به گزارش مشرق، احتمال سقوط دموکراسی در آمریکا بسیار نزدیک است و ممکن هست که تا سال ۲۰۲۵ دیگر خبری از دموکراسی آمریکا نباشد و به عبارت بهتر دموکراسی در این کشور تا دو سه سال دیگر دچار فروپاشی و سقوط شود.
اتفاقی که اگر در واقعیت رخ دهد، بیتردید به بیثباتیهای شدید سیاسی و از جمله خشونت، فاشیسم و جنگ گسترده داخلی منتهی خواهد شد. تا جایی که بسیاری عقیده دارند در صورت آغاز این روند، احتمال این که آمریکا تا سال ۲۰۳۰ و حتی شاید زودتر از آن تحت حاکمیت یک دیکتاتوری راستگرا درآید.
تهدیدات دموکراسی آمریکا
رسانه آمریکایی: دانشگاهیان برجسته پرشماری در سالهای اخیر احتمال تضعیف مرگبار دموکراسی آمریکا را به طور جدی مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند و درخواست «تصویب قانون آزادی» نشان از این واقعیت دارد که خطرات موجود بر سر راه دموکراسی آمریکا لحظه به لحظه بزرگ و بزرگتر میشود و جامعه این کشور دارد به نیمه شب نزدیک میشود
در سال ۲۰۱۴ ورود کسی مانند دونالد ترامپ به کاخ ریاست جمهوری نه تنها ناچیز بود، که حتی میتوان گفت که تصور چنین چیزی هم به نظر خیلی از آدمها و کارشناسان مضحک جلوه میکرد.
اما کتمان نمیتوان کرد که دنیای این روزها تبدیل به جهانی شده که در آن هر رویداد مضحکی میتواند رنگ واقعیت به خود گرفته و چنان فجایعی به بار بیاورد که خیلی زود اتفاقات وحشتناک به یک سری اتفاقات عادی و قابل تصور و قابل انتظار تبدیل شوند.
طبق گزارش گلوب اندمیل؛ «دانشگاهیان برجسته پرشماری در سالهای اخیر احتمال تضعیف مرگبار دموکراسی آمریکا را به طور جدی مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند»؛ به گفته بسیاری از دانشمندان سیاسی، درخواست «تصویب قانون آزادی» نشان از این واقعیت دارد که «خطرات موجود بر سر راه دموکراسی آمریکا لحظه به لحظه بزرگ و بزرگتر میشود و جامعه این کشور دارد به نیمه شب نزدیک میشود.»
بستر سیاسی و اجتماعی آمریکا علامتهای هشدارآمیزی به فعالان سیاسی ارسال میکند
این روزها شاهد شکلگیری یک بحران عظیم در ایالاتمتحده آمریکا هستیم و بستر سیاسی و اجتماعی این کشور را میبینیم که علامتهای هشدارآمیز زیادی به ناظران و آگاهان سیاسی ارسال میکند- که اگر این هشدارها جدی گرفته نشوند، خیلی راحت میتوان گفت که فجایع بزرگی در انتظار آمریکا خواهد بود.
ضمن اشاره به بحران مدیریتی و حکومتگری در آمریکا، این کشور به نحو فزایندهای درگیر روند غیرقابل حکمرانی شدن است که این روند باعث شده بسیاری از کارشناسان را به این باور برساند که خطر ورود این کشور به جنگ داخلی جدی است.
دموکراسیهای صنعتی قدیمی به سمت دوران وایمار میروند
افراطگرایان آمریکایی خواهان آزادی در تنفر، حمله به
مسلمانان، مهاجران، آفریقاییتبار، اقلیتها و تمام کسانی که شهامت انتقاد از فاشیسم پنهان موجود را دارند، هستند
سالهاست که نخبگان تحصیلکرده آمریکا، بهنمایندگی از شرکتهای بزرگ، فشارهای بسیاری را بهواسطه دیدگاههای نئولیبرالی به مردم فقیر واردکردهاند. این نخبگان، از ارزشها صحبت میکنند مدنیت، رواداری، محکومیت تعصبات و نژادپرستی و دغدغهشان برای طبقه متوسط درحالیکه بهنفع شرکتهای بزرگ، از پشت به این مردم خنجر میزنند؛ اما دیگر این بازی به پایان رسیده است.
