به گزارش مشرق، اینکه چه شد و یا از چه مسیری به حسینیه امام خمینی (ره) رسیدم تا دیدار ائمه جمعه با رهبر انقلاب را روایت کنم بماند. با خودم می گویم بگذار همین چند خط را هم بگذارم برای انبوهی از آن معنا و مفهوم که میشود درباره این دیدار مهم نوشت. دیداری که رهبر انقلاب در همان ابتدا شرکت کنندگانش را با عنوان "شاغلان یک مرکز بسیار حساس و بسیار مهم" خطاب کردند و شاید همین کافیست تا بدانی آنچه گفته شد و مهمتر، آنچه باید بعد از آن عمل شود اهمیتش در چه حدی است. پس از همان جایی شروع میکنم که فکر میکنم حرف برای گفتن دارم و در حد مقدورات چند حرفی را مینویسم.
حرف اول: تابع کارشناسان
اینجا حسینیه امام خمینی (ره) است. شاید تصویر پیش از کرونای آن، حالا دیگر در ذهن خیلیها نباشد… آن نشستنهای کنار هم، روی زیلوهای آبی و آن جمعیت فشرده که وقتی موقع شعار دادن یا ابراز احساسات میشد میتوانستی حتی از قاب تلویزیون فضایش را درک کنی. حالا اما بیش از دو سالی میشود که آن طور نیست. کرونا همچنان فضای حسینیه را تحت تأثیر خود قرار داده و حالا بیشتر حسینیه با صندلیهای کنار هم چیده شده با فاصله، در چشم تو میآید. مردمان داخل حسینیه هم البته همین طور. ماسک بر صورت و ملزم به رعایت شیوه نامههایی که برای کرونا وضع شده. ائمه جمعه هم از این قاعده مستثنی نیستند و همه ماسک دارند و همه با فاصله کنار هم نشسته اند. در ورود به حسینیه هم مراقبتهای کرونایی فعال است. از جمله اینکه واکسن زدن الزامی است. رهبر انقلاب هم که می آیند با ماسک وارد میشوند و اتفاقاً تا انتها هم ماسک را بر نمیدارند. شاید این فضای حسینیه هم الگویش خود آقاست که از ابتدای کرونا به همه نشان داد تابع نظرات کارشناسی این حوزه هست.
حرف دوم: فهرست ناکامیها!
در دیدارهای گروههای مختلف با رهبر انقلاب معمولاً قبل از بیانات، مسئول آن حوزه دقایقی را گزارش میدهد و این را در خبر بسیاری از دیدارها دیده بودم. در این دیدار هم آقای حاج علی اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه قبل از رهبر انقلاب شروع کردند به صحبت. دیدم از رو نمیخوانند. اما شمرده میگویند. در کنار گزارشهای کارهایی که در شورا انجام شده بود، در مقابل دیدگان رهبر انقلاب شروع کردند به قدردانی از کسانی که احساس میکردند نقششان در حوزه مسئولیتی شأن پررنگ است. تشکر از خانوادههای ائمه جمعه و ستاد نماز جمعه جالب بود. اما جالبتر جملاتی بود که آقای علی اکبری صحبتهایشان را با آن تمام کردند. با این مضمون که آنچه گفته شد فهرست کارها بود و فهرستی هم از ناکامیها داریم که نتوانستیم به آن نقطهای که میخواستیم برسیم. برایم سخن گفتن از فهرست ناکامیها جالب بود. معتقدم این فهرست در همه نهادها اگر آماده و مورد توجه قرار گیرد اتفاقات مثبتی در گزارش موفقیتها میافتد.
حرف سوم: همکاریم!
" خود ماها که امامجمعه هستیم". آقا صحبتهایشان با ائمه جمعه را اینطور آغاز کردند. یعنی منم خودم را هنوز امام جمعه می دانم. یعنی یک نوع یادآوری شیرینی حکم سال ۱۳۵۸ امام خمینی (ره) به خودشان. کمی بعدتر هم وقتی درباره کاستیها گفتند باز هم یک جمله ضمیمه اش کردند: " حالا خود من هم که میدانید با شما همکارم در این زمینه". برای منی که امام جمعه نبودم این یعنی رهبری جامعه در کنار همه مسئولیتها، چقدر امامت جمعه برایشان مهم است و جالبتر اینکه خودشان را هم در کاستیها جدا نمیکنند. دوست داشتم از یک امام جمعه بپرسم حسش از این حس رهبر انقلاب چیست؟ اما نتوانستم
حرف چهارم: کف تایم لاین!
