به گزارش مشرق، ایرج طهماسب که صداپیشه و عروسکگردان «دم باریک» در «مدرسه موشها» مرضیه برومند بود، بیشتر از چهار دهه است که در عرصه آثار عروسکی فعال است. طهماسب عروسکهای بسیاری را خلق کرده، عروسکهایی که برخی از آنها مثل «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» برای بچههای دهه ۶۰، نوستالژیک هستند و برخی دیگر مثل «آقای همساده» و «فامیل دور» که در دهه گذشته معروف شدند.
حالا این روزها طهماسب با«مهمونی» و مرضیه برومند با «شهرک کلیله و دمنه» پا به دوران دیگری گذاشتهاند و وضعیت تازهای را تجربه میکنند که منتقدان بسیاری پیدا کرده است.
دورانی که نه تنها مخاطبان را دچار «تردید» و «شک» نسبت به آثار تازه این نفرات کرده، بلکه کل دوران کاری و آثار پیشین آنها را نیز با پرسشهایبزرگ روبرو کرده است.
آثار تازه این نفرات تفاوت بنیادین با آثار پیشینشان دارند و بیش از آنکه معطوف به جنبههای تعلیمی، تربینی و آموزشی باشند، در خدمت «تجاریسازی هنر»، «سرمایهداری»، «صنعت فرهنگ» و همسو با فضای ولنگار مجازی(اینستاگرام) صورتبندی شدهاند.
نزدیک به چهار دهه بهترین ساعات تلویزیون در خدمت آثار این نفرات بوده است و با ژست اینکه نقش مهمی در تعلیم و تربیت کودکان این سرزمین بازی میکنند، بهترین زمانهای پخش را به آثار خود اختصاص دادهاند. حالا اما در آثار نوظهورشان جنبههایی از ایدهها و روان خود را رو کردهاند که به نظر کارشناسان بسیار خطرناک و آسیبزا است.
حدود۱۵ قسمت «مهمونی» طهماسب منتشر شده و این اثر تمام نشده، «شهرک کلیله و دمنه» مرضیه برومند آغاز شده است، به نظر میرسد این دو امدادی به سمت انحطاط را پایانی نیست.
موج انتقادهای گسترده
پس از انتشار سریال (تاک شو) «مهمونی»، و «شهرک کلیله و دمنه» موج عظیمی از انتقادها در توئیتر به راه افتاد و همین نشانهای روشن بود از اهمیت موضوع برای کارشناسها و خانوادهها و مسیر بیراههای که طهماسب و برومند در پیش گرفته است.
با اینکه ایرج طهماسب در اولین قسمت از این مجموعه و در مکالمهاش با عروسک «شاباش» به صراحت اعلام کرد که این مجموعه را برای گروه سنی بزرگسالان ساخته است، پیش زمینههای ذهنی نسبت به فعالیتهای قبلی او (برای گروه سنی کودک و نوجوان) نشان میدهد که هرچقدر هم در حرف، جامعه هدف او بزرگسال گفته شود، بازهم جان کودکان این سرزمین از ترکشهای این برنامه در امان نخواهد ماند.
موج انتقادهای گسترده به جایی رسید که در خبرگزاری فارس کمپینی برای بازبینی اثر خانم برومند به راه افتاد، تا امروز ۲۸ خرداد ۳۲۸۳۱ نفر در آن عضو شدهاند. اعتراضها حول محور این موضوع میچرخد که شهرک کلیله و دمنه، همچون تاک شوی مهمونی خارج از دایرهی قواعد ساخت مجموعهای برای گروه سنی کودک و نوجوان است.
از طرفی متخصصین تربیت و روانشناسی کودکان پس از انتشار سریال مهمونی، و کلیله و دمنه نقدهایی را نسبت به محتوای آن و رفتار عروسکهایش داشتند و معتقد بودند که این آثار به دور از آداب تربیتهای توصیه شده برای کودکان هستند.