دهها میلیون آمریکایی، بهویژه سفیدپوستان طبقه متوسط بهدرستی نسبت به آنچه در حق آنها، خانوادهها و اجتماعشان شده خشمگین هستند. آنها برای رد سیاستهای نئولیبرالی و اصلاحات سیاسی که توسط نخبگان دانشگاهی در هر دو حزب سیاسی علیه آنها وضعشده نگران هستند. شخصیتهای افراطگرای آمریکایی، خواهان نوع خاصی از آزادی هستند: آزادی در تنفر؛ آزادی بهکارگیری واژههای اهانتآمیز، ایدهآلیزهکردن خشونت و حاکمیت فرهنگ اسلحه و دشمنتراشی، حمله به مسلمانها، مهاجران غیررسمی، آمریکاییهای آفریقاییتبار، اقلیتها و تمام کسانی که شهامت انتقاد از فاشیسم پنهان موجود را دارند.
آنها خواهان آزادی هستند تا روشنفکران، ایدهها، علم و فرهنگ را به تمسخر گیرند و رد کنند؛ تا صدای منتقدان را خاموش کنند؛ تا از مردسالاری، نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و برتری سفیدپوستان لذت ببرند.
بسیاری از نویسندگان سیاستهای اجتماعی-اقتصادی هشدار دادهاند که دموکراسیهای صنعتی قدیمی به سمت دوران وایمار میروند که در آن جنبشهای پوپولیستی در پی سقوط دولتهای قانونی هستند. احتمالاً فاشیسم، آینده آمریکا خواهد بود.
ظهور چهره جدیدی از فاشیسم در گروه راستگرای افراطی آمریکا
«نوآم چامسکی»، زبانشناس و کارشناس برجسته مسائل سیاسی در آمریکا درباره ظهور چهره جدید از فاشیسم در گروه راستگرای افراطی در میان طیفهای مختلف سیاسی در آمریکا میگوید: نشانههایی از فروپاشی گسترده اجتماعی به چشم میخورد که نشان از این حقیقت دارد که مردم به اندازه کافی ذخیره مالی برای گذر از این بحران را ندارند و این مساله در جوامع محروم نگهداشته شده به مراتب بدتر است؛ مانند سیاهپوستان که واقعا در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند.
زمانی ابراهام لینکلن از روسای جمهوری اسبق آمریکا گفته بود دولت آمریکا باید از مردم و برای مردم باشد. اما دولت فدرال امروز در آمریکا بخصوص با توجه به اقدامات آن در منطقه «پورتلند ایالت اورِگان» شباهتی به دولتی ندارد که از مردم و برای مردم باشد. وقتی فردی حوادثی را که در منطقه پورتلند به وقوع میپیوندند مشاهده میکند به این نتیجه میرسد که دولت فدرال آمریکا هم مرتکب اشتباه شده هم بر خلاف قانون اساسی عمل میکند.
چامسکی: نشانههایی از فروپاشی گسترده اجتماعی در آمریکا به چشم میخورد که نشان از آن دارد که مردم به اندازه کافی ذخیره مالی برای گذر از این بحران را ندارند و این مساله درمیان سیاهپوستان به مراتب بدتر است
به نظر میرسد که بخشی از دولت آمریکا هم میداند که اقدامات آن اشتباه است.
وی افزاید: زمانی که در مناطق مختلف دنیا میبینیم دولتها مخالفان شان را سرکوب میکنند همه ما یکصدا این اقدامات را محکوم میکنیم. در قانون اساسی آمریکا به صراحت اعلام شده است که دولت حق ندارد آزادی بیان و حق برگزاری تجمع توسط شهروندان را نقض بکند. زمانی که دولت این عبارات قانون اساسی را نادیده میگیرد اقداماتی مانند اعزام نیروهای فدرال را برای مقابله با اعتراضها و خشونتها و تخریبهای جزئی در جریان این اعتراضها ضروری تلقی میکند.
اما این نوع اقدامات ما را به سمت حرکت در مسیر تمامیت خواهی سوق میدهند. تمامیت خواهی زمانی به وقوع میپیوندد که قوانین و مقررات کنار گذاشته میشوند. اما مسئولان دولتی به میگویند این اقدامات با هدف تامین صلح، نظم و امنیت عمومی انجام میشوند.
در طول ریاست جمهوری دونالد ترامپ، نگرانیهایی نسبت به گرایشهای ضددموکراتیک او وجود داشته است. در پی سالها احساسات کینهجویانه ضدمهاجر، از تغییر قانون مهاجرت گرفته تا منع ورود مسلمانان بسیاری کشورها به آمریکا، انتقادات از مطبوعات آزاد و بتازگی نیز، اعزام نیروهای فدرال به شهرهای آمریکا به منظور مقابله با تظاهرات مسالمتآمیز به طرفداری از عدالت نژادی، تعداد بسیار بیشتری از روزنامهنگاران و سیاستمداران در حال استفاده از واژه «فاشیسم» برای توصیف تهدیدها از سوی دولت هستند.