به گزارش مشرق، در ماههای اخیر، بحث در مورد کیفیت اجرای برخی از اصول قانون اساسی مانند اصل ۲۷ و آزادی تجمعات، بسیار داغ بوده و عدهای معتقدند برخی اصول قانون اساسی به خوبی به منصه اجرا در نیامده و مقصود قانونگذار اساسی از تدوین آنها، محقق نشده است.
در تحلیل همین موضوع، گفتوگویی با خیرالله پروین عضو هیأت علمی گروه حقوق عمومی دانشکده حقوق دانشگاه تهران و عضو حقوقدان شورای نگهبان داشتیم که در زیر میخوانید:
به عقیده شما اگر بخواهیم از بُعد حقوقی به حوادث اخیر نگاه کنیم، چه مباحث و نکاتی قابل طرح است؟
از زمانی که زندگی بشر بر اساس یک نظم شکل گرفت، معمولا وضعیتهای جدیدی ایجاد شد که یکی از این وضعیتها قانون است که خودش محدودیت میآورد. به تعبیری بعضیها گفتهاند ما تابع قانون هستیم که آزاد باشیم، یعنی قانون چارچوبی برای ما معین میکند که از ما حفاظت و صیانت میکند.
خود قانون نیز یک نوع سازماندهی و نظم را برای حقوق شهروندی ایجاد میکند؛ از زمانی که بحث شهروند و دولت مطرح شد، یک رابطه متقابلی بین این ۲ شکل گرفت. شاید قبل از آن رابطههایی که بین فرد و حکمرانی وجود داشت، مبتنی بر قدرت بود و افراد صرفاً تکلیف داشتند و دولت هیچ تکلیفی در مقابل آنها نداشت، اما بعدها این مسئله تغییر و تحول پیدا کرد و اساساً یک رابطه حق و تکلیف شکل گرفت، یعنی شهروندان دارای حق و تکلیف شدند و دولت نیز در خدمتگزاری و حفاظت و حمایت از امنیت مردم دارای تکلیف شد.
بعدها قانون اساسی نوشته شد تا به این وضعیت نظم و سامان ببخشد و اساساً اراده افراد حاکم نشود بلکه اراده قانون باشد و معمولاً قانون تکالیف و حقوق و آزادیهای شهروندان، همچنین تکالیف دولت در این موارد را مشخص میکند. قانون اساسی هر کشور نیز بر اساس شرایط و ارزشهای اجتماعی، اخلاق، دین، عرف، آداب و سنتهای آن کشور است و نمیتوان گفت قوانین اساسی همه کشورها به یک صورت است بلکه بر اساس وضعیتهای اجتماعی هر جامعهای، قوانین اساسی آنها نیز متفاوت است.
همه به دنبال عدالت هستند اما این عدالت در هر جامعهای به یک شکل تعریف شده است؛ نکات بسیار مهمی وجود دارد که معمولاً طرفین این حق و تکلیف به دنبال آن هستند، مانند نظم عمومی، مصلحت عمومی و مصلحت جامعه. اساساً در وقتی که تزاحم بین منافع افراد به وجود بیاید، اینجا دولت و حاکمیت ورود پیدا میکند و رفع تزاحم میکند. البته هر رفع تزاحمی هم مطلوب نیست، بلکه رفع تزاحمی که بر اساس عدالت باشد که در قوانین اساسی و سایر عناوین آنها مطرح شده است، مطلوبیت دارد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در ابتدای انقلاب توسط مردم مورد تأیید قرار گرفت و در سال ۶۸ اصلاح شد و مجدداً مردم آن را تأیید کردند، تکلیف همه را مشخص کرده و به حقوق مردم و وظایف و اختیارات و صلاحیتهای مقامات پرداخته است. فصل سوم قانون اساسی کشورما، تحت عنوان حقوق ملت نامگذاری شده و از اصل ۱۹ تا اصل ۴۲ قانون اساسی، به این حقوق پرداخته شده و به نوعی میتوان گفت تمام حقوقی که مربوط به حقوق شهروندی و در عین حال حقوق بشر است، در این فصل مشخص و معین شده و قانون اساسی، دولت و شهروندان را به رعایت این حقوق موظف کرده است.
