به گزارش مشرق، افشین علا شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: دور از انتظار نیست که مرگ و پایان یافتن سلطنت هفتاد سالهی ملکهی بریتانیا به عنوان نماد هویت و قدرت انگلستان و چند کشور دیگر، احساسات بخشی از ملتهای مغرب زمین را جریحه دار کرده باشد. اما اینکه مجریان و کارشناسان ایرانی شبکهی بیبی سی فارسی و سایر رسانههای مشابه آن در سوگواری برای ملکه، کاسههای داغتر از آش شدهاند مایهی شرمندگی است.
این روزها در کمال شگفتی، عدهای از خانمها و آقایان ایرانی همکار با این رسانهها را میبینیم که در کسوت مجری یا کارشناس به صورت بیست و چهارساعته برای ملکه نوحه سرایی میکنند. ملکهی کشوری که سابقهی چند قرن استعمار کشورهای جهان از جمله ایران را در کارنامهی خود دارد.
ابراز احساسات شدید و خندهآور این مجریان و کارشناسان به حدی اغراقآمیز و حیرتآور است که ایرانی بودن آنان را برای مخاطب زیر سؤال میبرد. کمالات و فضائل اخلاقی بیشماری که این جماعت در وصف ملکه الیزابت میگویند، به قدری عجیب است که موجب تمسخر بینندگان میشود.
اما مضحکتر از این، مشکی پوشیدن بانوان و کراوات سیاه زدن آقایان مجری یا کارشناس این برنامه هاست. این همه خودباختگی در برابر جاذبههای دروغین غرب، شایستهی ایرانیان است؟
از خصومت تاریخی دولت بریتانیا با ایران نیز که بگذریم، آیا این نمایشهای دیکته شده از طرف گردانندگان شبکههای بیگانه، با الفبای ایرانی بودن و پایبندی به هویت خویشتن در تضاد کامل نیست؟ باید به این عده از هموطنان گفت اگر شما به هر دلیل همکاری با بنگاه خبرپراکنی کشوری دیگر را برگزیده اید، اصالتتان را فراموش نکنید. آیا مخالفت با جمهوری اسلامی، شما را به جایی رسانده است که مثل صحنه گردانان اجارهای مجالس عزا، در غم فقدان ملکهی کشوری بیگانه جامه درانی کنید؟!
هیچ متوجهید که از الیزابت دوم قدیسهای ساختهاید که تاریخ نظیرش را ندیده است؟
برای آنکه متوجه شوید حرفهایتان چقدر سخیف است، بد نیست در ساعات فراغت از کار، حرفهایی را که زدهاید مرور کنید:
ملکه مهربان بود. او لباسهای فاخر و شاد میپوشید. گاهی از روی بالکن برای مردم دست تکان میداد. با تواضع و فروتنی در جشنهای چندین میلیون پوندی تولد یا سالگرد سلطنتش شرکت میکرد. همیشه لبخند میزد. هفتهای یک بار با نخست وزیر ملاقات میکرد. عاشق اسب بود. با سران کشورها در مجللترین تالارهای کاخ شام میخورد. برای استراحت به اسکاتلند میرفت. تقریبا به تمام نقاط جهان سفر کرده بود. زندگی اشرافی و پرخرج خانواده اعم از فرزندان، نوه ها، نتیجه ها، عروسها و دامادهایش را مدیریت میکرد. حتی در رسوایی طلاق چارلز و مرگ مشکوک دایانا در کنار دوست پسر مصری اش، سرپرستی فرزندان او را به عهده گرفت. به طور مرتب در حیاط کاخ افسانه ایاش گاردن پارتی میگرفت. در جشنهایی به بهانههای مختلف به هوادارانش از سایر کشورهای دنیا جایزه میداد و…
بس است دیگر! واقعا خجالت نمیکشید؟! میخواهید با این حرفها ده روز برای آن زن ۹۶ساله عزاداری کنید؟ برای ۹۶ سال مال اندوزی و خوردن و خوابیدن و شیک پوشی و تفریح و دست تکان دادن؟! برای ۹۶ سال همراهی با جنایات دولتهای غربی؟ برای ۹۶ سال حمایت از دیکتاتورها و کودتا علیه دولتهای مردمی در سراسر جهان؟ ما که هیچ، جواب زنده یاد دکتر مصدق را چه میدهید؟!
شما راهپیمایی اربعین هموطنانتان را که بزرگترین تجمع اعتقادی تاریخ است زیر سوال میبرید و آن را نمایش حکومتی میخوانید. شما قتل ناجوانمردانهی شهید قاسم سلیمانی را که تمام ملتتان بر او گریستند، اقدامی لازم میدانید و همنوا با ترامپ پلید، او را که نماد امنیت و اقتدار ایرانیان و نجات دهندهی ملتهای منطقه از چنگ داعش خونخوار بود با وقاحت تمام تروریست میخوانید.
شما آئین سوگواری ملتتان را در مناسبتهای مذهبی بویژه محرم و صفر به سخره میگیرید. آن وقت در ایام سوگواری ملکه حتی موزیک تیتراژ برنامهی خبریتان را پخش نمیکنید! حتی به گوش خودم شنیدم یکی از خانمهای به اصطلاح کارشناس سیاسی شما در یکی از بخشهای خبریتان گفت: الیزابت فقط ملکهی بریتانیا نبود، او ملکهی جهان بود!
دارید به کجا میروید؟!
حرف بسیار است. اما سخنم را کوتاه میکنم و ضمن یادآوری ابیاتی از وجدان بیدار شرق و جهان اسلام «اقبال لاهوری» از شما خواهشی میکنم: اگر با جمهوری اسلامی مخالفید، هویتتان را به بیگانه نفروشید. خانم ها، آقایان، فراموش نکنید شما ایرانی هستید!
فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ
فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ
معمار حرم! باز به تعمیر جهانخیز
از خواب گران خواب گران خواب گرانخیز
از خواب گران خیز…