سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فیلم «روز واقعه» یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار سینمایی درباره واقعه عاشورای حسینی است که بر اساس فیلمنامهای از «بهرام بیضایی» در سال ۱۳۷۳ ساخته شد. فیلم روایتی درباره شبلی، جوانی نصرانی است که به عشق دختری مسلمان به نام راحله اسلام میآورد و نام عبدالله را برای خویش انتخاب میکند.
در روز عروسی این جوان، یک روز پیش از واقعه عاشورا، اخبار شهادت حضرت مسلمابن عقیل(ع) را در مراسم عروسیاش از زبان خانواده میشنود و یکی از ماندگاترین سکانسهای معنوی فیلم در سینمای ایران رقم میخورد. در مراسم عروسی این نجوا را مکرر میشوند، کیست مرا یاری کند؟ و این نجوا تاثیر عمیقی بر عبدالله میگذارد.
داماد، نوعروس را خود را رها کرد و پی آن نجوای محرمانه میرود. این نجوا به به او گفته که فردای عروسیاش مسیح در نینوا روی صلیب خواهد رفت و عبدالله راهی کربلا میشود. او خوانده شده چون حقیقت را نیافته، چون تصور میکند بدون دیدن حسین(ع) حقیقت را درک نمیکند راهی کربلا میشود.
فیلم «روز واقعه» که چندر روز پیش تهیهکنندهاش مصطفی شایسته در بنیاد سینمایی فارابی تقدیر شد را شهرام اسدی کارگردانی است و فیلمنامه آن را بهرام بیضایی بر اساس کتابی از خودش نوشته است. غیر از بحث مهم ساخته شدن فیلم که شبیه معجزه در سینمای ایران است. طبق یک رسم معمول بیش از آنکه عوامل اصلی دخیل در این پروژه و حضور سایر عوامل محتوا در رسانهها منتشر شود مهمترین عملیات رسانهای حول بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان سینماست و که اغلب تمامی جهتدهیهای رسانهای حول این نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما منتشر میشود تا روز واقعه پروژه او جلوه کند و او به عنوان شایستهترین گزینه برای نگارش فیلمنامه روز واقعه به افکار عمومی معرفی شود.
این جهتدهی رسانهای در حوزه فرهنگی سالهاست که زمینه دلزدگی شهرام اسدی کارگردان متبحر این فیلم را فراهم کرده است.
از حیث تکنیکال و فنی با نادیدهانگاری نقش کارگردان، عامدانه بزرگنمایی بیهوده بیضایی سالهای متوالی دنبال شده است، در حالیکه با مرور آثار بیضایی به سادگی میتوان تشخیص داد که آثارش بر خلاف پروپاگاند و هیاهوی رسانههای داخلی دارای شاخصههای سینمایی نیست و بیشتر به تله تئاتر شباهت دارد و آنچه به روز واقعه منزلت سینمایی بخشیده کارگردانی متبحرانه شهرام اسدی است.
بیشتر بخوانید:
توطئه مافیای سینما علیه نویسندگان مستقل/ مخالفان فراستی چه برنامهای برای او دارند؟ +تصاویر
به هر حال بخش عمدهای از رسانهها هر ساله به بهانه عاشورا حسینی به سراغ عوامل این اثر رفته و گفتوگویهای بسیار معمولی را انجام دهند تا درباره مظلومیت بهرام بیضایی مرثیه سرایی کنند. به عنوان مثال در این یکی از این گفت وگوها علیرضا شجاع نوری میگوید: اینکه اگر آقای بیضایی میساخت قطعا کار متفاوت از این چیزی میشد که الان هست، در این شکی نیست و من اگر خودم را جای آقای بیضایی بگذارم برایم دردناک است که بچهام را بدهم یک نفر دیگر بزرگ کند. . اما یک وقتی هم مثل ماجرای موسی (ع) میشود که بچه نباید پیش مادرش بماند، اگر میماند شاید فرعونیها نمیگذاشتند به حیاتش ادامه بدهد. یک ملاحظاتی وجود داشت که شاید فکر کردند که اگر آقای بیضایی بسازد اصلا ساخته نمیشود و نیمه راه نمیگذارند تمام شود.
