به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: ریچارد فالک، استاد فعلی حقوق بینالملل دانشگاه پرینستون، قبلا از گزارشگران ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل بوده است.
زمان آن فرارسیده است که افکار عمومی با این واقعیت بیدار شوند که قلدری اسرائیل دارای تسلیحات هستهای در برابر ایران نه توجیه امنیتی و نه سیاسی دارد.
او در تحلیلی که «کانترپانچ» منتشر کرده، یادآور شد: پس از دو هفته اقامت در ایران در اواخر دی ماه منتهی به اوج جنبش انقلابی علیه حکومت سلسلهای و استبدادی محمدرضا پهلوی فرصت مفصلی برای گفتوگو با آیتالله روح الله خمینی در اقامتگاهشان در پاریس را داشتم، جایی که ایشان پذیرای بازدیدکنندگان خارجی بودند. ایشان تا زمان فوتشان در سال ۱۹۸۹ میلادی به عنوان رهبر بلامنازع ایران خدمت کردند.«رمزی کلارک» دادستان کل وقت ایالات متحده و و یک فعال مذهبی ضد جنگ در آن جلسه همراه من بودند.
سپس در طول مدتی که در ایران حضور داشتیم با بسیاری از رهبران مذهبی و سکولار ملاقات کردیم. ما شاهد نمایشی فوقالعاده از مردم هیجانزده و خوشحال از رفتن شاه و عدم بازگشت دوباره او به ایران بودیم. جنبههای زیادی از این جلسه وجود دارد که ارزش یادآوری را دارد، اما یکی از آن موارد برای من برجسته است که پس از بیش از ۴۳ سال بعد نیز مرتبط با وضعیت امروز ما میباشد.
بلافاصله پس از احوالپرسی، آیتالله خمینی با دقت پرسشی را از ما مطرح کردند که در ذهنشان مهمتر از هر موضوع دیگری بود. موضوعاتی که در حدود دو ساعت بعد مطرح شد و ما سه نفر بیشتر پرسشها را مطرح کردیم. ایشان از ما پرسیدند: «آیا فکر میکنیم که دولت آمریکا مداخله خود در سال ۱۹۵۳ میلادی را که باعث سرنگونی یک دولت منتخب مردمی شد، تکرار خواهد کرد و شاه را به سلطنت باز میگرداند؟»
هر یک از ما در این راستا پاسخ دادیم. البته نمیتوانستیم با اطمینان بدانیم واشنگتن چگونه عمل خواهد کرد، اما معتقد بودیم که ایالات متحده درسهایی از گذشته فراگرفته است؛ از جمله از ناهنجاری حمایت از کودتاهایی که رهبران سرکوبگر را به قدرت رساند، در حالی که ادعا میشد «جهان آزاد» را علیه کمونیسم و توسعهطلبی شوروی رهبری میکنند. ما هم چنین بر شکست آن زمان مداخله آمریکا در ویتنام و قدرت و اتحاد ظاهری جنبشی که شاه را سرنگون کرد اشاره کردیم.
چند روز پیش از آن در تهران با «ویلیام سالیوان» سفیر وقت آمریکا در ایران ملاقات داشتیم و او گفت ارزیابیهای مکرر را به کاخ سفید ارسال میکند و «جیمی کارتر» رئیسجمهور ظاهراً لیبرال آمریکا آن را مورد بررسی قرار میدهد.
در گزارشها اشاره شده بود جنبش علیه حکومت شاه از حمایت قاطع مردم ایران برخوردار بود و حتی فرمانده ارتش ایران نیز به ناچار به پذیرش نتیجه سیاسی شد. بر این اساس، سالیوان توصیه کرد که دولت آمریکا به رهبران جنبش انقلابی ایران اطمینان دهد که به دنبال روابط عادی و مثبت با دولت تازه به قدرت رسیده ایران خواهد بود. اما مسیر بعدی تحولات، پیامدهای نامطلوب عظیمی را به همراه داشت و باعث تشدید شک و تردید شد. اکنون تبلیغات در مورد پیوستن دوباره آمریکا به برجام این پرسش را ایجاد کرده که آیا برجام در سال ۲۰۲۲ احیا خواهد شد یا خیر.
در سال ۱۹۷۹ میلادی نشانههای نگرانکنندهای وجود داشت که بعید به نظر میرسید حق تعیین سرنوشت ایرانیان بدون ایجاد اصطکاک ژئوپولیتیک محقق شود. «زبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا به شدت طرفدار تعهد برای بازگرداندن شاه به تاج و تخت بود و تاثیر زیادی بر تفکر کارتر داشت
لازم به تاکید است که ترامپ به طور یکجانبه از برجام ۲۰۱۵ خارج شد و تحریمهای تنبیهی را مجددا علیه ایران اعمال کرد که رنج زیادی را بر مردم ایران وارد ساخت. این در حالی بود که ایران تا سال ۲۰۱۸ میلادی به طور کامل به مفاد توافق نامه پایبند بود و طبق گزارشهای ادواری آژانس بینالمللی انرژی اتمی این پایبندی تایید شده بود. در زمان ترامپ او با تشویق از سوی «جارد کوشنر» داماد صهیونیستاش و حامیان اسرائیلیشان ترغیب شد تا برجام را به عنوان یک توافق بد از منظر امنیتی به عنوان توجیهی برای خروج آمریکا از آن محکوم کند.
در جریان مذاکرات طولانی وین در مورد احیای برجام، ایالات متحده از سوی اسرائیل و شیخنشینهای خلیجفارس برای گرفتن امتیازاتی از ایران در مورد موضوعات خارج از محدوده توافق هستهای تحت فشار قرار گرفته است. محتمل به نظر میرسد که با درخواستهای ایران برای جبران خسارت ناشی از رفتار بدنیت ایالات متحده مواجه شویم که سابقهای وحشتناک برای قابل اعتماد بودن تعهدات بینالمللی بدون معاهده، ایجاد کرده است.
ایجاد اعتماد در روابط بینالملل مستلزم رعایت حسن نیت متقابل است. دست کم بایدن باید متواضعانه از ایران بهخاطر خروج مخرب ترامپ در ۲۰۱۸ میلادی عذرخواهی میکرد و علیرغم ناتوانی قانونیاش در الزام رؤسای جمهور آینده نسبت به احترام گذاشتن به برجام میتوانست خود با پایبند ماندن به آن، جایگاه بالاتری را کسب کند. رسانههای غربی این موضوع را کاملا نادیده گرفتهاند که ایران با ورود به توافق هستهای مورد حمایت اوباما در سال ۲۰۱۵ میلادی بدون اصرار بر این که اسرائیل زرادخانه تسلیحات هستهای خود را از بین ببرد امتیاز بزرگی ارائه داده بود. علیرغم آن که توافق ایران و آمریکا دست کم در انظار عمومی مورد مذاکره قرار گرفت، هیچ تضمینی از سوی اسرائیل ارائه نشد.