به گزارش مشرق، تیم ملی والیبال ایران در دومین دیدار خود در لیگ ملتهای ۲۰۲۲ مقابل تیم هلند نتیجه را واگذار کرد؛ نتیجهای که از همان زمان که تغییر نسل این تیم کلید خورد قابل پیشبینی بود و حتی میتوان انتظار شکستهای دیگر را در این رقابتها داشت. هر چند در بیشتر دورههای پیشین لیگ ملتها که تیم ملی با بازیکنانی که از آنها به عنوان نسل طلایی یاد میشد نتایج خارجالعادهای کسب کرد؛ اما حالا کار به جایی رسید که عدهای که منافع شان را در حضور مربیان گرانقیمت خارجی میبینند تلاش میکنند هر کدام از شکستهای تیم ملی در لیگ ملتها به عنوان یک فاجعه قلمداد شود.
ولاسکو چگونه موفق شد؟
زمانی که خولیو ولاسکو به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال انتخاب شد والیبال ایران مملو بود از بازیکنانی که در بهترین شرایط خود قرار داشتند؛ بازیکنانی که در دوره سرمربیگری حسین معدنی دوران آزمون و خطای خود را طی کرده بودند. با این حال ولاسکو در سال اول حضور خود در ایران موفقیتی کسب نکرد و حتی کار به جایی رسید که داورزنی قصد داشت این مربی را اخراج کند؛ اما فرصتی که به او داده شد باعث شد تیم ملی والیبال، جهانی شود.
در حال حاضر هم باید به تیم ملی فعلی والیبال ایران اعتماد کرد؛ چرا که این بازیکنان دارای تواناییهای بالای فنی هستند و نیاز است که آنها را باور داشت. کادرفنی تیم ملی هم متشکل از بهترین مربیان ایران هستند و اینکه تصور شود اگر از مربیان خارجی مطرح استفاده شود میتوان معجزه کرد اتفاقی محال است.
خیانتی که کولاکوویچ به والیبال ایران کرد
ایگور کولاکوویچ در دوران حضورش در ایران بیشتر از هر چیزی به دنبال نتیجهگرایی بود و حتی مقابل تیمهای درجه چندم آسیایی هم از بازیکنان اصلی خود استفاده میکرد و جرات استفاده از بازیکنان جوان را نداشت. این مربی تنها در شرایطی به بازیکنان جوان بازی میداد که شکست تیم ملی را قطعی میدانست. این اتفاق بارها در بازی مقابل تیمهایی همچون روسیه و برزیل و ایتالیا دیده شد. این ترفند کولاکوویچ برای این بود که از زیر فشار منتقدان فرار کند و جوانگرایی، بهانهای باشد برای توجیه شکستهای تیم ملی.
اگر کولاکوویچ در ۳ سالی که سرمربی تیم ملی بود به بازیکنان جوان اعتماد میکرد اینگونه نمیشد که مثلا با کنارهگیری سعید معروف از تیم ملی و نزدیک شدن این بازیکن به دوران خداحافظی، سایر پاسورهای والیبال ایران دارای کمترین تجربه بینالمللی باشند.
نتایجی که نباید فراموششان کرد
از المپیک ریو تا به امروز تیم ملی والیبال با مربیانی همچون لوزانو، کواچ، کولاکوویچ و آلکنو فعالیت کرده و البته چند ماهی است که بهروز عطایی سرمربیگری این تیم را بر عهده گرفته است. در طول این مدت تیم ملی به جز در چند برهه زمانی محدود، عملکرد درخشانی در میادین بینالمللی نداشته است. در دوره قبلی لیگ ملتها که بسیاری از تیمها با ترکیب دوم خود در آن شرکت کرده بودند تیم ملی والیبال با همه داشتههایش در جایگاه دوازدهم قرار گرفت.
تیم ملی والیبال ایران در بهترین شرایط خود نهایتا دهمین قدرت والیبال دنیا است و این که تصور شود این تیم در زمره ۴ تیم برتر دنیاست بیشتر شبیه یک توهم است تا یک واقعیت. در شرایطی که تیم ملی والیبال پوستاندازی کرده حتی اگر جزو ده تیم برتر دنیا هم نباشد نباید به آن خردهای گرفت؛ چرا که این تیم تا ۳ سال آینده به بهترین شرایط خود به لحاظ تجربه خواهد رسید.
عطایی جورکش کولاکوویچ و سایر مربیان خارجی شد
بهروز عطایی میتوانست در همین لیگ ملتها از بازیکنان باتجربه مثل معروف و موسوی و غفور که زمانی جزو نسل طلایی والیبال ایران بودند استفاده کند و پس از ناکامی تیم ملی در لیگ ملتها عنوان کند که این تیم نیازمند خون تازهای است و باید در آن جوانگرایی رخ دهد.
عطایی با این حربه هم منتقدان را ساکت میکرد و هم میتوانست ناکامی تیم ملی را به بالا بودن میانگین سنی تیم ملی ربط دهد؛ اما وی بر خلاف مربیان خارجی که پیش از این عهدهدار هدایت تیم ملی بودند ترجیح داد بر اساس منافع تیم ملی عمل کند و به دور از هر نمایش و شوآفی هدفی را دنبال کند که به سود تیم ملی والیبال باشد.
مصدومیت ستارههای نسل جدید والیبال ایران
در نسل جدید والیبال ایران بازیکنانی حضور دارند که عطایی روی آنها حساب زیادی باز کرده بود؛ اما مصدومیت آنها بدترین اتفاقی بود که میشد تصور کرد. جواد کریمی، علی اصغر مجرد و میثم صالحی نتوانستند تیم ملی را در لیگ ملتها همراهی کنند. این موضوع یکی دیگر از بدشانسی های بهروز عطایی بود.
حمایتی که لازمه پیشرفت والیبال ایران است
تغییر نسل در تیم ملی والیبال ایران باید انجام میشد؛ چرا که با بازیکنان سابق این تیم نمیشد اهداف بزرگتری را دنبال کرد. متاسفانه رویهای اشتباه در ورزش ایران وجود دارد و آن هم نتیجه گرایی تحت هر شرایطی است. همین موضوع باعث شده که مثلا فوتبال ایران نتواند راهی المپیک شود.
قطعا سطح فنی بازیکنان والیبال ایران بالا است و تنها مشکلی که با آن مواجه هستند کمتجربگی است. این کسب تجربه هم هزینههایی دارد که کادر فنی تیم ملی این هزینهها را پذیرفته است.