به گزارش مشرق، فارس به نقل از هفتهنامه المنار نوشت: عربستان سعودی هم اکنون شاهد تغییر و تحولات پیدرپی و مستمری در میان خاندان حاکم بر این کشور است که دلیل آن را باید در از بین رفتن تک تک شاهزادههای نسل اول خاندان آل سعود ملاحظه کرد.
همین موضوع موجب بروز نزاع بین شاهزادگان سعودی جهت به دست گرفتن قدرت شده است، به ویژه آنکه برخی از این شاهزادگاه بیم دارند عربستان سعودی در آینده نزدیک قربانی بهار عربی باشد که از سال گذشته منطقه شاهد آن است.
جریان اول حاکم بر عربستان
به همین منظور مشاهده شده که برخی از این شاهزادگان به سیاستهای آمریکایی و برنامهها و طرحهایی که سیاستمداران کاخ سفید برای آنها میریزند، بیاعتماد شوند و این باور در آنها شکل گیرد که در حمایت از تروریسم در سوریه عربستان سعودی زیاده روی کرده و تا این نمیتواند به سود و منفعت عربستان سعودی باشد، به ویژه آنکه با ثبات و پایداری نظام دمشق و ادامه حمایت مردمی از آن و نمایان شدن شکست و ناکامی توطئههای تدارک دیده شده علیه دمشق و برملا شدن تدارک دهندگان این توطئهها هم اکنون به نظر میرسد، نوبت به فروپاشی خاندانهای حاکم بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و در راس آنها خاندان سعودی است.
براین اساس به نظر میرسد، این افراد به این باور رسیدند که آنچه در منطقه از قتل و کشتار در جریان است، هیچگاه توسط ملل منطقه فراموش نخواهد شد و مردم این کشورها بیتردید انتقام این خون و خونریزیها را از عربستان سعودی و قرا خواهند گرفت، در حالی تنها طرفهایی که از این کشتارها سود میبرند، آمریکا و اسرائیل است.
همچنین این شاهزادگان اعتقاد دارند که آمریکا سرانجام به خاندان سعودی پشت خواهد کرد، چه سناریوی فروپاشی نظام اسد به پیروزی برسد یا ناکامی و شکست مواجه شود و در این بین عربستان سعودی قربانی قراردادهای آتی آمریکا با کشورهایی در منطقه خاورمیانه است که خواهان تکروی آمریکاییها در خاورمیانه نیستند.
جریان دوم حاکم بر عربستان
اما جریان دیگر شاهزادگان سعودی اعتقاد دارد که باید به روند اقدامات تروریستی در سوریه دامن زد و آن را تشدید کرد تا دایره تروریسم گسترش بیشتری پیدا کند و در این ارتباط بر ایجاد هماهنگیهای لازم با رژیم صهیونیستی تاکید دارند.
این جناح براین باور است که از بین بردن ملل منطقه و تخریب و نابودی کشورها و رژیمهای مخالف عربستان سعودی و دست زدن به کشتارها و قتل عامها عمر خاندان سعودی را طولانیتر میکند و در این بین به شدت از سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا و قطر حمایت میکنند.
آنچه امروز عربستان سعودی شاهد آن است، یا همان تقسیم قدرت در خاندان حاکم بر این کشور در واقع تلاشی برای حفظ حاکمیت آل سعود بر ریاض است.
دلایل دور کردن مقرن از عرصه سیاست
این تقسیم قدرت در اولین گام خود موجب دور کردن " مقرن بن عبد العزیز" از ریاست سازمان اطلاعات سعودی و انتصاب " بندر بن سلطان" به جای وی شد و این بدین معناست که سیاستگذاریهای عربستان سعودی وارد مرحله خطرناک جدیدی شده است، چون بندر بن سلطان به ارتباط خاص و ویژهاش با سازمانهای اطلاعات و جاسوسی امریکا و رژیم صهیونیستی و اجرای ماموریتهای جاسوسی ویژه که به منافع آمریکا خدمت کند، معروف است.
