سرویس سیاست مشرق _ این 3 گزاره خبری که طی 2 هفته اخیر منتشر شدهاند را به ترتیب زمان انتشار بخوانید:
1_ "رِی تکیه"، کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا (CFR)، 18 خرداد:
ممکن است ایران در آستانه یک تابستان داغ و طولانی باشد... اقدامات دولت ایران برای اصلاح یارانهها میتواند شورش عمومی را برانگیزد.[1]
2_ "سعید حجاریان"، تئوریسین اصلاحطلب، 21 خرداد:
انتشار یادداشتی با مضمون مضحکه و مذمت "نظارت دولت بر قیمتها و بازار" (این در حالی است که برخی محافل تحلیلی معتقدند یگانه راه کاستن از گرانی بیقاعده فعلی در ایران، نظارت کارا و تعزیراتی دولت بر بازار و قیمتهاست)[2]
3_ "مصطفی تاجزاده"، تئوریسین اصلاحطلب، 23 خرداد:
"سخنگوی کمیسیون امنیت ملی: «لایحه اصلاح قانون بهکارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح در این کمیسیون تصویب و برای طی مسیر قانونی به صحن مجلس ارسال شد». واقعا فکر میکنید چنین قانون شرمآوری مانع مردم معترض میشود که دیگر برای گرانی و تورم و بیکاری و... تظاهرات نکنند؟"[3]
*فرض کنیم توالی زمانی این نوشتهها اتفاقی باشد...
اما آیا همسانی محتوا و تکمیلکنندگی این اظهارات هم اتفاقی است؟
یعنی آیا واقعا اتفاقی است که شورای روابط خارجی آمریکا بحث "فتنه اقتصادی" در تابستان ایران را سوژه خود قرار بدهد، سپس حجاریان پیش بیاید و اصلیترین کورسوی امید مردم برای کنترل قیمتها یعنی نظارت دولت بر بازار را به سخره بگیرد و شوت آخر را هم تاجزاده اینگونه بزند که فکر میکنید، میتوانید کاری کنید که مردم تظاهرات نکنند؟!
به نظر میرسد در خوشبینانهترین حالت و حتی در موضع سادهلوحی نیز نه با یک سری اتفاق نامربوط که با یک "گراف ریاضی" مواجهیم که تمام نقاط آن به یکدیگر مرتبط است.
گرافی که قرار است در نتیجه خود به ایجاد یک بلوا و آشوب بزرگ با محتوای فتنه اقتصادی در ایران منجر شود و بر عمق مشکلات، ناامنیها و گرانیها بیافزاید.
دقت شود که مردم ایران تجربه چنین چیزی را در فتنه سال 88 نیز دارند و از نزدیک دیدند که چگونه بلوا و اعتراض خیابانی عدهای ناآگاه منجر به وخامت اوضاع، گسترش ناامنی و مهمتر از همه ایجاد تحریمهای بیشتر برای ایران شد؟
و البته پر واضح است که آن یک فتنه سیاسی بود اما در فتنه اقتصادی بلایای دیگری مثل قحطی، غارت، گرانی بیشتر ارزاق و شیوع مشکلاتی شبیه به جنگ داخلی هم در کمین است.
در اینجا بیان این نکته هم ضروریست که چرا کسی به جامعه از راههای رفع مشکلات نمیگوید؟
به سخن دیگر اینکه چرا امثال تاجزاده بهجای بیان راههایی مثل "رأی خوب"، صبر، تشویق دولت به نظارت بر بازار و..." اما سمت خیابان را نشان میدهند؟!
تکلیف امثال تاجزاده و سایر فرماندهان فتنه اقتصادی مشخص است. اما در مقابل، خواص دلسوز کشور وظیفه "جهاد تبیین" را بر عهده دارند و بایستی با بیان راههای معقول حل مشکلات در نزد مردم؛ علیه فتنه اقتصادی بسیج شوند.
یعنی ذهن فعال جامعه نباید اجازه دهد که برخی افراد به بدترین گزینه در مقابل مشکلات یعنی "اعتراض خیابانی" بیاندیشند و این کار نیز با بیان معقولات و نامعقولات در ساحت تبیین ممکن است.
خطر فتنه اقتصادی برای جامعه ایرانی اگرچه تا چند سال قبل یک تحلیل بود اما گزارههای جدید نشان میدهد که با یک فاجعه قریبالوقوع مواجهیم.
خطری مشخص با فرماندهان و راهبران مشخص که البته راههای رفع مشخصی هم دارد.
دستگیری و رسواسازی فرماندهان فتنه، نظارات کارا و تعزیراتی دولت بر بازار برای جلوگیری از گرانی بیقاعدهای که از هیچ مدل دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی پیروی نمیکند و در آخر نیز بیان راههای معقول حل مشکلات برای مردم.
***
1_mshrgh.ir/1386360
2_mshrgh.ir/1385934
3_mshrgh.ir/1387172