به گزارش مشرق ،ديروز 17 مرداد و روز خبرنگار بود؛ روزي كه به پاسداشت مقام اين طيف از جامعه و فعالان حوزه انديشه و قلم در رسانهها نامگذاري شده است. همهساله در اين روز خبرسازان و خبرنگاران، خود خبر ميشوند و حتي اگر براي مخاطبان خواندني هم نباشد، اين خبر تنها در يك روز از سال و در محافل خبري و ميان اصحاب رسانه و فعالان حوزههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي و... منتشر ميشود. در اين روز، بر اساس قراري نانوشته، ميان روابط عموميها و ارباب جرايد، پيامكها و تبريكهاي فراواني رد و بدل ميشود تا بگويند كار خبر و خبرنگاري براي همه مهم و ستودني است.
اما يك سوال: به واقع اين كار چه ميزان براي همه مردم ارزش دارد و چقدر از آن شناخت وجود دارد و تا چه ميزان متوليان اين عرصه براي اين شغل شأن و احترام قائل هستند؟
در اين روز به رسمي قديمي و جهاني، گاهي از خبرنگاران و فعالان عرصه خبر تعريف و تمجيد ميشود و گاهي هم به پاسداشت قلم و حرمت آن، مراسمهايي برگزار ميشود تا از برگزيدگان اين حوزه تجليل شود. گاهي نيز در اين روز، هدايايي به رسم قدرداني از خبرنگاران به فعالان اين عرصه داده ميشود تا يادي از آنان شود و بگويند كه محترم?شان ميدارند؛ با هديهيي از جنس دغدغههاي روزنامهنگاري و خبر، از شاخه گلي، كتاب و قلمي گرفته تا هديههايي از جنس نيازهاي روزمره خبر و خبرنگاري.
اما در اين خصوص و طي سالهاي اخير اين رسم خوب و روحيهافزا، به شكلي عجيب منحرف شده و در غيبت احترام عمومي، جايگاه زيباي هديه دادن سقوط جايگاه داشته و باعث نگراني و تاثر آرمانگرايان حوزه رسانه شده است. هديههاي نقدي و حمايتهاي مالي به نام روز خبرنگار باب شده تا اين تصور در مردم پديد آيد كه در وراي اين هديهها، نيتي براي جلب حمايت رسانهها و كور كردن نگاه نقادانه خبرنگاران وجود دارد چراكه هديههاي نقدي و شبهنقدي ديگر به رسمي ثابت در قواي سهگانه تبديل شده است و حتي در رياستجمهوري به مناسبت اين روز از منابع بيتالمال به خبرنگاران هديههاي خاص تخصيص داده ميشود تا اين سوال تكرار شود كه آيا تنها به خبرنگاران مبلغي خاص به عنوان هديه رييسجمهور داده ميشود يا تنها اين هديه است كه تبليغات ميشود؟
اگر به ديگر صنوف هداياي مشابه داده ميشود چرا فقط اين هديه برجستهسازي شده و اگر مشاغل مشابه چنين جايگاهي ندارند چرا خبرنگاران فقط هديه دارند و بسياري مزاياي ديگر را ندارند؟ چرا دولت براي اقشار مهم ديگر جامعه چون آتشنشانان، پرستاران و بسياري ديگر از مشاغل كه كاري بس خطير و اجتماعي دارند چنين هديهيي تخصيص نداده كه بگوييم رسمي مالوف است.
مگر جز اين است كه خبرنگاران رسالتي اخلاقي را در قبال جامعه خود دارند و قرار است در مقابل كاستيهاي مسوولان از آنان پرسشگري كنند؟ مگر نه اين است كه خبرنگار نبايد وامدار كس يا كساني باشد؟ پس چگونه ميتوان با قشري كه قصد پرسشگري دارد با اين رويه برخورد كرد؟ چرا بايد همه ساله قوه مجريه از هديه خبرنگاران خبررساني كند و چرا بايد زيربخشها، سازمانها و نهادهاي دولتي در محافل عمومي از تجليل و هديهدهي به خبرنگاران ياد كنند تا اين شائبه پيش آيد كه اين هدايا دليل خاصي را در وراي خود دارند.
متاسفانه اين رويه شأن خبرنگاري و قداست اين شغل را در خطر قرار داده و بيتوجه به جايگاه انديشه و قلم باعث شده برخي مسائل به فراموشي سپرده شود. دولت هر سال به اسم هديه خبرنگاري از مشكلات معيشت خبرنگاران فرار ميكند و هيچگاه نميگويد كه معاش رسانهها به چه دليل دچار اشكالات ساختاري شده است و در اين ميان خبرنگاران هستند كه در خطرند.
دولت از اين نميگويد كه چرا شأن اصحاب قلم به دليل مسائل مالي مكدر شده و تنها از هديهيي ميگويد كه بسياري از صاحبان قلم از گرفتن آن امتناع ميكنند و بسياري نيز...
هديه در اين ميان، مصداقي از ماهي دادن به جماعتي است كه ماهيگيري را خوب بلدند اما ابزار ماهيگيري ندارند. قلمبهدستاني كه به دليل مشكلات حوزه كاريشان جملگي طعم گس بيكاريهاي فصلي را تجربه ميكنند و همچنان هم دلخوش به نوشتن در فضايي هستند كه امنيت رواني زندگيشان را تامين نميكند. باعث تاسف است اما به عنوان يك درددل و شايد يك خواسته در روز خبرنگار ميگويم كه اي كاش ميشد دولت و همه نهادها از اين رويه و روش هديه دادن دست برميداشتند و آن را تعطيل ميكردند. اي كاش در كل هديهيي نبود اما حقوق و مزاياي واقعي خبرنگاران به جا بود.