نقدی ساختاری بر «مهمونی»
تکرار شوخیها و ایدههایی ثابت، سرهم بندی بد قواره و ناهمگونی بخشهای مختلف، از منظر ساختاری برنامه مهمونی را به اثری نازل تبدیل کرده است. قالب تیپیکال عروسکها، فضایی را شکل داده که مثلا «قربانصدقهرفتن» قیمه و «سوال درباره آزمایش خون» و «بده بزنیم» پشه و پرروبازی و «فحش»های بچه، وجه غالب است و این ماجرا چون با خلاقیت جدیدی همراه نیست، در نهایت عامل شکست اثر است. به همین بیفزایید بازی جملهسازی و ادای حس با مهمان برنامه که روندی تکراری گرفته و اگر مهارت مهمان در جذب مخاطب نباشد، بخشی کسلکننده است.
در تحلیل نهایی از منظری ساختاری تکرار و ناهمگن بودن باعث شده است این اثر از نظر ماندگاری عمر درازی نداشته باشد. در نهایت چیزی که از آن باقی خواهد ماند جملات جنسی و اروتیکی است که ممکن است هر روزه در تاکسی و خیابان شنیده شود.
در نهایت اینکه ضعف مجموعه «مهمونی» در جایی معنا پیدا میکند که طهماسب برای دیده شدن مجموعه تازهاش دست به دامان سلبریتیها میشود. ذکر این تفاوت که در مجموعه چند دههای طهماسب برای جذب مخاطب جدید تقریبا نیازی به این چهرهها نبود و عروسکها به مدد آنتن مستمر و پخش مکرر در مناسبتهای مختلف، مخاطب خود را پیدا میکردند.
نقد محتوای «مهمونی»
از منظری محتوایی نیز، از همان قسمتهای اول برخی کارشناسان حوزه فرهنگ نسبت به رواج بیاخلاقی در این مجموعه عروسکی و بدآموزی آن برای کودکان هشدار دادند.
همان روزهای اول پخش این برنامه یکی از منتقدان نوشت:
«مهمونی» در یک ریل درست، یک اثر اشتباهی برای ایرج طهماسب است. همین که یک کار نیمهعروسکی کارگردان کلاه قرمزی با اغماض ردهبندی سنی مثبت ۱۲ را دریافت کرده و بچه ۱۲ ساله شما هم از متلکها، فحشها و تداعی برخی مسائل صدها سوال دارد؛ میتوان گفت تیم سریال مهمونی برای جلب توجه بزرگترها که دست به جیب برای دیدن آن هستند، به سیم آخر زده است. فارغ از چند شخصیت که اصلاً نگرفته و بازیگران ناوارد و نچسب کار، که بود و نبودشان یکی است، دنیای عروسکی «آقای مجری» سابق، بچه مهمونی یک کودک کار شارلاتان و بیادب که دوست داشتنی جلوه کرده، یک پشه پر از کنایات جنسی زناشویی، یک عروسک زشت در نقش دختر ترشیده (از به کار بردن این عبارت عذرخواهم)، دو عروسک موزیسین که با عنوان بیبند و بار هجو موسیقی پاپ و جوانان این عرصه هستند. اما عملا کل کار روی دوش همان فحاشی است که در فضای مجازی بازنشر میشود که مثلاً مخاطب به هوای او بیاید و لوس بازی قیمه و مگس را ببیند.
در واقع طهماسب با رد شدن از خطوط مهم و حیاتی خانوادگی برای گرفتن مخاطب سطحی در یک محیط آزادتر، این شائبه را مطرح میکند که یا او تغییر کرده و معتقد است هر طور شده باید مخاطب بگیرد یا از اول هم به این مساله اعتقاد نداشته است. به نظر میرسد«مهمونی» طهماسب محصول جهان جنسی شدهای است که در سالهای پیری، دچار سکته مغزی شده و جز اروتیک محض و موضوعات جنسی هیچ تفسیر دیگری از جهان ندارد.