گزارشها و اطلاعات به دست آمده توسط المنار تاکید میکند که شاهزاده "مقرن بن عبد العزیز" و شاهزاده "عبد العزیز بن عبد الله" و دیگر شاهزادگانی که خواستار تجدید نظر در سیاستهای سعودی در قبال بحران سوریه و عدم تبعیت و پیروی از سیاستهای حکام قطری و برنامهها و طرحهای آنها و همچنین سیاستهای آمریکایی و اسرائیلی شدند و بر بیفایده بودن این سیاستها برای عربستان سعودی تاکید کرده و خواستار تامل عمیق و دقیق سران سعودی در اوضاع منطقه و حوادث جاری در آن شدند که در این اواخر دامنگیر کشورهای عربی شده و عدم کارآمدی سیاستهای منطقهای آمریکا را به اثبات رساندهاند و عدم نادیده گرفتن اعتراضهای مردمی داخلی از جمله مناطق شرقی که به بشکهای از باروت تبدیل شده و هر آن احتمال انفجار آن میرود، از عرصه سیاسی سعودی کنار گذاشتند.
چارهاندیشیهای آمریکایی
این اختلاف نظر در دیدگاهها در واقع مسئولان ارشد آمریکا و در راس آنها رئیس سازمان سیا که در این اواخر در سفری غیر مترقبه به عربستان با ملک عبد الله، پادشاه عربستان و "سلمان بن عبد العزیز"، ولیعهد سعودی دیدار داشت را مجبور کرد تا دست به اصلاحاتی در مناصب و پستهای امنیتی این کشور بزنند، به ویژه در دستگاههایی که عملکرد آنها باید با هماهنگی سازمانها و دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی باشد و در این ارتباط تاکید کرد که در راستای تشدید بحرانهای منطقهای و همچنین ناآرامیهای داخلی از تجربه و درایت "بندر بن سلطان" در این دستگاه بهره برده شود.
همچنین رئیس سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا بر لزوم گوش سپردن به توصیههای "سعود الفیصل"، وزیر خارجه سعودی تاکید کرد، چون این دو نفر یعنی سعودالفیصل و بندر از زمان جنگ دوم لبنان اعتقاد داشتند که سوریه باید بین ائتلاف و اتحاد با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس یا باقی ماندن در حلقه دوستی و اتحاد با ایران و حزب الله یکی را انتخاب کند.
آغاز برقراری رابطه با طرفهای صهیونیستی
شاهزاده بندر بن سلطان که پیشتر منصب سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را برای سالهای طولانی تصدی میکرد، با شخصیتهای معروف و برجستهای در دستگاههای اطلاعاتی غربی و اسرائیلی آشناست و با آنها دوستی و مراوده دارد. این درحالی است که رابطه بندر بن سلطان با مسئولان اسرائیلی حتی به پیش از انتصاب وی به سفیری عربستان سعودی در واشنگتن یعنی اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود قرن گذشته بازمیگردد، هنگامی که وی در انگلیس خلبانی را فرامیگرفت.
این روابط به مرور زمان و هنگامی به سفیری عربستان در واشنگتن منصوب شد، عمق و گسترش بیشتری یافت و روابط بندر با لابی صهیونیستی فعال در آمریکا موجب شد تا وی رابطه دوستانه بسیار نزدیک و صمیمانهای با "ایتمار ریوینوویچ"، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا برقرار کند.
اما این روابط دوستانه به اینجا محدود نشد، بلکه وی با "امنون شاحاک"، از وزرای سابق رژیم صهیونیستی نیز رابطه برقرار کرد و شاحاک آنقدر به سلطان نزدیک شد که به مشاور شخصی او تبدیل شد که از تجاربش استفاده میکرد.
اندک اندک این روابط آنقدر توسعه یافت تا بندر بن سلطان با دستگاههای امنیتی اسرائیل نیز مرتبط شد تا همکاریهای خود با این دستگاهها را نیز آغاز کند.
بندر بن سلطان و ریاست سازمان اطلاعات
بندر بن سلطان که هم اکنون منصب ریاست سازمان اطلاعات سعودی را بر عهده گرفته است، همان کسی است که ولی عهد سابق عربستان و پادشاه کنونی این کشور یعنی "عبد الله بن عبد العزیز" را قانع کرد تا گامهایی در راه اطمینان خاطر بخشیدن به اسرائیل درباره قضیه فلسطینی بردارد و اینگونه بود که طرح صلح عربی توسط رژیم سعودی ارائه شد، طرحی که بندر بن سلطان و برخی از دوستان امریکایی وی آن را تدوین کرده و بر آن نام طرح صلح ولیعهد سعودی را نهاده بودند.