بهرام بیضایی چند سالی است که از ایران کوچ کرده و در آمریکا زندگی میکند. در کنار اینها همکاری سالهای اخیر او با عباس میلانی و آشکار شدن برخی عقاید این فیلمساز در آمریکا نشان میدهد که جریانی که تلاش میکند نقش بهرام بیضایی را در روز واقعه برجسته کند چه مقاصدی را دنبال میکند.
بیشتر بخوانید:
وارونه نمایی بیضایی در تاریخچه فرقه ضاله بهاییت
این جریان طی سالهای اخیر تلاش میکند بیضایی را از مهمترین و مولفترین عوامل دخیل در یکی از مهمترین فیلمهایی عاشورایی تاریخ سینمای ایران تصویر میکند تا در وضعیتی تحقیر آمیز مهمترین محتوای سینمایی به نگارش درآمده درباره عاشورا به نویسندهای نسبت داده شود که در خانواده یک بهایی رشد یافته و با این دستاویز جریان مقاصد دیگری دنبال شود.
روایت یک نصرانی تازه مسلمان شده است که توسط حسینابن علی (ع) به سرزمین کربلا در روز عاشورا فراخوانده میشود شالوده اصلی روایت بهرام بیضایی را دربرمیگیرد که انگارههای شیعی در متن فیلمنامه آنچنان شاخص نیست.
اگر تاریخ و جریانات تاثیر گذار بر ساخت فیلم روز واقعه را دنبال کنیم درخواهیم یافت که نقش بیضایی در تالیف فیلممنامه بسیار کمرنگ است و خروجی اثر در فرآیند ساخت روز واقعه توسط افراد واجد صلاحیتی حفاظت شده است.
در جریان ساخت این فیلم ماندگار قوام مفهومی شیعی و مصونیت از هر انحرافی را باید به مرحوم «علی صفائی حائری» معروف به «ع.ص» مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعه نسبت داد که مرگ مشکوک او را در تیر ماه ۱۳۸۷ تعجب همگان را برانگیخت و در نهایت یک تصادف ساده جلوه داده شد.
بیشتر بخوانید:
زوایای پنهان زندگی استاد علی صفایی حائری
غیر از تالیفات مشهور و مذهبی «ع.ص» برای اینکه به تاثیر شگرف او در حوزه ادبیات و صنعت سینما «ع.ص» پی ببریم کافیست اظهارات سیدمجید پورطباطبایی را در مورد دامنه فعالیتهای او را بررسی کنیم. آنچه عضو سابق شورای پروانه ساخت و نمایش (به مدت بیش از ۱۰ سال) درباره علی صفایی حائری مطرح میکند تنها بخش کوچکی از تاثیرات فرهنگی اوست.
پورطباطبایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ درباره علی صفایی حائری میگوید:
رضا میرکریمی، کارگردان زیر نورماه در مصاحبهای با مجله فیلم در زمان اکران، تصریح کرده است که فیلم زیر نورماه را بر اساس شیوه زندگی و درسهایی که از آیتالله حاج شیخ علی صفایی حائری آموخته است، ساخته است.
صادق کرمیار، نویسنده، در هنگام نگارش رمان مستوری که انتشارات کتاب جمکران آن را منتشر کرده است، مواردی از آموزههای مرحوم عین صاد را در دهان قهرمان اصلی رمانش شهید زینالدین گذاشته است. در رمان دیگری که احتمالا نامش شیدایی باشد و همین ناشر زیر چاپ دارد هم باز همین شیوه را پیش گرفته است.
مراودات آن مرحوم با سینماگران فراوان بود. علیرضا داودنژاد در هنگام ساخت فیلم نیاز (فیلم مورد ستایش سیدمرتضی آوینی) با ایشان دمخور بود وهر شب چهارشنبه که میآمد جمکران، اول میآمد منزل استاد و چند ساعتی با هم گپ و گفت داشتند، بعد به اتفاق هم به مسجد مقدس جمکران میرفتند.