اي كاش يك بار هم به عنوان هديه روز خبرنگاري، حرف خبرنگاران شنيده ميشد و به جاي وعدههاي پرشماري كه براي تخصيص وام مسكن و... . به خبرنگاران داده ميشد، مشكل وام مسكن و ديگر وعدهها در كل كشور حل ميشد تا خبرنگاران هم به عنوان بخشي از جامعه از مواهب عمومي بهرهمند شوند.
اما يك سوال: به واقع اين كار چه ميزان براي همه مردم ارزش دارد و چقدر از آن شناخت وجود دارد و تا چه ميزان متوليان اين عرصه براي اين شغل شأن و احترام قائل هستند؟
در اين روز به رسمي قديمي و جهاني، گاهي از خبرنگاران و فعالان عرصه خبر تعريف و تمجيد ميشود و گاهي هم به پاسداشت قلم و حرمت آن، مراسمهايي برگزار ميشود تا از برگزيدگان اين حوزه تجليل شود. گاهي نيز در اين روز، هدايايي به رسم قدرداني از خبرنگاران به فعالان اين عرصه داده ميشود تا يادي از آنان شود و بگويند كه محترم?شان ميدارند؛ با هديهيي از جنس دغدغههاي روزنامهنگاري و خبر، از شاخه گلي، كتاب و قلمي گرفته تا هديههايي از جنس نيازهاي روزمره خبر و خبرنگاري.
اما در اين خصوص و طي سالهاي اخير اين رسم خوب و روحيهافزا، به شكلي عجيب منحرف شده و در غيبت احترام عمومي، جايگاه زيباي هديه دادن سقوط جايگاه داشته و باعث نگراني و تاثر آرمانگرايان حوزه رسانه شده است. هديههاي نقدي و حمايتهاي مالي به نام روز خبرنگار باب شده تا اين تصور در مردم پديد آيد كه در وراي اين هديهها، نيتي براي جلب حمايت رسانهها و كور كردن نگاه نقادانه خبرنگاران وجود دارد چراكه هديههاي نقدي و شبهنقدي ديگر به رسمي ثابت در قواي سهگانه تبديل شده است و حتي در رياستجمهوري به مناسبت اين روز از منابع بيتالمال به خبرنگاران هديههاي خاص تخصيص داده ميشود تا اين سوال تكرار شود كه آيا تنها به خبرنگاران مبلغي خاص به عنوان هديه رييسجمهور داده ميشود يا تنها اين هديه است كه تبليغات ميشود؟
اگر به ديگر صنوف هداياي مشابه داده ميشود چرا فقط اين هديه برجستهسازي شده و اگر مشاغل مشابه چنين جايگاهي ندارند چرا خبرنگاران فقط هديه دارند و بسياري مزاياي ديگر را ندارند؟ چرا دولت براي اقشار مهم ديگر جامعه چون آتشنشانان، پرستاران و بسياري ديگر از مشاغل كه كاري بس خطير و اجتماعي دارند چنين هديهيي تخصيص نداده كه بگوييم رسمي مالوف است.
مگر جز اين است كه خبرنگاران رسالتي اخلاقي را در قبال جامعه خود دارند و قرار است در مقابل كاستيهاي مسوولان از آنان پرسشگري كنند؟ مگر نه اين است كه خبرنگار نبايد وامدار كس يا كساني باشد؟ پس چگونه ميتوان با قشري كه قصد پرسشگري دارد با اين رويه برخورد كرد؟ چرا بايد همه ساله قوه مجريه از هديه خبرنگاران خبررساني كند و چرا بايد زيربخشها، سازمانها و نهادهاي دولتي در محافل عمومي از تجليل و هديهدهي به خبرنگاران ياد كنند تا اين شائبه پيش آيد كه اين هدايا دليل خاصي را در وراي خود دارند.
متاسفانه اين رويه شأن خبرنگاري و قداست اين شغل را در خطر قرار داده و بيتوجه به جايگاه انديشه و قلم باعث شده برخي مسائل به فراموشي سپرده شود. دولت هر سال به اسم هديه خبرنگاري از مشكلات معيشت خبرنگاران فرار ميكند و هيچگاه نميگويد كه معاش رسانهها به چه دليل دچار اشكالات ساختاري شده است و در اين ميان خبرنگاران هستند كه در خطرند.
دولت از اين نميگويد كه چرا شأن اصحاب قلم به دليل مسائل مالي مكدر شده و تنها از هديهيي ميگويد كه بسياري از صاحبان قلم از گرفتن آن امتناع ميكنند و بسياري نيز...
هديه در اين ميان، مصداقي از ماهي دادن به جماعتي است كه ماهيگيري را خوب بلدند اما ابزار ماهيگيري ندارند. قلمبهدستاني كه به دليل مشكلات حوزه كاريشان جملگي طعم گس بيكاريهاي فصلي را تجربه ميكنند و همچنان هم دلخوش به نوشتن در فضايي هستند كه امنيت رواني زندگيشان را تامين نميكند. باعث تاسف است اما به عنوان يك درددل و شايد يك خواسته در روز خبرنگار ميگويم كه اي كاش ميشد دولت و همه نهادها از اين رويه و روش هديه دادن دست برميداشتند و آن را تعطيل ميكردند. اي كاش در كل هديهيي نبود اما حقوق و مزاياي واقعي خبرنگاران به جا بود.
اي كاش يك بار هم به عنوان هديه روز خبرنگاري، حرف خبرنگاران شنيده ميشد و به جاي وعدههاي پرشماري كه براي تخصيص وام مسكن و... . به خبرنگاران داده ميشد، مشكل وام مسكن و ديگر وعدهها در كل كشور حل ميشد تا خبرنگاران هم به عنوان بخشي از جامعه از مواهب عمومي بهرهمند شوند.