در نهایت اینکه به زعم متخصصین در بخشهای مختلف این مجموعه بهطور جدی خطر پرورش جنسی نادرست میرود. مثل پشهای که آخرشب موقع خواب ایرج طهماسب پیدایش میشود و بهوضوح ادبیات نامناسبی برای گروه سنی کودک دارد.
هم خسران دنیا و هم خسران آخرت
هرجامعه و قوم و ملت برای خود ارزشها، سنن و آدابی دارد که درطول تاریخ حیات آن و براساس تجربههای درازمدت و به اقتضاء ضرورتها پدید آمده و استوار شدهاند.
ارزشهای دینی، اعتقادی، اخلاقی و...که چونان قوانین غیرمکتوب درمیان افراد یک جامعه پذیرفته شدهاند بهمثابه شخصیت و روح قومی رفتارهای جمعی و فردی را در جامعه شکل داده و تنظیم میکنند. در جامعه ایرانی اسلامی تعلیم و تربیت کودکان همواره یکی از اولویتهای اصلی بوده است. در دل این تعلیم و تربیت عموم خانوادهها همواره نسبت به برخورد کودکان با موضوعات جنسی حساسیتهای فراوانی داشته و دارند.
اینکه با مطرح کردن «تغییر نسل» تمام آن سنتها و ارزشها را در ورطه انحطاط قرار دهیم نه تنها مناسب با اقتضائات نیست بلکه خود خطایی نابخشودنی است.
آیا از کلاه قرمزی تا بچه تغییر نسل انجام گرفته، یا طهماسب پیر ایدههای معطوف به«میل» درونیات و روان خودش را بیشتر برملا کرده است؟ جملههایی که طی سالیان، هیچوقت میان آقای مجری و کلاه قرمزی رد و بدل نشد و حالا بعد از گذشت سالها در این «مهمونی» سخیف برملا میشوند. توگویی امر سرکوب شده با شدت بیشتری بازگشته است.
او که روزگاری نقش هادی و آموزگار را بازی میکرد حالا هرچقدر هم جلوی دهان بچه را بگیرد بازهم از جای دیگری نیش کلمات اروتیک و جنسی پشه را بر جان مخاطب مینشاند.
هر آدم عاقلی که یک بار برنامه «مهمونی»ایرج طهاسب و «شهرک کلیله و دمنه» مرضیه برومند را دیده باشد و اندکی سررشته در حساب و کتاب داشته باشد حکما فهمیده است که این برنامهها فایده دندانگیر و متناسبی در پی نداشته، سهل است گاهی زیان روی زیان بار آورده است. آن هم زیانهای جبران ناپذیر و به تعبیر کلام الهی خسران. هم خسران دنیا و هم خسران آخرت.
به نظر میرسد آقای طهماسب و خانم برومند از یاد بردهاند که کرامت مقام و جایگاه انسانی چنان تقدم و اصالتی دارد که نه تنها حوایج و نیازهای روزمره بلکه گاه جان شیرین نیز در برابر آن کم بهاست. بهخصوص در دستگاهتربیتیاسلام که انسان را خلیفۀ الهی و جاینشین جایگاه «لقدکرمنابنی آدم» و «لقدخلقناالانسان فی احسن تقویم» میداند.
دقت و تأمل در شیوه اجرای برنامههایی چون«مهمونی» و «شهرک کلیله و دمنه» نه تنها تردید بلکه این یقین را ایجاد میکند که باید کارکردها و اهداف دیگری ازاین برنامههای پر سروصدا موردنظر طراحان ومجریان آن باشد.
در آخر اینکه این دستهای آلوده را به هیچ آبی نمیتوان شست و تطهیر نمود و در پس هیچ پوششی نمیتوان پنهان کرد. در این برنامهها از حد و مرزهایی که خداوند معین و مقرر فرموده بارها و بارها آگاهانه و از سر عمد تعدی شده است تا مگر طعم متعفن معروفیت بی حد و حصر چند روزی بیشتر زیر دندان بماند.
آیا در برابر این بدعت سکوت جایز است؟ آیا این همه مفسده جایی برای مصلحت اندیشیها باقی گذارده است؟