مرحوم رسول ملاقلی پور، نادر طالبزاده، ابوالقاسم طالبی، اسلاملو، مرحوم سیفالله داد، مرحوم سلحشور و بسیاری از سینماگران با ایشان مراوده داشتند. خاطرم هست که آن مرحوم به سیفالله داد به طور اکید توصیه میکرد که معاونت سینمایی را نپذیرد که ضایع خواهد شد.
با این پس زمینه تاثیرگذار مرحوم صفایی رضوانالله تعالی علیه در تغییر محتوا و روح کلی فیلم روز واقعه شهرام اسدی تاثیر فراوان داشت. اصل سکانسی که زندهیاد جمشید مشایخی به عبدالله اسبی میدهد، پیشنهاد مرحوم صفایی بود. حتی بسیاری از گفتارهای متن فیلم را ایشان اصلاح کرده است. ماجرا از این قرار بود که تهیهکننده روز واقعه، بنیاد سینمایی فارابی بود و ناظری که بنیاد برای نظارت در حین ساخت انتخاب کرده بود مرحوم میرمهدی حسینی، که همراه با ایشان در تصادف مرحوم شد ناظر پروژه بود.
فیلم در اطراف ساوه فیلمبرداری میشد. هر شب مرحوم حسینی با یک جیپ آهو که متعلق به بنیاد بود، در قم به منزل مرحوم استاد میآمد و میگفت امروز این فصل (سکانس) را گرفتیم، فردا فصل فلان را میگیریم. او با مرحوم استاد به گفتگو و بحث مینشست و درباره گفتگوهایی که در فیلمنامه رد و بدل میشد، بحث میکردند. آقای شهرام اسدی فکر میکرد پیشنهادات مرحوم حسینی متعلق به خودش است اما واقعیت این است که فیلمنامه آقای بیضایی مشکلات محتوایی و ساختاری داشت اما چون حسینی را ناظر فیلم میدانست و به بهینهسازی اثر و بهتر شدنش کمک میکرد، او هم این همفکری را پذیرفت لذا روز واقعه به این شکل فیلم مانایی شد که هنوز پس از حدود سی سال که از ساخت آن میگذرد، در عرصه فیلمهای مذهبی یکه و تنهاست.
پورطباطبایی در گفتوگوی تفصیلیاش درباره نظارت مرحوم «ع.ص» در مورد فیلم واقعه به روایت از ایشان نقل میکند: من دلم می خواهد یک بار دیگر فیلم را ببینید، بعد فیلم نامه بیضایی را هم ببینید و تطبیق دهید. فیلم نامه بیضایی فقط تکیهاش بر بحث جوان مسیحیِ تازه مسلمان است، اما در فیلم اصلا ماجرا جور دیگری شده است.
بیشتر بخوانید:
جایزه "میراث فرهنگ"؛ هدیه CIA به معاندین نظام +تصاویر
آیا فیلمنامه روز واقعه صرفا متعلق به بهرام بیضایی است؟
در ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ نسخه ترمیم شده فیلم سینمایی «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی این روزها به بهانه عاشورا و تاسوعای حسینی در سینما «آزادی» به نمایش درآمد و عوامل سازنده به بهانه نمایش این نسخه در این مراسم حاضر شدند و عبدالله اسفندیاری از مدیران سینمایی دهه شصت از رازی ناگفته شده درباره فیلمنامه پرده برداشت.
