به گزارش مشرق، روزنامه وال استریت ژورنال در مقاله ای نوشت: سیاست «کووید- صفر» چین برای سایر کشورها درس هایی زیادی به همراه داشته. این مقاله بسیاری از مردم را متعجب کرد و این سوال را مطرح کردند که آیا این همان رسانه ای است که به طور مداوم به چین به خاطر استراتژی پیشگیری و کنترل ویروس کرونا حمله می کرد.
مشابه همین «تضاد» را میتوان در مقاله اخیر دیگر نشریه آمریکایی، بلومبرگ، با عنوان «چرا جهان به سیاست کووید-صفر چین نیاز دارد؟» مشاهده کرد. نویسنده این مقاله نقشی را که سیاست پویای «ویروس- صفر» چین در حفاظت از زنجیرههای تأمین جهانی ایفا کرده است، تحسین میکند.
به گزارش ایرنا، به نظر می رسد برخی از رسانه های ایالات متحده، خواسته یا ناخواسته، سرانجام از خواب بیدار شده اند. به گفته لی هایدونگ، استاد مؤسسه روابط بینالملل دانشگاه روابط خارجی چین، علت این رفتار اخیر می تواند آن باشد که تأثیر واکنشهای اپیدمی مختلف در چین و ایالات متحده بر توسعه اقتصادی و اجتماعی هر دو کشور آشکار است. حقایق و نتایج سیاست پیشگیری و کنترل اپیدمی پکن هم در حال حاضر بسیار روشن است.
به عنوان مثال چین ادعا کرد سویه جدید کرونا، امیکرون، را در بحبوحه بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن کنترل خواهد کرد و تا حد زیادی هم موفق شد. قبل از شروع این رویداد، برخی از رسانهها و کارشناسان غربی مدام این نظریه را مطرح میکردند که راهبرد «کووید- صفر» چین در برابر این نوع ویروس سریع الانتقال عمل نخواهد کرد. اما حالا که بازی ها رو به پایان است، این دسته دیگر حرفی برای زدن ندارند و سکوت کرده اند.
با این حال، وجود این زمزمه های نسبتا آرام در رسانه های ایالات متحده لزوما به این معنی نیست که واشنگتن تلاش می کند از تجربه پکن در پیشگیری و کنترل کووید-۱۹ درس بگیرد. در حقیقت بیشتر راهی برای نخبگان ایالات متحده است تا اشتباه های کشورشان را از طریق واقعیت های متضاد بین چین و ایالات متحده در خصوص استراتژی های مختلف مقابله با کرونا منعکس کنند.
بنا به نظر نویسنده حتی اگر برخی در واشنگتن بخواهند از پکن بیاموزند، اولی نمی تواند به طور کامل از تجربه دومی درس بگیرد. لی به گلوبال تایمز گفت که علت تا حدی به تفاوتهای فرهنگی و نهادی بر می گردد. به عنوان مثال، برخلاف فردگرایی و تمرکززدایی در ایالات متحده، سیستم قوی مدیریت بالا به پایین چین در اقدام و همکاری تاثیر چشمگیری در مقابله با فرآیند پیشگیری و کنترل همه گیری داشته است. لی خاطرنشان کرد که بسیاری از افراد فرصتطلب از خلأهای موجود در سیستم ایالات متحده استفاده میکنند. او گفت: "سیاستمداران آمریکایی اکنون تلاش دارند برتری خود یا حزبشان را با حمله به رقبای سیاسی خود نشان دهند. آنها بیشتر به این فکر می کنند که چگونه از هرج و مرج داخل برای افزایش قدرت خود استفاده کنند. "
ضمنا بی اعتمادی مردم آمریکا به دولت نیز افزایش یافته است. در نتیجه، مردم در ایالات متحده عمدتا با سیاست های تدوینی دولت مخالف هستند. این امر در واقع واشنگتن را در مبارزه با این بیماری همه گیر به بن بست کشانده است.
با تمام این موانع، غرب، به ویژه ایالات متحده، با یک معضل دردناک مواجه است: یادگیری از چین برایشان تحقیرآمیز است. برای برخی از نخبگان غربی، تبعیت از تجربه چین به معنای تأیید این است که چین از نظر استراتژی مقابله با همه گیری کرونا غرب را شکست داده است. این چیزی است که آنها نمی خواهند اعتراف کنند. به همین دلیل است که بازتاب موفقیت سیاست «ویروس- صفر» چین در رسانه های آمریکا بسیار کمرنگ بود.
تا کنون ویروس کرونا بیش از ۹۲۰ هزار نفر را در آمریکا کشته است و این تعداد همچنان در حال افزایش است. یک ضرب المثل قدیمی هست که می گوید: "ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. " اما اکنون سوال این است که چقدر زمان باقی مانده تا نخبگان ایالات متحده به فکر ایجاد تغییرات بیفتند تا این کشور به نقطه عطف ننگین یک میلیون مرگ نرسد؟