سرویس ورزش مشرق- این روزها که فوتبال کشورمان کمی رنگ آرامش به خود می بیند، تیم های باشگاهی در حال مهیا کردن خود جهت حضور در بیست و دومین دوره لیگ برتر هستند. البته، اخبار عجیب و غریبی هم از برخی تیم ها و هزینه کردهای بی ضابطه شان در فصل و نقل و انتقالات به گوش می رسد. رقم هایی که درباره خرید و فروش بازیکنان شنیده می شود، نگرانی های بسیاری را در پی داشته و افکار عمومی را در یک نقطه نارضایتی قرار داده است.
در همین روزها بود که انتشار دستمزد یکی از مدیران عامل لیگ برتری نشان داد که اساسا، فوتبال کشورمان دچار یک انحراف جدی مالی و ساختاری شده است. در واقع، می توان اذعان داشت که فوتبال کشورمان تبدیل به حیاط خلوتی شده که روی دادن هر اتفاقی در آن طبیعی و عادی شده است. یک نمونه دیگر و دم دستی را می توان در ماجرای اردوهای پیش فصل و آماده سازی تیم های لیگ برتری دید که دلالت بر یک بی اعتنایی آشکار به مردم و شرایط کشور دارد و البته، یک رهاشدگی و عدم نظارتی مدیریتی و راهبردی بر فوتبال.
از برگزاری اردوهای برون مرزی در کشوری مانند ترکیه تا حقوق نجومی بازیکنان و حتی برخی مدیران باشگاه ها، همگی دلالت بر رهاشدگی و هدر رفت بیت المال در فوتبالی دارد که نسبتش با جامعه دچار تردید اساسی است
خاصه خرجی در روزهای سخت کشور
در همین روزها، اخبار مختلفی درباره برگزاری اردوی آماده سازی برخی تیم های باشگاهی در کشور ترکیه به گوش می رشد. از پرسپولیس و استقلال تا فولاد خوزستان و سپاهان اصفهان و ...، همگی بار سفر را بسته یا در حال بستن هستند تا چند روزی را در سرزمین افندی ها بگذرانند و گهگاه نیز خبری مخابره شود که با فلان تیم بازی کرده اند. اما چه تدبیری موجب می شود تا در روزهایی که کشور دچار بحران اقتصادی خاصی است، چنین اردوهایی با هزینه های هنگفت برگزار شود؟ چرا بایستی چنین بی اعتنایی به وضعیت مردم وجود داشته باشد و چنین تصمیماتی گرفته و اجرایی شود؟
اکنون در سطح کشور، کمپ ها و مراکز تمرینی وجود دارند که می توانند پذیرای تیم های باشگاهی و حتی ملی کشورمان باشند اما چرا بایستی هزینه های هنگفتی صورت گرفته و پول ملت هدر رود؟ البته، برخی از باشگاه های خصوصی هستند که شاید نتوان انتقاد چندانی بدان ها داشت اما چرا باید حاصل دسترنج کارگران فولاد و سپاهان اینگونه هزینه شده و به روایتی، هدر رود؟ آیا نمی توان با همین هزینه کردها، هم موجب ارتقای کمپ های داخلی و اشتغالزایی شد؟ در چنین روزهای خاص اقتصادی، بر چه مبنایی تصمیماتی گرفته می شود که به نوعی، دهن کجی به شمار رفته و نادیده گرفتن اوضاع و احوالی که بر کشور و مردم حاکم است؟ نسبت این باشگاه ها با مردم و هوادارانشان در چیست؟
بایستی پرسید که چرا وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال در قضایایی مانند اردوهای برون مرزی باشگاه ها، چنین منفعل رفتار کرده و نقش حاکمیتی و سیاست گذار خود را فراموش کرده اند
تداوم انفعال و سکوت فدراسیون و وزارت ورزش!
در شرایطی که از منظر مدیریتی و حکمرانی، نمی توان توجیه خاصی برای برگزاری چنین اردوها و خروج سرمایه از کشور داشت، بایستی پرسید که نقش فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولیان موضوع در کدام نقطه است؟ چگونه می شود که این نهادهای بالادستی مجوز برگزاری چنین اردوهایی و اعزام ها را صادر می کنند؟ آیا نباید فدراسیون به عنوان ریل گذار فوتبال کشور، در این زمینه با تدابیری مانع از خروج ارز از کشور و البته، تقویت ظرفیت های بومی و کشوری شود؟ وزارت ورزش و جوانان به عنوان سیاست گذار ورزش کشور، در این باره چه تدابیری داشته و دارد؟
در شرایطی که نهادهای بالادستی و حتی نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور، نظاره گر چنین اتفاقاتی هستند، بیهوده نیست که هر اتفاقی در فوتبال کشور نیز روی دهد. باشگاه های لیگ برتری که این روزها کوچه پس کوچه های ترکیه را قرق خود کرده اند، آشکارا نشان می دهند و بار دیگر ثابت می کنند که قرار نیست ارزش افزوده و عایدی برای کشور داشته باشند. آنها مسیر خود را می روند و سالانه نیز میلیاردها تومان به هدر می رود تا این سرگرمی ادامه پیدا کند. نتیجه این وضعیت و رهاشدگی را نیز می توان در نابسامانی فوتبال دید و درک کرد.