البته اصول دیگری در قانون اساسی وجود دارد که در آنها به نحوی به موضوعات این چنینی پرداخته شده است مانند اصول ۳ و ۸. در اینجا یک نکته وجود دارد و آن این است که نظم عمومی در همه جوامع یکسان نیست، یک کشوری امکان دارد خط قرمزهایی برای نظم عمومی داشته باشد ولی در کشور دیگر خط قرمزهای دیگری وجود داشته باشد، اما در عین حال یک اشتراکاتی برای نظم عمومی در تمام جوامع وجود دارد و آن رعایت حقوق شهروندان و حفظ امنیت و پاسداری از حرمت آنها است.
به عنوان مثال در اصل ۲۲ قانون اساسی، گفته شده که حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند. این مورد هم در مواردی تجویز شده و قوانین کیفری و مدنی و عمومی در جایی اجازه این کار را میدهند که به عنوان مثال کسی حق دیگری را غصب کند، که در آنجا باید حق او توسط دولت گرفته شده و به او برگردانده شود.
در اصول دیگر مانند اصل ۲۴ داریم که نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد و تفصیل آن را قانون معین میکند. معمولاً این مورد در تمام قوانین اساسی کشورها وجود دارد، ممکن است تفاوت بر این باشد که آنچه موجب اخلال در نظم عمومی شود را چه تعریف کرده باشند؛ به عنوان مثال در کشور ما اگر کسی به مبانی اسلام توجه نکند یا حقوق عمومی جامعه را رعایت نکند، در نظم عمومی اخلال ایجاد کرده ولی امکان دارد در یک کشور دیگر مباحث دیگری مطرح باشد.
به عنوان مثال در برخی از کشورها علیرغم تمام ادعاهایی که برای آزادی وجود دارد، ورود با نماد دین به مراکز آموزشی خلاف نظم عمومی دانسته شده و به نوعی آن را ممنوع کردند. در جمهوری اسلامی ایران استفاده از این نماد دین آزاد است و اخلال نظم عمومی محسوب نمیشود؛ در این نظام به علت ارزشهای اجتماعی که بر دین و اعتقادات مردم استوار است، این کار نه تنها ممنوع نیست بلکه از آن حمایت میشود.
در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز گفته شده که تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. یعنی کاملاً راه را باز گذاشته است. در اینجا این نکته وجود دارد که شهروندان میتوانند اعتراض کنند و خواستار احقاق حقوقشان باشند و در این خصوص تشکیل اجتماع دهند و گردهمایی داشته باشد و مطبوعاتی که در اختیارشان است مطلب بنویسند اما باید این نظم و چارچوب قانون را رعایت کنند، وگرنه نظم عمومی برقرار نمیشود.
اینها یک سری مسائل مربوط به مبانی است که بالاخره در روابط اجتماعی و زندگی و همزیستی باید به صورت مسالمتآمیز رعایت شود ولی در عین حال قانون اساسی این حقوق را برای افراد و جامعه به رسمیت شناخته اما مشروط به یکسری وضعیتهای قانونی است که همه باید تابع آن باشد.
وضعیت اجرای اصول قانون اساسی که در این روزها در جامعه مطرح میشود، به ویژه اصل ۲۷ در مورد آزادی تجمعات را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما مقصود قانونگذار اساسی از این اصل محقق شده است؟
قانون اساسی یک سری وظایف و وضعیتهای را تعیین کرده که واقعاً به بهترین شکل به وضعیت به آن پرداخته شده است اما ممکن است در اجرا آنطور که در قانون اساسی بوده، تحقق پیدا نکرده باشد و امکان دارد یک سری موانع برای اجرای آن وجود داشته باشد؛ به عنوان مثال طبیعی است که در زمان جنگ یا برخی شرایط خاص دیگر، تحقق یک سری از این مسائل با محدودیت روبرو شود، به همین خاطر دولت باید تمام تلاش خود را برای تحقق زمینه کامل این شرایط فراهم کند و در عین حال شهروندان نیز باید با آگاهی و برخورداری از زمینههای مناسب، دنبال این باشند و معمولاً تحقق یافتن اینها اگر یکسری شرایط اضطراری وجود نداشته باشد، کار بسیار مشکلی نیست و میسر است.
