سرویس سیاست مشرق- وزارت خزانهداری آمریکا در دور جدیدی از اقدامات ضد ایرانی با انتشار یک بیانیه ۶ فرد مرتبط با صنایع هوایی را تحریم کرده است، در این بیانیه اعلامشده است که این افراد و شرکتها که جزو نهادهای کلیدی سازنده پهپادهای ایرانی است را در فهرست تحریمها قرار داده است. اعمال تحریمهای جدید در حالی از سوی آمریکاییها اعلامشده است که پیش از آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آن کشور اعلام کرده است که فشار حداکثری روی ایران بیفایده بوده و تحریم اثربخشی اولیه خود را ازدستداده است.
اگر این اعتراف از سوی مقامات کاخ سفید را بهعنوان پیشفرض شکست پروژه فشار حداکثری در نظر گرفته شود، باید برای اعمال تحریمهای جدید از سوی آمریکا دلایل دیگری پیدا کرد! اواخر هفته گذشته روزنامه والاستریت ژورنال که اخبار محرمانه امنیتی را بهصورت پراکنده منتشر میکند در یک گزارش ویژه نوشت که بعد از چند ماه اختلافات سیاسی میان عربستان سعودی و آمریکا این دو کشور با یکدیگر به تفاهم رسیدهاند.
در این گزارش آمده بود که دولت بایدن در واکنش به مسئله کاهش تولید نفت، تهدید سعودیها را متوقف کرده است. در مهمترین بخش از این گزارش روایتی از همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی میان ریاض و واشنگتن را شرح داده و نوشته است که اخیراً طرفین حتی همکاری امنیتی و اطلاعاتی خود را برای کشیدن ترمز ایران در منطقه تقویت کردهاند.
در حالی همکاری امنیتی میان آمریکا و سعودی افزایشیافته که پیشازاین عربستان سعی کرده بود نارضایتی خود از سیاستهای بایدن را با طرح گفتگوی مستقیم با ایران و نیز همکاری نفتی با روسها نشان دهد. در آن روزها با افزایش دامنه جنگ در اوکراین بایدن با سفر به ریاض سعی کرده بود تا موازنه انرژی را برقرار کرده تا غرب را از عوارض زمستان سخت نجات دهد؛ اما پاسخ محمد بن سلمان به درخواست رئیسجمهور آمریکا یک نه قاطع بود.
ولیعهد عربستان به رئیسجمهور آمریکا گفته بود که ریاض توانایی تولید بیشتر نفت در آرامکو را نداشته و اگر بایدن نفت بیشتری میخواهد باید امتیازات بالاتری به سعودی بدهد! یکی از این پیششرطها ادامه سیاستها ضد ایرانی ترامپ از سوی بایدن در منطقه بود. پرنس سعودی به آمریکاییها یادآور شده بود که حزب دموکرات باید بین برجام ایرانی و نفت سعودی یک گزینه را انتخاب کند. باوجوداینکه بایدن در ابتدا با خواسته سعودیها مخالفت کرده بود، اما مدتی بعد در سیاستگذاریهای خود تجدیدنظر کرده و با اعلام مرگ برجام در یک نشست انتخاباتی دست دوستی بهجانب ریاض دراز کرده این نقطه شرح همان دورانی است که همکاریهای امنیتی میان عربستان و آمریکا دوباره شکل جدیتری به خود گرفت.
دیوید ایگناتیوس تحلیلگر ارشد روزنامه واشنگتنپست روایت جالبتوجهی از وضعیت آمریکا و عربستان در آن روزها ارائه داده و در یادداشتی نوشته است:
از جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت بایدن خواستم تا یک «ارزیابی خالص» از موضع دولت بایدن در عرصه سیاست خارجی ارائه دهد. جای تعجبی نداشت که ارزیابی او مثبت بود. او فکر میکند بایدن به اهداف اساسیای که در زمان روی کار آمدن در سال ۲۰۲۱ تعیین کرده بود دست خواهد یافت. بخش جالب پاسخ سالیوان این بود که او چگونه الگوی جدید سیاست را توصیف کرد، جهانی که در آن ساختار جهانی پس از ۱۹۴۵ میلادی بهسرعت در حال تغییر است. آنچه در حال حاضر اهمیت دارد سیال بودن و سازگاری است، زیرا ایالاتمتحده به دنبال همکاری با قدرتهای میانی بیشکلـ علاوه بر متحدان سنتی خود هست.