عبدالله اسفندیاری که در ساخت فیلم نقش مستقیم ایفا میکرد گفت: «طرح اولیه را آقای داریوش فرهنگ وقتی ما تلویزیون بودیم آوردند. طرحی که ۵ صفحه بود. در فاصله سالهای ۵۹ تا ۶۲ دوبار من مدیر گروه بودم و یکبار هم آقای بهشتی بودند. زمانی بود که اقای رهگذر(کیهان) رفت و آمد داشت و «سربداران» داشت ساخته میشد. ما قصه مسیحی که به کربلا میآید و مسلمان میشود را شنیده بودیم. این را مطرح کردیم. من در روضهها شنیده بودم این را. آن زمان به آقای فرهنگ (داریوش) گفتیم. آقای فرهنگ در ابتدا طرحی ۵ صفحهای به نام خودش آورد و ما گفتیم طرح خوبی است به یک فیلمنامه نویس بدهیم تا بنویسد. به آقای رهگذار پیشنهاد شد و او گفت موضوع مهیبی است و من جرات نمیکنم. بعد محسن مخملباف مطرح شد و او هم گفت جرات نمیکنم. آقای فرهنگ رفت و کاندیداهای مختلفی که مطرح شد، یک ماه پیدایش نشد. بعد از یک ماه فیلمنامه آورد و روی میز من گذاشت. رویش نوشته بود «روز واقعه» نویسنده ع - سالک. وقتی فیلمنامه را خواندیم از سبک و سیاق کار فهمیدیم کار چه کسی است. گفتیم چرا اسم فیلمنامهنویس اصلی را ننوشتی؟ گفت: ترسیدم حساسیتی ایجاد شود. دنبال ساختش رفتیم و این همزمان شد با بیرون آمدن ما از تلویزیون و تشکیل فارابی. اقای جلایر فیلمنامه را خریده بود و میخواست بعد از سفیر بسازد.»
اسفندیاری در پاسخ به این پرسش که خود بهرام بیضائی نمیخواست فیلمنامه را بسازد گفت: «نه، اصلا مطرح نشد. طرح اول و فیلمنامه اولیه پیشنهاد ما بود. ما تم اصلی قصه را دادیم. آقای فرهنگ طرح دادند و آقای بیضائی فیلمنامه را نوشتند. از زمانی که این طرح مطرح شد تا زمانی که ساخته شد ۱۰ سال طول کشید. فیلمنامه بدون صاحب مانده بود و یکبار یکی از دوستان سمعی بصری سپاه آقای «آقاربپرست» قصد داشت تهیه کننده کار باشد و کارگردانهای مختلفی از جمله بیضائی و محمدعلی نجفی مطرح بودند. او تمایل داشت کس دیگری جز بیضائی کار را بسازد، به نجفی راضیتر بود. پیشنهاد من شهرام اسدی بود و آقای نجفی میخواست فیلمنامه را تغییر بدهد.
روایت اسفندیاری نشان میدهد که فیلمنامه ایده پیشنهادی خودش بوده و چند بار بازنویسی شده و در نهایت بیضایی این کار را با نام خودش منتشر میکند. با این دادهها میتوان این خط رسانهای حامی بیضایی را به درستی تحلیل کرد.
با این استنادات و شهود زندهای که به روند شفاف نگارش و تولید فیلم گواهی میدهند، جریان رسانهای خزنده اغلب داخلی و بعضا خارجی بیضایی را به عنوان مولف اصلی و کنار گذاشته (با ظرافت مظلومنمایی) از این پروژه ستایش میکنند و دائما مسئله نگارش فیلمنامه و توانایی او را درباره فهم عاشوراییاش برجسته میکنند. همانطور که میتوان حدس زد این جریان مقاصد دیگری را از برجسته کردن بیضایی در این پروژه دنبال میکنند.
تعمقی در ساختار فیلمنامه بیضایی
«روز واقعه» بهرام بیضایی برگردانی از رمان تاریخی جرجی زیدان (نویسندهای مسیحی) است درباره داستان جوانی مسیحی تازه مسلمان شده که در شب زفاف با دختری مسلمان، با ندایی درونی که او را به یاری فرامیخواند مواجه شده و سیر و سلوکی روحانی را آغاز کرده و به دنبال منشأ این ندا، سر از دشت کربلا درمیآورد البته کمی پس از وقوع واقعه عاشورا، اما او که دلیل مسلمان شدنش را حسین بن علی (ع) معرفی میکند، در این انتخاب به یقین میرسد.
