بولدوزر همچنان جلو می آمد و در نزدیکی راشل خاک را زیرورو می کرد. تلی از خاک که با بیل بولدوزر کنده شده بود، شکل گرفت. اگر همانجا ترمز کرده بود، شاید در نهایت پاهایش می شکست؛ اما بولدوزر با پیشروی خود، راشل را به زیر کشید.
راننده بی اعتنا پیش راند و راشل را کاملا زیر گرفت و سپس بدون آنکه بیل را بلند کند، دنده عقب گرفت و راشل را روی زمین خرد و خمیر کرد
× به یاد شهید امریکایی جنبش مقاومت
کمتر از یک دهه از آن روز می گذرد؛ اما مگر از یاد می رود چنین رشادتی! در زمین های نزدیک مرز فلسطین و مصر که آن را رفح می نامند، همه راشل را می شناسند. دخترک مو بوری که همه او را با مقاومت به یاد می آورند و شهادت. او را کسی با نام ایالات متحده و واشنگتن نمی شناسد. همه از او تصویری به خون کشیده شده در زیر رژیم اشغالگر را در ذهن دارند یا آن عکسی را که با چفیه به عنوان نماد مقاومت و مبارزه علیه استکبار است. اصلا، مگر می شود او را فلسطینی ندانست؟
دخترک مو بور امریکایی با آن چفیه اش، در کنار شهدای مقاومت و جهاد است و چه کسی است او را یک شهروند واشنگتن بداند؟
× جامی که نور ندارد!
در حالی در آستانه ورود به ماه مبارک هستیم که یکی از ساکنین عنوان می دارد امسال با مشکلات متعددی برای برگزاری این تورنمنت مواجه هستند. "این مانند یک رویاست که بتوانیم در شب فوتبال بازی کنیم. مهمترین مشکل ما روشنایی است چرا که بازی قبل از افطار بسیار دشوار است. وقتی روشنایی و امنیت کافی باشد، خانواده ها نیز با خیال راحت می آیند." البته بگذریم از حملات ناگهانی صهیونیست ها که مردم ساکن کمپ ها را هر لحظه تهدید می کند. آنها به این وضع عادت دارند.
این تورنمنتٰ در کوچه پس کوچه های رفح و در زمین های خاکی برگزار می شود و میهمانی غیر از مردمی ندارد که هر روز طعم موشک های صهیونیستی را مزه مزه می کنند
× برای خواب مانده هایی که دورند از فریادهای راشل
"بدنش آش و لاش، صورتش خونین و پوستش کبود شده بود. با صدای ضعیف و حلقومی گفت: «کمرم شکست!» دیگر از او چیزی نشنیدیم ..." و این آخرین سخنی از دختری بود که نامش را به عنوان شهید جنبش مقاومت به ثبت رساند. در کنار مردمی که این روزها، هر روز خبری از کشته یا زخمی شدن شماری از آنها به گوش می رسد. اگرچه این روزها از باز شدن مرز رفح می گویند و این یعنی کم شدن فشارها؛ اما تاریخ نشان می دهد مشکل در سازشی است که فقط یک راه را پیش روی این مردمان گذاشته است؛ جهاد و نبرد همیشگی تا محو رژیم اشغالگر.
راشل کوری را بلدزرهای صهیونیستی زیر کردند؛ اما آرمانش و راهش ماند. گاهی، چرخ ها چندان غریبه نیستند. انگار باید بار دیگر کمری شکسته شود؛ اما این بار نه در غزه و رفح ... شاید ...
راشل کوری را بلدزرهای صهیونیستی زیر کردند؛ اما آرمانش و راهش ماند. گاهی، چرخ ها چندان غریبه نیستند. انگار باید بار دیگر کمری شکسته شود؛ اما این بار نه در غزه و رفح ... شاید ...