به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «قیافه آمریکا به روایت ترامپ» نوشت: اخیراً دونالد ترامپ در جمع هواداران خود در ایلینویز یک ریخت و قیافه حکمرانی را در آمریکا، ترسیم کرده که شنیدنی است:
۱- اوضاع ما رو به وخامت است ما چنان متزلزل شدهایم که به مضحکه در جهان تبدیل شدهایم.
۲- آزادی بیان و مطبوعات مستقل در آمریکا وجود ندارد.
۳- با افزایش جرم وجنایت و رونق مهاجرت غیرقانونی، آمریکا با فروپاشی اقتصادی روبهرو است.
۴- آمریکا در حال حاضر بالاترین تورم در ۴۰ سال گذشته و بالاترین قیمت سوخت در تاریخ خود را تجربه میکند.
۵- آمریکا مزیت اقتصادی و سیاسی خود را درجهان از دست داده است.
مطالبی که ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا مطرح کرده بخشی از ریخت و قیافه سیاسی – اقتصادی – اجتماعی آمریکاست. او بدون اینکه بگوید سهم او در این بههمریختگی چیست؟ نقش اپوزیسیون در آمریکا را بازی میکند. روایت او از آمریکا روایت یک منتقد یا رقیب در بازیهای سیاسی در آمریکا نیست. او لحن یک اپوزیسیون را دارد که بیریختگی خود او دست کمی از بیریختگی رقیبش نیست. او در یک انتخابات پرتنش و جنجالی که به ادعای او آلوده به فریب و تقلب بود، کاخ سفید را به بایدن واگذار کرد. امروز یک پیرمرد وارث امپراطوری در بزرگترین کشور سرمایهداری است که اختیاری از خود ندارد و از اتاق فرمان او را کنترل میکنند.
جمعبندی این ۵ قلم حرفی را که ترامپ زده این است که در آمریکا آزادی نیست، از حقوق بشر و دموکراسی هم خبری نیست!
اخیراً تعداد زیادی از اقتصاددانان برجسته آمریکا با انتشار بیانیهای گفتهاند سال آینده آمریکا وارد یک رکود اقتصادی بیسابقه خواهد شد.
اگر دیدگاه این اقتصاددانان را در مورد آمریکا و ۴۵ میلیون نفری که اکنون به روایت آمارهای دولتی زیر خط فقر زندگی میکنند به سخنان ترامپ اضافه کنیم بخش دیگری از تصویری که امروز کاخ سفید از نوع حکمرانی از خود ارائه میدهد را به دست خواهیم آورد. امروزه دوربینهای برخی از رسانههای اروپا و آمریکا تصاویر رقتانگیزی از زندگی خیابانی، کارتن خوابی و ماشینخوابی در حاشیه شهرهای بزرگ آمریکا ارائه میدهند انسان باور نمیکند یک ابرقدرت که هنوز سعی میکند دکور حکومت خود را جمعوجور نشان دهد اینقدر متزلزل باشد.
انگارهسازیها در هالیوود و ارتش رسانهای غرب نتوانسته است این چهره را بَزَک کند هر روز خود آنها بخشی از پارگی و بیریختگی را بهطور اجتنابناپذیر لو میدهند. شگفتآور این است که در ایران و برخی کشورهایی که هنوز فکر میکنند در آمریکا خبرهایی هست دستاندرکار بَزَککردن چهره کریه و زشت حاکمیت در آمریکا هستند.
آمریکا امروز گرفتار «بیآیندگی»، «بنبست» و «ناکارآمدی مطلق» است. این را همه اندیشکدههایی که در واشنگتن کارشان تولید فکر و پیشبینی آینده است فریاد میزنند اما در کاخ سفید کسی گوش شنوا برای آن ندارد.
فروپاشی آمریکا زودتر از آنچه پیشبینی میشود اتفاق خواهد افتاد. کمااینکه این اتفاق در مورد امپراطوری شوروی افتاد وکسانی چون امام خمینی (ره) صدای خُردشدن استخوانهای مارکسیسم و کمونیسم را در بزرگراههای بزرگ تاریخ معاصر میشنیدند اما رهبران کرملین آن روز حاضر به شنیدن آن نبودند.
آمریکا امروز وارد بازی خطرناکی در جهان شده است. آنها اروپا را صحنه زورآزمایی با روسیه درآوردهاند. امروز اوکراین با یک تریلیون دلار خسارت به «سوریه» اروپا تبدیل شده است. آمریکا با این بازی، حکمرانی در جهان را وارد مرحله جدیدی کرده است، که میتواند نقطه عطف باشد.
بهطورکلی دنیا به طور اجتنابناپذیر به سمت «چندجانبهگرایی» میرود و آمریکا از کرسی حاکمیت مطلق بر جهان که بعد از فروپاشی شوروی مدعی بود ساقط شده است.
امروز دیگر یک قطب درجهان حکومت نمیکند. دیگر سخن از اجماع جهانی به سخنگویی آمریکا نیست. آنها باید سربازان خود را از آسیا و اروپا جمع کنند و بگذارند مردم جهان زندگی خود را بکنند. زندگی بدون آمریکا، صلح را در جهان تضمین میکند.
رفتن پمپئو و مایک پنس وزیر خارجه و معاون ترامپ آنهم در فاصله کوتاهی در ماه گذشته به کمپ منافقین در آلبانی نشان از عقبماندگی سیاسی او و تیم تبهکارش دارد. آمریکاییها در مقابله با جمهوری اسلامی دل به مشتی شیطانپرست، بهایی، سلطنتطلب و همجنسباز بستهاند و اخیراً اشتهای سیاسی آنها بهقدری زیاد شده که فکر میکنند میتوانند برخی از اصلاحطلبان را با اشرار اپوزیسیون داخل و خارج به ویژه سلطنت طلبها وصل کنند.
اوضاع بیریختگی آمریکا را در منطقه از وضعیت کنونی رژیم اشغالگر قدس بیشتر از هر چیز میتوان درک کرد. نفتالی بنت تا همین چند روز پیش علیه ایران رجز میخواند و عربده میکشید و از طرح ضربه هزار خنجر به ملت ایران سخن میگفت، یک قدری به ریخت خود نگاه کرد و بعد اعتراف کرد؛ درگیر یک جنگ و فروپاشی داخلی است.
او نام خود را در ردیف بی ثباتترین و کوتاهترین دولت رژیم صهیونیستی ثبت کرده وحتی در انتخابات آینده هم شرکت نمیکند. رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۶۷ تاکنون در هیچ جنگی پیروز نشده فقط به تعمیر و نگهداری سرزمینهای اشغالی پرداخته است. ضمن اینکه طعم تلخ شکستهای پیدرپی از حماس و حزبالله را نیز تجربه کرده است.
روند پرشتاب تاریخ در هزاره سوم میلادی نشان میدهد در صفحه جغرافیای سیاسی جهان، دیگر قدرتی به نام آمریکا به عنوان یک ابرقدرت وجود نخواهد داشت و از فرزند نامشروعش رژیم اشغالگر قدس هم اثری باقی نخواهد ماند.