البته تنها «سیال بودن» و اعمال رفتار پراگماتیستی در سیاست خارجه دموکراتها باعث رجوع مجدد کاخ سفید بهسوی ریاض نبوده است؛ این اتفاق یک کاتالیزور مهم نیز داشته است! همزمان با بحران انرژی در غرب برخی اغتشاشات محله محور با سازماندهی سیا و موساد باعث شد تا بایدن روی اسب آشوبها در ایران شرطبندی کرده بود. تحلیل استراتژیستهای امنیت ملی آمریکا آن بود که واشنگتن به ارزیابی خالصی از وضعیت موجود رسیده و نقاط قوت و ضعف رقیبان و حریفانش را بهخوبی شناسایی کرده است؛ درجایی که آمریکا قدرت کمتری برای وادار ساختن بازیگران به حصول نتایج دلخواه واشنگتن دارد بهمنظور دستیابی به اهداف خود نیازمند استراتژی بهتری میباشد. اصطلاح «ارزیابی خالص» ازجمله واژههایی بود که در جنگ سرد از آن استفادهشده و حالا بار دیگر توسط آمریکاییها مورد بهرهبرداری قرارگرفته بود.
این ارزیابی خالص همان بندی از تجدیدنظر آمریکا در سیاست خارجه آمریکا بود که هیلاری کلینتون آن را بهصراحت شرح داده است. وزیر خارجه سابق آمریکا در حاشیه اغتشاشات در ایران گفته بود که این کشور فعلاً نباید با ایران بر سر هیچچیزی، ازجمله توافق هستهای مذاکره کند. او البته جمله عجیبی نیز بر سر زبان آورده و مدعی شده بود که آمریکا نباید چشمهایش در ایران را از دست بدهد!
در آن زمان این سؤال پدید آمد که منظور از چشم آمریکاییها در ایران چه چیزی است؟ برخی معتقد بودند که منظور از چشم آمریکا همان شبکه جاسوسی و متخاصم در ایران است، برخی دیگر اشاره به لیدرهای اغتشاشات داشته اما گروه سوم معتقد بودند که منظور آمریکا از چشم بایدن در ایران اعمال سیاستهایی است که باعث میشود همکاریهای جمهوری اسلامی ایران با آژانس کاهش یابد. به نظر میرسد گزینه سوم از دو عامل دیگر به واقعیت نزدیکتر باشد، زیرا پس از ۱۰۰ روز عملیات شبانهروزی سرویسهای اطلاعاتی متخاصم عملاً منفذی برای نفوذ به ایران از جانب آنها باز نشده و فراخوانهای سریالی لیدرها نیز با بیتوجهی اجتماعی روبهرو شده است، ازاینروی چشم آمریکا در تهران همان دوربینهای نظارتی آژانس است که این روزها با اعمال سیاستهای ضد ایرانی ممکن است کور شود.
فارین افرز در یک مقاله جالب با عنوان «پایان دوران اعمال تحریمها» نوشته است:
دوره طلایی استفاده آمریکا از حربه تحریمها بتدریج رو به پایان است چون رقبای واشنگتن در حال روئین تن شدن در مقابل تحریمها هستند. توسل مکرر واشنگتن به حربه تحریم طی سالهای گذشته و زیاد شدن تدریجی کشورهای هدف تحریم(از جمله روسیه و چین) بتدریج باعث اتخاذ تدابیر مناسب در دنیا برای مقابله با تحریمهای آمریکا و در نتیجه بی اثر شدن تدریجی چنین سیاستی خواهد شد.
اعمال سیاستهای تحریمی از جانب آمریکاییها در طول یک ماه گذشته نیز این شواهد را تائید کرده است. واقعیت آن است که اجرای همکاریهای امنیتی جدید میان بایدن و سعودیها با مشارکت عناصر تروریستی رژیم موقت صهیونیستی نهتنها آوردهای برای شبکه اغتشاشات نداشته است، بلکه مؤلفه تهدید را روی شاهرگ حیاتی عناصر آشوب در خارج از کشور قرار داده است.
این شکست امنیتی در سطحی است که اخیراً در یک جلسه چهارجانبه میان مسئولان ردهبالای سرویسهای جاسوسی خارجی در یک کشور در حاشیه خلیجفارس یکی از اعضا اعلام کرده است که اطلاعات آمریکاییها از سطح اغتشاشات در ایران غلط بوده و حالا هر حرکتی علیه ایران میتوان تبدیل به یک خطر امنیتی علیه کشورهای همکار با آشوبها شود!
در این جلسه یکی از مقامات امنیتی کشورهای اطراف ایران خطاب به مقام غربی میگوید مگر نمیگفتید با شروع اعتراضات جمعیت میلیونی به خیابانهای تهران میآیند؟ پس چرا نیامدند و ما فقط وارد صحنه شدیم والان نگران هستیم که ایران اقدامات ما را تلافی کند. وضعیت عوامل اصلی اغتشاشات پس از پایان آن جالبتوجه است. سازمان سیا کور شده است، موساد ۶ افسر خود را کشته است، رژیم سعودی بار دیگر به تنظیمات کارخانه بازگشته و ماشین اعدام را به راه انداخته است و اردنیها نیز درگیر اعتراضات تنیجیری هستند، برای آنکه شکست ۴ شبکه آشوب سازی را بهتر درک کنیم، باید اخبار منطقه را کنار یکدیگر قرارداده و به پیام جدید برجامی آمریکا با دقت نگاه کرد!