به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: علی شکوری راد که اکنون سخنگوی جبهه اصلاحات است، به سایت «جماران» گفته است: شخصیتی که خود سردار سلیمانی در زمان حیاتش به نمایش گذاشت موجب جذب مردم شد و شخصیتی که پس از شهادت او توسط برخی افراد و بهخصوص رسانه ملی و دستگاه تبلیغات رسمی کشور به نمایش در آمد و متأسفانه بعضا خانواده شهید سلیمانی هم با این رویکرد همراه شدند، موجب شد محبوبیت سردار سلیمانی کاسته و آن چهره نمادین ملی تبدیل به یک چهره جناحی شود.
وی گفت: عدهای سعی کردند که شهید سلیمانی را برای خودشان مصادره کنند. شهید سلیمانی بهانه میجست تا دیگران را خودی بینگارد، اما دستگاه تبلیغات رسمی کشور بهانه میجوید که دیگران را غیرخودی بنامد. این تفاوتی است که بین شهید سلیمانی و دستگاه تبلیغات رسمی کشور وجود دارد؛ چه رسانه ملی و چه سایر تریبونها و دستگاههای رسمی و تبلیغاتی کشور. اگر کسی با موضوع حجاب همراه نبود، شهید سلیمانی بهانه میجست تا او را هم زیر چتر نظام بیاورد اما کسانی بهانه میجویند که مردم را از زیر چتر نظام خارج کنند
شکوری راد افزود: شهید سلیمانی شخصیت ممتازی در بین فرماندهان سپاه داشت؛ بسیار مردمدار بود و هیچ کسی را طرد نمیکرد. در رابطه با سیاست داخلی هم مداخله نمیکرد و اگر هم اظهار نظری داشت، در جهت ایجاد همدلی بود. هرگز به هیچ یک از شخصیتهای سیاسی کشور، بهخصوص شخصیتهای انتخابی مردم، توهین نکرد و آنها را تضعیف نکرد و سعی میکرد به گونهای با منتخبین مردم رفتار کند که موجب وهن مردم نشود. همین ویژگیها باعث شده بود علیرغم چالشهای سیاسی که در کشور وجود داشت، کمتر کسی نسبت به شهید سلیمانی احساس منفی داشته باشد.
متأسفانه پس از آن عدهای سعی کردند که شهید سلیمانی را برای خودشان مصادره کنند و توجه نکردند که یک سرمایه نمادین باید مورد احترام همه مردم با همه گرایشها باقی بماند. آنها سعی کردند او را برای خودشان مصادره به مطلوب کنند و روی نکاتی از شخصیت ایشان دست بگذارند که موجب دور شدن بخشی از مردم از او شود.
اظهارات این فعال سیاسی مدعی اصلاحطلبی در حالی است که عناصر اصلی این طیف، به مدت یک دهه خط و مرام مقاومت را که فرمانده میدانی آن شهید سلیمانی بود، کوبیدند و از هیچ توهین و تهمتی دریغ نکردند. آنها در سال ۱۳۸۸ در حالی که -به دروغ- ادعای تقلب در انتخابات را داشتند، ناگهان خط را عوض کرده و همسو با رژیم صهیونیستی شعار نه غزه، نه لبنان سر دادند. سپس هنگامی که جنگ نیابتی آمریکا و انگلیس و سعودی و رژیم صهیونیستی در عراق و سوریه رخ داد و در حالی که هدف کانونی تروریستها ایران بود، همین افراطیون مدعی اصلاحطلبی، به رویکردی که فرمانده میدانی آن شهید سلیمانی و همرزمانش بودند، حملهور شدند و دوشادوش دستگاه تبلیغاتی غرب، از پشت به رزمندگان مقاومت شلیک کردند. اما با وجود همه خباثتها و ترور شخصیتها و در حالی که سران دولت غربگرا محبوبیتشان به زیر شش درصد سقوط کرده بود، محبوبیت سردار سلیمانی قبل از شهادت به ۹۰ درصد رسیده بود. و شهادت هم موجب انفجار انزجار ملت ایران از غرب و غربگرایان در آن تشییع بینظیر شد.
یادآور میشود سال ۱۳۹۶ و در ستاد انتخاباتی روحانی، کرباسچی دبیرکل وقت حزب کارگزاران مدعی شده بود جوانان مردم را به سوریه و عراق میبرند و موجب کشته شدن آنها میشوند!
با این اوصاف باید به آقای شکوری راد یادآور شد که کسی دنبال مصادره شهید سلیمانی نیست، اما مکتب آن شهید در کنار همه جاذبههای قویاش، دارای چنان دافعههای قدرتمندی است که به درستی و دقت، جریانهای نفاق و تروریستهای شخصیتی را در چشم مردم، در جبهه مقابل سردار سلیمانی جایابی میکند.