انسان هستیم حالا با هر رنگ و زبان . و بعد عرض نمایم هیچ ملتی نمیتواند به صرف قرار گرفتن در یک جغرافیای خاص خود را فقط از یک نژاد ویژه بداند چون انقدر اختلاط نژادی صورت گرفته که دیگر کسی واقعا صد در صد خالص از یک نژاد نیست . درباره کلدانی ها و سومری ها و ... عرض کنم بله درست میفرمایید این اقوام در منطقه میان رودان و اطراف آن بوده اند ولی این که در کتابهای درسی به ما القا کرده اند که اقوام آریایی از آسیای میانه به درون فلات ایران کوچ کرده اند اشتباه یا تحریف واقعیت تاریخ است . چون این اقوام از هزاران سال قبل در ایران زندگی میکرده اند مثال پیشینه 9 هزار ساله مادها و 8 هزار ساله هخامنشیان و حتی برابر پژوهشهای پرفسور صفی زاده خود اقوام سومری و ... ریشه آریایی دارند . هر چند به نظرم انسانیت مهمترین حسن است . با احترام

نژاد پرستی خوب نیست

عرض شود که نظریه مهاجرت آریایی ها به طور کامل رد شده. استخر ژنتیکی ایرانیان بیش از 18 هزار سال در همین منطقه بوده و مهاجرت آریان ها از ایران به هند و اروپا بوده. این تحقیقات جدید خود اروپایی هاست. زبان عربی هم با یک واسطه مشتقی از زبان پارسی است. که ریشه زبان آلمانی هم همین زبان پارسی ماست. مثلا آبل در آلمانی یعنی طناب در عربی هم حبل یعنی طناب و در پارسی کهن آول یعنی طناب. نکات شگفت انگیز دیگری نیز از داستان های اساطیری ژرمنی در محلی وجود دارد که محل رخداد آن در آلمان وجود ندارد اما محل رخداد آن دقیقا شابه دره ای در کرمان است. واژه کرمان و ژرمان را بنگرید. داستان های اساطیری لری مثل اشیل و یمیل یا ننه سرما و... دقیقا با داستان های کهن نیاژرمنی منطبق است. حتی داستان رستم و سهراب دقیقا در اساطیر نیا ژرمنی وجود دارد.