ما در اصول دیگر نیز چنین شرایطی داریم؛ در اصل ۸ قانون اساسی یک حقوق فطری و ذاتی تحت عنوان نظارت مردم و نظارت عمومی بر رفتار و عملکرد دولت در نظر گرفته شده اما شاید این اصل هنوز به طور کامل تحقق پیدا نکرده باشد. یک سری عوامل وجود داشته که مانع شده این ۲ اصل یا برخی دیگر از اصول قانون اساسی در شرایطی به صورت کامل محقق شود ولی در عین حال امید است که اگر موانعی برای تحقق و اجرای این اصول وجود دارد، دولت شرایط آن را فراهم کند تا مردم از حقوقشان برخوردار شوند.
این باید مطالبه مردم و نخبگان باشد اما به صورت مسالمت آمیز؛ اساساً نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی این وظیفه را دارند تا مطالبات مردم را در آنجا بیان کنند، خود مردم نیز میتوانند اجتماعات مسالمتآمیز در این زمینه داشته باشند؛ شاید بتوان گفت برخی از وضعیتها در کشور ما مانند تشکیل اجتماعات و راهپیماییهایی که در این ۴۳ سال صورت گرفته، در کشورهای دیگر به این میزان تحقق پیدا نکرده است.
ما شاهد هستیم که در طول سال راهپیماییهای مختلفی به مناسبتهای متفاوت انجام میشود و حضور مردم کاملا عیان است که در عین حال به صورت مسالمتآمیز انجام میشود، اما به این جهت این فراگیر باشد و همه اقشار را در بر بگیرد، معمولاً باید شرایط تحقق آن را به نحو مطلوب فراهم کنیم و اگر کاستیهایی وجود دارد، توسط دولت رفع شود و دولت تلاشش را بکند که همه اقشار مردم و نسلهای گوناگونی که در کشور ما وجود دارد، بتوانند از این خواسته و حق خودشان به خوبی استفاده کنند و بهرهمند شوند.
شورای نگهبان این آمادگی را دارد که اگر نیازی نسبت به تفسیر و تشریح مجدد برخی از اصول قانون اساسی وجود داشته باشد، در قالب خود شورا یا پژوهشکده آن در این زمینه به دولت کمک کند؟
شورای نگهبان به عنوان مرجع نظارتی، یکی از وظایف اصلی و اساسیاش حفاظت و صیانت از قانون اساسی است و اینکه نگذارد قانون عادی خلاف قانون اساسی تصویب شود و در عین حال اگر یک وقت اصلی از اصول قانون اساسی برای مجریان با ابهام مواجه شود و آنها برداشت صحیح از آن نداشته باشند یا به نحوی برایشان روشن نباشد که چگونه باید این اصل را اجرا کنند، شورای نگهبان در این راستا این آمادگی را دارد که بر اساس درخواستی که خود قانون اساسی مشخص و معین کرده که چه اشخاص و افرادی میتوانند خواستار تفسیر از شورای نگهبان شوند، آن اصل را به خوبی تفسیر و تبیین کند و قصد قانونگذار اولیه و اساسی که آن اصل را به نگارش درآورده و به تصویب مردم رسیده را برای مجریان بیان کند.
شورای نگهبان دنبال همین وضعیت است و اساساً هدف اصلی و اولیه و بنیادین آن، همین است که از قانون اساسی حفاظت کند و هر جا که ابهام وجود دارد آنجا را تفسیر کند که در دسترس مردم و مسئولین قرار بگیرد. در این زمینه مانع و مشکلی وجود ندارد و تا به حال نیز نظریات تفسیری فراوانی راجع به اصول قانون اساسی از جانب شورای نگهبان ابراز شده و در مقاطع مختلف خیلی توانسته به مجریان امور کمک کند که اگر ابهام یا اشکالی برای اجرای قانون اساسی دارند، با نظریه تفسیری شورای نگهبان این ابهام رفع شود. در این موارد و اصول نیز شورای نگهبان همچنان این آمادگی را دارد که وظیفه اصلی خود را اجرا کند.