بیضایی رمانی تاریخی را مبنای نگارش فیلمنامه خود قرار داده که متعلق به جرجی زیدان است و این نویسنده قطعاً دخل و تصرفی در آن داشته و برخی روایات خود ساخته را برای سیال بودن داستان و در اقتباس هنری به منظور کشش دراماتیک آن وارد کرده است.صرفنظر ز این موضوع باید این مسئله مهم را در نظر داشت که بهرام بیضایی نه چندان وفادار به اصل رمان جرجی زیدان، عبارت معروف «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» منقول از امام حسین (ع) را تم اصلی فیلمنامه خود قرار داده است.
دکتر یعقوب توکلی، کارشناس مسایل سیاسی و پژوهشگر تاریخ اسلام و ایران با اشاره به این تم رایج در اغلب روایتهای مذهبی که همواره کاراکتری غیرمسلمان در آن ایفای نقش میکند میگوید: در اغلب آثاری که درباره عاشورا و با نگاه ادبی و داستانی نوشته شده مساله عنصر مسیحی به طور جدی حضور دارد و شاهد راوی و شاهد مسیحی در داستان های مربوط به عاشورا هستیم.
توکلی این موضع از زوایه دیگری توضیح میدهد و میگوید: شاید بخشی از این مساله به دلیل نوشته های مسیحیانی باشد که راجع به عاشورا نوشته اند. مثلا کتاب «فاجعه کربلا» جرجی زیدان به موضوعی شبیه موضوع اسرای کربلا میپردازد. در کتاب «پیشوای بر حق» جرجی زیدان نیز دوره خلافت حضرت علی (ع) یک مسیحی به عنوان شخصیت اصلی در داستان ترسیم شده است.
توکلی درباره حضور روایت اول شخص مسیحی اشاره میکند: این نگاه از زاویه دید مسیحی در حوزه ادبیات تصویری بیشتر از قصه است. مثلا در فیلم روز واقعه شهرام اسدی، راوی آن از ابتدا تا انتها یک جوان مسیحی است که از منظر امام حسین (ع) مسلمان شده است. در سریال معصومیت از دست رفته نیز شاهد اصلی ماجرا و نزدیکترین شخصیت به قصه کربلا ماریا همسر مسیحی شوذب خزانه دار است که بیشتر از زبان او با ماجرای کربلا آشنا می شویم. در سریال مختارنامه نیز یک روایت ۵۵ دقیقه ای از ماجرای عاشورا وجود دارد که بخش اصلی این روایت به ماجرای وهب نصرانی و مواجهه او با سپاه عمر سعد مربوط می شود. در واقع، میر باقری در اوج روایت خود از ماجرای کربلا داستان یک مسیحی را روایت می کند. در تئاتر نیز همین طور است و یکی از موفق ترین تئاترهای ما در زمینه عاشورا تئاتر «خورشید کاروان» است که همه ماجراهای آن در دیر یک راهب نصرانی اتفاق می افتد. هنگامی که این قضایا را در کنار هم می گذاریم می بینیم که رمان مجید قیصری در این فرایند قرار دارد و روایت مسیحیان درباره عاشوراست.
با توجه به مستندات اشاره شده در این گزارش، نویسنده فیلمنامه بهرام بیضایی که آن در قالب کتاب- فیلمنامه منتشر کرده، اصل قصه و حضور یک شخصیت مسیحی در متن رویدادی مذهبی - شیعی را از نمونههای مشابه برداشت کرده و نباید فراموش کنیم طرح و ایده اولیه این فیلم متعلق به عبدالله اسفندیاری است. از طرف دیگر هرس نگرشهای انحرافی توسط مرحوم «ع.ص» حذف شده و گرنه یک قرائت بهایی در متن اثر برجسته میشد. از طرفی خروجیهای مهجور بیضایی به تله تئاتر شباهت دارد و از سینما به ماهو سینما قائل به فرم و تکنیکهای خاص آن دور است و سینمایی شدن این اثر به زحمت و تلاش کارگردان آن شهرام اسدی باید نسبت داد.