به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، گاهي همنامي افراد دردسر ميشود، بخصوص وقتي يكي مشهور باشد و ديگري هنوز نه چندان نامآشنا و يا در راه شناخته َشدن. همه دومي را همان اولي فرض ميكنند.
در عرصهي فرهنگ و ادبيات مشخصا چند مورد از اين نامها را داريم كه اشتباه دربارهي بعضي از آنها هنوز هم ادامه دارد.
نوشتن اين مطلب از آنجا شروع شد كه باز به نظر ميرسيد دو نويسندهي همنام ممكن است براي رسانهها باعث اشتباه شوند؛ ولي اينبار نتيجه برعكس از آب درآمد؛ يعني اينبار بهجاي دو نويسندهي همنام، فقط يك نويسنده وجود داشت.
ماجرا از انتشار كتاب «وقتي دلي» به نام محمدحسن شهسواري توسط مؤسسهي شهرستان ادب شروع شد كه در نخستين نشست از سري نشستهاي «عصر داستان» بنياد ادبيات داستاني هم مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
با توجه به نوع كار شهسواري و ناشر كتاب، به نظر ميرسيد اين محمدحسن شهسواري شايد يك محمدحسن شهسواري ديگر باشد كه تازهكار است و ناآشنا؛ اما با پرسوجو اين نتيجه به دست آمد كه نه؛ محمدحسن شهسوايِ نويسندهي رمان «وقتي دلي» كه روايتي است از زندگي «مصعب ابن عمیر» ـ يكي از اصحاب پيامبر (ص) ـ، همان شهسواري است كه پيشتر، رمانهاي «شب ممكن» و «پاگرد» را منتشر كرده است.
شايد به نظر برسد كه چرا بايد مبنا را بر شك قرار داد؟ اما خب كار رسانهيي، انسان را به اين نتيجه ميرساند كه اگر شك كند، بهتر است تا اشتباه، و مثلا عكسي را به اشتباه روي خبر قرار دهد يا زندگينامهي فردي را به اشتباه در ادامهي خبر فردي ديگر كار كند.
از اين نمونهها كم نداريم. هنوز هم اگر در اينترنت جستوجو كنيد، مثلا به مطلبي برميخوريد كه «عزتالله فولادوند» كه به خاطر ترجمهي آثار فلسفي معروف است، جايي دربارهي جشنوارهي شعر فجر اظهارنظر كرده است! (در واقع، اين گفتوگو با عكس فولادوندِ مترجم كار شده و در متن هم نوشته «مترجم پيشكسوت») اين اشتباه از آنجا پيش ميآيد كه عموما نميدانيم دو «عزتالله فولادوند» داريم؛ يكي همان كه مترجم پيشكسوت متون فلسفي است و ديگري كه پژوهشگر ادبيات است و يكي از آخرين كتابهاي منتشرشدهاش، «مرديست ميسرايد» دربارهي محمدرضا شفيعي كدكني.
اين اشتباه دربارهي «فرزاد حسني» هم پيش آمد. يك فرزاد حسني است كه مجري صدا و سيما و بازيگر است و تصور ميشد وقتي يك مجموعهي داستان به نام فرزاد حسني منتشر شده، بايد همان فرزاد حسنيِ مجري تصور شود. هرچند اين تصور بيراه نبود؛ چون مدتي است خبر انتشار داستانهاي چهرههاي تلويزيوني و سينمايي، چيز تازهاي نيست. اما مسأله اين بود كه اين فرزاد حسني، يك فرزاد حسني ديگر بود كه نويسنده است و فعال فرهنگي.
اما گاهي هم بعضيها راهكاري را درنظر گرفتهاند؛ از جمله اينكه «عليرضا محموديِ» داستاننويس و فيلمنامهنويس بر بهكارگيري پسوند «ايرانمهر» در ادامهي اسمش تأكيد دارد، تا به اين ترتيب، تفاوتش با آن يكي عليرضا محمودي كه در عرصهي فيلمنامهنويسي و سينما فعال است، و احتمالا ديگر همنامهايش، مشخص شود.
دو عزتالله فولادوند، دو فرزاد حسني، دو عليرضا محمودي؛ اما همهي اينها دليل نميشود محمدحسن شهسواري هم دو تا باشد.