به طور کلی و جدا از مباحث حقوقی، حوادث اخیر و زمینههای بروز آن را چطور ارزیابی میکنید؟
حقیقتاً ملت ایران دارای تاریخ، تمدن، فرهنگ و پیشینه بسیار قویای هستند و از بسیاری از کشورها در تمدن پیشگامترند. ملت ایران در طول تاریخ ثابت کرده که غیور، توانمند و پایبند به اصول دین است و در عین حال زیبایی ملت ایران این است که از قومیتهای مختلف و متنوع تشکیل شده و در طول تاریخ ثابت کرده که بهترین همزیستی در بین این اقوام وجود داشته و با یکدیگر زندگی مسالمتآمیز داشتهاند.
انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ جهان بینظیر بوده و هویت ایرانی را احیا کرد و جایگاه ایران را در سطح جهان بالا برد اما در عین حال متاسفانه دشمنانی وجود دارند و دولتهایی سابقه استعمار سایر کشورها را دارند که این برایشان خوشایند نبوده و نیست؛ آنها پیوسته درصدد این هستند که این نظام را تضعیف کنند. در طول این ۴۳ سال دیدیم که ابتدا درگیری داخلی بین گروهها و قومیتها را ایجاد کردند که نظام بر آن تسلط پیدا کرد و از آن عبور کرد.
دشمنان سپس جنگ هشت ساله نظامی را از جانب فردی که بعدها خودشان آن را معدوم کردند، علیه کشور ما ایجاد کردند در حالی که اگر کشور با جنگ روبرو نبود، سریعتر پیشرفت میکرد و میتوانست منابعی که برای جنگ هزینه شد را در راستای توسعه و رشد کشور به کار بگیرد. استکبار و کشورهایی که سوابق و پیشینه استثماری دارند یا یک روز منافعی در ایران داشتند که امروز منافعشان قطع شده، پیوسته درصدد این هستند که مشکلاتی را برای کشور ایجاد کند.
مسائل اخیر هم در همین راستا است؛ دشمنان دلسوز ما نیستند و واقعیت این است که میخواهند اختلاف بیاندازند و مردم ما به ویژه جوانان و نخبگان، باید بیدار باشند و اگر اعتراضی دارند، بر اساس قانون اساسی میتوانند اعتراض خودشان را بیان دارند و به گوش مسئولان برسانند ولی نباید اجازه بدهند که افرادی بیایند و سوءاستفاده کنند و این اعتراضات مردم نسبت به موضوعاتی که مطالبه دارند را تبدیل به ناآرامی کرده و امنیت جامعه را سلب کنند و اساساً به گونهای رفتار شود که افرادی که صبح تا شب به دنبال یک زندگی سالم و ساده و با امنیت هستند، زندگیشان به خطر بیفتد و عده ای مانع احقاق حقشان شوند.
در ماههای اخیر شاهد بودیم که دشمنان در گوشهکنار کشور مشکل ایجاد کردند و به نوعی درصدد بودند که وضعیت زندگی عادی مردم را تبدیل به یک بحران کنند، هرچند که الحمدالله مردم هوشیار هستند و ثابت کردند که آگاه، توانا و با نشاط هستند و اساساً الگویی برای سایر ملتها هستند. ما باید خودباوری را در خود تقویت کنیم. در عین حال مردم باید در مقابل کسانی که امروزه از اعتراضات مردم سوء استفاده میکنند و میخواهند که جامعه را به سمت ناآرامی ببرند و جان و مال و حق مردم را از آنها بگیرند، مانند آنچه تاکنون بوده، با آگاهی ایستادگی کنند.
در نهایت ما همچنان اطمینان داریم که خداوند باری تعالی و ائمه اطهار (علیهم السلام) و حضرت بقیه الله العظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نگاه خاصی به کشور ما دارند و این کشور با رهبری امامین انقلاب اسلامی و با لطف خداوند از همه این موانع عبور کرده و از این مانع نیز مانند گذشته عبور خواهند کرد و انشاءلله این حکومت و نظام در دست صاحب اصلی آن که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، قرار خواهد گرفت.