با توجه به اطلاعات موجود شاهزاده بندر در جریان جنگ دوم لبنان کانال ارتباطی و مبادله اطلاعات و رایزنیها و مشاورها را بین عربستان و رژیم صهیونیستی به ریاست "ایهود اولمرت" را برعهده داشت، به گونهای که بندر سفری به سرزمینهای اشغالی داشت و از اسرائیل دیدار کرد و در این سفر بود که وی با اولمرت در یکی از هتلهای قدس غربی دیدار کرد و برای تشویق اسرائیل به ادامه جنگ و تحت فشار قرار دادن بیش از پیش حزب الله و تا نابودی این حزب در جنوب لبنان، پیشنهاد کمکهای کلانی را به تلآویو ارائه داد.
در این دیدار بندر بن سلطان به اولمرت تاکید کرده بود که "بیتردید پیروزی حزب الله در این جنگ علیه اسرائیل تصویر و افق آینده خاورمیانه را تیره و تار خواهد ساخت".
نشست محرمانه
المنار تاکید میکند که بندر بن سلطان چند روز پیش در نشستی اطلاعاتی شرکت کرده بود که در یکی از کشورهای عربی با مشارکت شمار زیادی از مسئولان اطلاعاتی کشورهای غربی و عربی برگزار شده بود.
در این نشست "ایهود باراک"، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و رئیس دایره ماموریتهای ویژه "موساد" نیز حضور داشتند و این نشست 5 ساعت به طول انجامید و طی آن حاضران به بحث و مناقشه بسیاری از مسائل مهم منطقهای و در راس آنها بحران سوریه پرداختند و در مناقشههای این نشست بود که بر دور کردن "مقرن بن عبد العزیز" از ریاست سازمان اطلاعات عربستان سعودی و عمل به توصیههای کاخ سفید در این ارتباط و جایگزین کردن بندر به جای مقرن تاکید و تصمیمگیری شد.
بندر ریاست شورای امنیت ملی عربستان سعودی از اکتبر سال 2005 را نیز برعهده داشت و در آن زمان از جمله ماموریتها و وظایف وی ارتباط با سازمانها و دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکایی و صهیونیستی بود.
در گزارشی که المنار بر آن دست یافته است، تاکید شده که ریاض و مشخصا برخی از شاهزادگان آن تلاش دارند، از طریق رهبری توطئههای تدارک دیده شده علیه سوریه رهبری جهان عرب را نیز به دست بگیرند و مبادا قطر به جای آنها این سمت را تصدی کند. این شاهزادگان سعودی به شدت از طمعورزیهای قطر و توطئهچینی سران آن علیه رژیم سعودی بیمناک هستند.
این گزارش معتقد است که انتخاب بندر بن سلطان به سمت رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی در واقع گامی در راه تقویت ارتباطات و هماهنگی و همکاری امنیتی بین تلآویو و ریاض است که اوج آن تاکنون در جنگ ژوئیه 2006 قابل ملاحظه بود و در راستای بحران سوریه توسعه و گسترش قابل ملاحظهای یافت و طرفهای عربی و آمریکا در این نزدیکی امنیتی که دیگر محرمانه و سری نیست، نقش بسزایی ایفا کردند.
گسترش روابط ریاض - تلآویو
کارشناسان امور منطقهای بر این باورند که روابط عربستان – رژیم صهیونیستی در سال 2012 روابط بسیار گسترده و پیشرفتهای خواهد بود و اگر این روابط بر همین منوال بسان زمان گفتوگوهای معاهده کمپدیوید پیش برود، بیتردید عربستان سعودی موفق خواهد شد، قضیه فلسطینی را براساس و پایه خواستههای صهیونیستی حل کند.
با توجه به انتصاب بندر بن سلطان به سمت رئیس سازمان اطلاعات رژیم سعودی و با توجه به اینکه وی مرد در سایه و بازیگر اصلی پشت پرده خاندان سعودی است به خوبی میداند که چگونه اسرار رژیم سعودی را حفظ و توطئههای بهتری را تدارک ببیند.
با اینکه بندر بن سلطان تاکنون به عنوان بازیگر اساسی در دستگاههای اطلاعاتی عربستان ایفای نقش نکرده است، اما بسیاری موفقیتهای منتسب به دستگاههای امنیتی سعودی را رهاورد تلاش تیم سری میدانند که بندر بن سلطان آن را در مقام و سمت خود به عنوان مشاور امنیت ملی عربستان سعودی تشکیل داد و این تیم بود که از طریق پول و راهکارهای دیگر موفق شد، در بسیاری از عرصهها نفوذ کند.