"یعنی رهبری درباره این مساله صحبت میکند؟ " این شاید سوال داخل ذهن خیلیها قبل از دیدارهای رهبر انقلاب باشد که از خود میپرسند مثلاً رهبری درباره آن موضوعی که به اصطلاح خودمانی در بین بخشی از جامعه داغ شده صحبت میکنند یا خیر؟ منم از خودم میپرسیدم. اینکه مثلاً آقا درباره حجاب و این بحثهایی که این روزها راه افتاده چیزی میگویند یا خیر؟ یا مثلاً آقا میهمانی غدیر را آیا دیده اند؟ جالب بود. پاسخ سوالهایم را در بین فرمایشات دادند. هم درباره میهمانی ده کیلومتری غدیر گفتند و هم درباره حجاب، مفصل توضیح دادند. طوری صحبت میکردند که به راحتی میتوانستی بفهمی از بالا و پایین جامعه خبر دارند. برایم جالب بود آنجا که درباره حضور مسئولین در بین مردم سخن میگفتند و ان را با ارزش معرفی میکردند به تعبیرات نامناسب برخی درباره ان هم اشاره کردند. احساس میکردی آقا از کف تایم لاین (ببخشید که خارجی نوشتم) خوب خبر دارند
حرف پنجم: خارج چهارچوب تعیین شده
صحبت از مقوله حجاب این روزها حقیقتاً کمی سخت شده. چند کلیدواژه در فضای مجازی در این حوزه داغ شده و هر کس میخواهد صحبت کند ناگریز در همین چهارچوب که ترسیم شده سخن میگوید و چهارچوب هم طوری است که زمینه اختلاف در آن پررنگ است. با خودم میگفتم اگر قرار باشد آقا درباره این موضوع صحبت کنند چه میگویند و در این فضای دارای اختلاف و تضاد در کدام سمت میایستند. اما آقا با تسلط بر میدان، در چهارچوب تعیین شده قرار نگرفتند. مختصات زمین طراحی شده دشمن در این موضوع را برای همه تشریح کردند و گفتند باید حمله کرد نه دفاع. از دوستی دشمنان گفتند و از زن با شرف ایرانی که با رعایت موازین مذهی هویت تمدن غربی را به چالش کشیده. در بیان مصداقها هم چنان متبحرانه عمل کردند که آدم لذت میبرد. از جامعه دانشگاهی تا مسئولین و ورزشکاران و حتی مجریان تلویزیون. حرفها عجیب به دل مینشست. به خصوص که در هیم سخنرانی و قبل همه اینها با اشاره به خاطرهای از سفر استانی خودشان، خواسته بودند با همه پدرانه رفتار شود. انجا که گفتند: " در نماز جمعهی شما همه جور آدمی شرکت میکنند؛ با همه شما پدرانه رفتار کنید، همه فرزندان شما هستند. بله، ممکن است شما به آن جوان انقلابی، جوان مجاهد و جهادگر، علاقهی بیشتری داشته باشید حق هم همین است، عیبی ندارد امّا آن کسی هم که این جوری نیست، او هم پسر شما است، او هم فرزند شما است؛ با همه. انسان در داخل خانهی خودش هم ممکن است یک وقت به یکی از بچّهها به یک دلیلی علاقهی بیشتری داشته باشد، امّا نباید پدریِ خودش را از دیگران سلب بکند. رفتار پدرانه با همه؛ همهی آنها فرزند شما هستند" این توجه رهبر انقلاب به تعریف مردم بسیار شیرین است. مثل نگاه یک پدر که شاید فرزندانش تفاوتهایی داشته باشند اما همچنان انها را فرزند خود میداند.
حرف ششم: و باز هم تبیین
به نظر میرسد آقا این روزها هیچ جنگی علیه مردم را سختتر از جنگ نرم دشمن نمیدانند. به همین خاطر مکرر در مکرر به تبیین و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی توصیه میکنند. درست است همه وظیفه دارند. اما به نظر میرسد آقا سهم برخی را بیشتر میدانند. چون وقتی با آنها دیدار دارند بیشتر توصیه به این موضوع میکنند. امامان جمعه از این دسته بودند. به صورت مکرر در همین دیدار آقا از آنها خواستند تبیین و قدرت نرم را جدی بگیرند. توصیه هم کردند که ادبیات باید به روز شود و به نظر میرسد این یکی از آن کارهایی هست که باید در تشکیلات امامان جمعه کشور جدی گرفته شود
حرف هفتم: شما سخنگویید
رهبر انقلاب گفتند ائمه جمعه سخنگوی انقلاب اسلامی هستند و تمام! وقتی این را گفتند بیشتر متوجه شدم که چرا انقدر در خصوص رفتار و منش شخصی ائمه جمعه و آنچه در خطبهها گفته میشود توصیه دارند. اینکه تقوای عملی داشته باشند، رفتار پدرانه داشته باشند، از فعالیتهای اقتصادی به دور باشند، سلوک مردمی پیشه کنند، در خدمات اجتماعی مردمی مشارکت کنند، به ارزشهای انقلاب مثل عدالت توجه داشته باشند سایر توصیهها. فکر میکردم اگر جز امامان جمعه بودم چقدر مسئولیتم سنگین بود. باید طوری رفتار میکردم که انقلاب را در چشم همه عزیز کنم. هم با گفتارم و هم با رفتارم. فارغ از هر انچه رهبری انقلاب پیش از این برای ائمه جمعه گفته بودند به نظر محتویات این دیدار میتواند یک برنامه عملی برای سخنگویان انقلاب اسلامی باشد.