به هر روی این انتصاب تاکید میکند که منطقه تابستان داغی را به توجه به تغییر و تحولات جاری شاهد خواهد بود و احتمال وقوع جنگ یا جنگها در آن و انجام عملیاتهای تروریستی از جمله در لبنان افزایش مییابد.
همین موضوع موجب بروز نزاع بین شاهزادگان سعودی جهت به دست گرفتن قدرت شده است، به ویژه آنکه برخی از این شاهزادگاه بیم دارند عربستان سعودی در آینده نزدیک قربانی بهار عربی باشد که از سال گذشته منطقه شاهد آن است.
جریان اول حاکم بر عربستان
به همین منظور مشاهده شده که برخی از این شاهزادگان به سیاستهای آمریکایی و برنامهها و طرحهایی که سیاستمداران کاخ سفید برای آنها میریزند، بیاعتماد شوند و این باور در آنها شکل گیرد که در حمایت از تروریسم در سوریه عربستان سعودی زیاده روی کرده و تا این نمیتواند به سود و منفعت عربستان سعودی باشد، به ویژه آنکه با ثبات و پایداری نظام دمشق و ادامه حمایت مردمی از آن و نمایان شدن شکست و ناکامی توطئههای تدارک دیده شده علیه دمشق و برملا شدن تدارک دهندگان این توطئهها هم اکنون به نظر میرسد، نوبت به فروپاشی خاندانهای حاکم بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و در راس آنها خاندان سعودی است.
براین اساس به نظر میرسد، این افراد به این باور رسیدند که آنچه در منطقه از قتل و کشتار در جریان است، هیچگاه توسط ملل منطقه فراموش نخواهد شد و مردم این کشورها بیتردید انتقام این خون و خونریزیها را از عربستان سعودی و قرا خواهند گرفت، در حالی تنها طرفهایی که از این کشتارها سود میبرند، آمریکا و اسرائیل است.
همچنین این شاهزادگان اعتقاد دارند که آمریکا سرانجام به خاندان سعودی پشت خواهد کرد، چه سناریوی فروپاشی نظام اسد به پیروزی برسد یا ناکامی و شکست مواجه شود و در این بین عربستان سعودی قربانی قراردادهای آتی آمریکا با کشورهایی در منطقه خاورمیانه است که خواهان تکروی آمریکاییها در خاورمیانه نیستند.
جریان دوم حاکم بر عربستان
اما جریان دیگر شاهزادگان سعودی اعتقاد دارد که باید به روند اقدامات تروریستی در سوریه دامن زد و آن را تشدید کرد تا دایره تروریسم گسترش بیشتری پیدا کند و در این ارتباط بر ایجاد هماهنگیهای لازم با رژیم صهیونیستی تاکید دارند.
این جناح براین باور است که از بین بردن ملل منطقه و تخریب و نابودی کشورها و رژیمهای مخالف عربستان سعودی و دست زدن به کشتارها و قتل عامها عمر خاندان سعودی را طولانیتر میکند و در این بین به شدت از سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا و قطر حمایت میکنند.
آنچه امروز عربستان سعودی شاهد آن است، یا همان تقسیم قدرت در خاندان حاکم بر این کشور در واقع تلاشی برای حفظ حاکمیت آل سعود بر ریاض است.
دلایل دور کردن مقرن از عرصه سیاست
این تقسیم قدرت در اولین گام خود موجب دور کردن " مقرن بن عبد العزیز" از ریاست سازمان اطلاعات سعودی و انتصاب " بندر بن سلطان" به جای وی شد و این بدین معناست که سیاستگذاریهای عربستان سعودی وارد مرحله خطرناک جدیدی شده است، چون بندر بن سلطان به ارتباط خاص و ویژهاش با سازمانهای اطلاعات و جاسوسی امریکا و رژیم صهیونیستی و اجرای ماموریتهای جاسوسی ویژه که به منافع آمریکا خدمت کند، معروف است.
گزارشها و اطلاعات به دست آمده توسط المنار تاکید میکند که شاهزاده "مقرن بن عبد العزیز" و شاهزاده "عبد العزیز بن عبد الله" و دیگر شاهزادگانی که خواستار تجدید نظر در سیاستهای سعودی در قبال بحران سوریه و عدم تبعیت و پیروی از سیاستهای حکام قطری و برنامهها و طرحهای آنها و همچنین سیاستهای آمریکایی و اسرائیلی شدند و بر بیفایده بودن این سیاستها برای عربستان سعودی تاکید کرده و خواستار تامل عمیق و دقیق سران سعودی در اوضاع منطقه و حوادث جاری در آن شدند که در این اواخر دامنگیر کشورهای عربی شده و عدم کارآمدی سیاستهای منطقهای آمریکا را به اثبات رساندهاند و عدم نادیده گرفتن اعتراضهای مردمی داخلی از جمله مناطق شرقی که به بشکهای از باروت تبدیل شده و هر آن احتمال انفجار آن میرود، از عرصه سیاسی سعودی کنار گذاشتند.
چارهاندیشیهای آمریکایی
این اختلاف نظر در دیدگاهها در واقع مسئولان ارشد آمریکا و در راس آنها رئیس سازمان سیا که در این اواخر در سفری غیر مترقبه به عربستان با ملک عبد الله، پادشاه عربستان و "سلمان بن عبد العزیز"، ولیعهد سعودی دیدار داشت را مجبور کرد تا دست به اصلاحاتی در مناصب و پستهای امنیتی این کشور بزنند، به ویژه در دستگاههایی که عملکرد آنها باید با هماهنگی سازمانها و دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی باشد و در این ارتباط تاکید کرد که در راستای تشدید بحرانهای منطقهای و همچنین ناآرامیهای داخلی از تجربه و درایت "بندر بن سلطان" در این دستگاه بهره برده شود.
همچنین رئیس سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا بر لزوم گوش سپردن به توصیههای "سعود الفیصل"، وزیر خارجه سعودی تاکید کرد، چون این دو نفر یعنی سعودالفیصل و بندر از زمان جنگ دوم لبنان اعتقاد داشتند که سوریه باید بین ائتلاف و اتحاد با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس یا باقی ماندن در حلقه دوستی و اتحاد با ایران و حزب الله یکی را انتخاب کند.
آغاز برقراری رابطه با طرفهای صهیونیستی
شاهزاده بندر بن سلطان که پیشتر منصب سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را برای سالهای طولانی تصدی میکرد، با شخصیتهای معروف و برجستهای در دستگاههای اطلاعاتی غربی و اسرائیلی آشناست و با آنها دوستی و مراوده دارد. این درحالی است که رابطه بندر بن سلطان با مسئولان اسرائیلی حتی به پیش از انتصاب وی به سفیری عربستان سعودی در واشنگتن یعنی اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود قرن گذشته بازمیگردد، هنگامی که وی در انگلیس خلبانی را فرامیگرفت.
این روابط به مرور زمان و هنگامی به سفیری عربستان در واشنگتن منصوب شد، عمق و گسترش بیشتری یافت و روابط بندر با لابی صهیونیستی فعال در آمریکا موجب شد تا وی رابطه دوستانه بسیار نزدیک و صمیمانهای با "ایتمار ریوینوویچ"، سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا برقرار کند.
اما این روابط دوستانه به اینجا محدود نشد، بلکه وی با "امنون شاحاک"، از وزرای سابق رژیم صهیونیستی نیز رابطه برقرار کرد و شاحاک آنقدر به سلطان نزدیک شد که به مشاور شخصی او تبدیل شد که از تجاربش استفاده میکرد.
اندک اندک این روابط آنقدر توسعه یافت تا بندر بن سلطان با دستگاههای امنیتی اسرائیل نیز مرتبط شد تا همکاریهای خود با این دستگاهها را نیز آغاز کند.
بندر بن سلطان و ریاست سازمان اطلاعات
بندر بن سلطان که هم اکنون منصب ریاست سازمان اطلاعات سعودی را بر عهده گرفته است، همان کسی است که ولی عهد سابق عربستان و پادشاه کنونی این کشور یعنی "عبد الله بن عبد العزیز" را قانع کرد تا گامهایی در راه اطمینان خاطر بخشیدن به اسرائیل درباره قضیه فلسطینی بردارد و اینگونه بود که طرح صلح عربی توسط رژیم سعودی ارائه شد، طرحی که بندر بن سلطان و برخی از دوستان امریکایی وی آن را تدوین کرده و بر آن نام طرح صلح ولیعهد سعودی را نهاده بودند.
با توجه به اطلاعات موجود شاهزاده بندر در جریان جنگ دوم لبنان کانال ارتباطی و مبادله اطلاعات و رایزنیها و مشاورها را بین عربستان و رژیم صهیونیستی به ریاست "ایهود اولمرت" را برعهده داشت، به گونهای که بندر سفری به سرزمینهای اشغالی داشت و از اسرائیل دیدار کرد و در این سفر بود که وی با اولمرت در یکی از هتلهای قدس غربی دیدار کرد و برای تشویق اسرائیل به ادامه جنگ و تحت فشار قرار دادن بیش از پیش حزب الله و تا نابودی این حزب در جنوب لبنان، پیشنهاد کمکهای کلانی را به تلآویو ارائه داد.
در این دیدار بندر بن سلطان به اولمرت تاکید کرده بود که "بیتردید پیروزی حزب الله در این جنگ علیه اسرائیل تصویر و افق آینده خاورمیانه را تیره و تار خواهد ساخت".
نشست محرمانه
المنار تاکید میکند که بندر بن سلطان چند روز پیش در نشستی اطلاعاتی شرکت کرده بود که در یکی از کشورهای عربی با مشارکت شمار زیادی از مسئولان اطلاعاتی کشورهای غربی و عربی برگزار شده بود.
در این نشست "ایهود باراک"، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و رئیس دایره ماموریتهای ویژه "موساد" نیز حضور داشتند و این نشست 5 ساعت به طول انجامید و طی آن حاضران به بحث و مناقشه بسیاری از مسائل مهم منطقهای و در راس آنها بحران سوریه پرداختند و در مناقشههای این نشست بود که بر دور کردن "مقرن بن عبد العزیز" از ریاست سازمان اطلاعات عربستان سعودی و عمل به توصیههای کاخ سفید در این ارتباط و جایگزین کردن بندر به جای مقرن تاکید و تصمیمگیری شد.
بندر ریاست شورای امنیت ملی عربستان سعودی از اکتبر سال 2005 را نیز برعهده داشت و در آن زمان از جمله ماموریتها و وظایف وی ارتباط با سازمانها و دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکایی و صهیونیستی بود.
در گزارشی که المنار بر آن دست یافته است، تاکید شده که ریاض و مشخصا برخی از شاهزادگان آن تلاش دارند، از طریق رهبری توطئههای تدارک دیده شده علیه سوریه رهبری جهان عرب را نیز به دست بگیرند و مبادا قطر به جای آنها این سمت را تصدی کند. این شاهزادگان سعودی به شدت از طمعورزیهای قطر و توطئهچینی سران آن علیه رژیم سعودی بیمناک هستند.
این گزارش معتقد است که انتخاب بندر بن سلطان به سمت رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی در واقع گامی در راه تقویت ارتباطات و هماهنگی و همکاری امنیتی بین تلآویو و ریاض است که اوج آن تاکنون در جنگ ژوئیه 2006 قابل ملاحظه بود و در راستای بحران سوریه توسعه و گسترش قابل ملاحظهای یافت و طرفهای عربی و آمریکا در این نزدیکی امنیتی که دیگر محرمانه و سری نیست، نقش بسزایی ایفا کردند.
گسترش روابط ریاض - تلآویو
کارشناسان امور منطقهای بر این باورند که روابط عربستان – رژیم صهیونیستی در سال 2012 روابط بسیار گسترده و پیشرفتهای خواهد بود و اگر این روابط بر همین منوال بسان زمان گفتوگوهای معاهده کمپدیوید پیش برود، بیتردید عربستان سعودی موفق خواهد شد، قضیه فلسطینی را براساس و پایه خواستههای صهیونیستی حل کند.
با توجه به انتصاب بندر بن سلطان به سمت رئیس سازمان اطلاعات رژیم سعودی و با توجه به اینکه وی مرد در سایه و بازیگر اصلی پشت پرده خاندان سعودی است به خوبی میداند که چگونه اسرار رژیم سعودی را حفظ و توطئههای بهتری را تدارک ببیند.
با اینکه بندر بن سلطان تاکنون به عنوان بازیگر اساسی در دستگاههای اطلاعاتی عربستان ایفای نقش نکرده است، اما بسیاری موفقیتهای منتسب به دستگاههای امنیتی سعودی را رهاورد تلاش تیم سری میدانند که بندر بن سلطان آن را در مقام و سمت خود به عنوان مشاور امنیت ملی عربستان سعودی تشکیل داد و این تیم بود که از طریق پول و راهکارهای دیگر موفق شد، در بسیاری از عرصهها نفوذ کند.
به هر روی این انتصاب تاکید میکند که منطقه تابستان داغی را به توجه به تغییر و تحولات جاری شاهد خواهد بود و احتمال وقوع جنگ یا جنگها در آن و انجام عملیاتهای تروریستی از جمله در لبنان افزایش مییابد.