به گزارش مشرق، شاید به طور ساده چنین تصور شود که دنیای غرب صرفاً از توان نظامی و تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واهمه و نگرانی دارد و به همین خاطر تلاش میکند تا در چارچوب سیاست مهار، با تروریستی خواندن سپاه، مانعی بر سر حرکتهای فعالانه آن ایجاد کند؛ اما با اندکی دقت میتوان به لایههای دیگری از این ماجرا توجه کرد. لایههایی که نشان میدهند سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی وارد یک همآوردی راهبردی و تمدنی با دنیای غرب شده است که آنها را ناگزیر کرده که دست به چنین اقدامی بزنند.
- سپاه نماد کارآمدی نظام
نظام سلطه به رهبری دولت آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره سعی داشته است تا جمهوری اسلامی ایران به را عنوان نماد ناکارآمدی، ضعف، فرسودگی و شکست معرفی نماید. در همین راستا، در جنگ رسانه غرب علیه انقلاب اسلامی موفقیت و کامیابیها یا مورد توجه قرار نمیگیرند یا به سخره گرفته میشوند و در مقابل اشکالات و کاستیها (که وجود برخی از آنها طبیعت جوامع انسانی است) بزرگنمایی میگردد.
در این فضا وقتی یک نهاد مردم پایه با اتکا به ظرفیتهای داخلی خود، چنین معادلهای را به چالش بکشد، قطعا بر غربیها سنگین خواهد بود. هنگامی که سپاه در فضای تحریم، و بدون پشتیبانی قدرتهای نظامی جهان، توانست تا "هواپیمای بدون سرنشین فوق سنگین غزه، سامانه پدافند موشکی زمین به هوای کوتاه برد تمام ایرانی ۹ دی، سامانه راداری قدس، موشک بالستیک شهید حاج قاسم، موشک راهبردی هایپرسونیک و ماهواره نظامی نور یا واکسن نوترکیب نورا" را تولید کند.
هر چند مقامات غربی و دیپلماتهای آمریکایی در گام نخست منکر دستیابی سپاه به این سطح از دانش و فناوریهای نظامی شدند و گاهی در فضای عمومی توان فنی سپاه را به استهزا گرفتند اما در فرماندهان نظامی و نشریات تخصصی آنها به توان پهپادی، موشکی و ماهوارهای ایران اعتراف کردند، آن را به عنوان یک تهدید جدی علیه برتری نظامی آمریکا معرفی کردند. اینکه چگونه سپاه پاسداران بر رژیم تحریمهای غرب فائق آمده و مثلا موشکهای راهبردی نقطهزن تولید کرده است، برای دستگاههای تبلیغاتی اروپایی نگران کننده است؛ چون عملاً گزاره "ایرانی نمیتواند" را به چالش می کشد و به یکی از نمادهای کارآمدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
- قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی
از سوی دیگر سپاه در طی دوران بالندگی و رشد خود توانسته است تا مردم و نخبگان جامعه را در بخشهای مختلف با خود همراه کند. قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی سپاه در تحولات مذهبی، ملی و مناسبتی گویای این واقعیت است. چنانکه سپاه در قالب بسیج محلات، بسیج دانشجویی، بسیج طلاب، بسیج اساتید، بسیج اصناف، بسیج اقشار ارتباط خوبی با گروههای مختلف مردم گرفته است؛ ظرفیتی که در بحرانهایی چون سیل، زلزله و کرونا توان و ظرفیت را نمایش داد. در حالی که غربیها برای ایجاد شکاف بین مردم و نظام سرمایهگذاری فراوانی کرده اند، سپاه و بسیج چنین شکافهایی را مرتفع مینمایند.
- افزایش سرمایه اجتماعی نظام
سرمایه اجتماعی به معنای اعتماد، مشارکت، همیاری و محبت عمومی، در کنار سرمایههای انسانی و اقتصادی کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. اساساً فلسفه تاسیس بیش از ۱۶۰ شبکه فارسی زبان معاند، کاهش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی و تشدید شکافهای قومی و مذهبی بوده است. انتشار پرحجم شایعات، اخبار دروغین یا اصطلاحاً فیک نیوزها، سیاهنمایی همگی برای آنست که این رسانهها به مردم ایران بگویند، به دولت و نظام خود اعتماد نکنید، در امور مدنظر نظام مشارکت و همیاری نکنید. اما در عمل مردم به وعدههای سپاه برای نابودی داعش باور داشتند تا جایی که بسیاری از جوانان مشتاقانه درخواست حضور در نبرد با داعش بودند و یا آنکه حضور نیروهای سپاه در بلایای طبیعی و اسکان مردم یک اعتماد عمیقی را بین مردم و نظام ایجاد کرده است تا جایی که در سختترین شرایط معیشتی و جنگ ترکیبی دشمن، باشکوهتر از همیشه، در مراسم ۱۳ آبان شرکت میکنند و به دعوت نظام برای بدرقه شهدا لبیک گفتند.
- ممانعت از براندازی سخت و نرم
علاوه بر این سپاه پاسداران، طی ۴۳ سال گذشته، از همه ظرفیت خود برای خنثیسازی پروژههای سخت افزاری و نرم افزاری براندازی استفاده کرده است. در جریان جنگ تحمیلی سپاه پاسداران پرچمدار ایستادگی در مقابل ارتش بعث عراق و حامیان غربیش بود، مانع آن شد تا طرح تجزیه ایران توسط گروهکهای جدایی طلب محقق شود، با شناسایی عناصر کودتاچی، طرح دشمن و نفوذیان را ناکام گذاشت. به تعبیری سپاه پاسداران باعث شد تا پروژههای چند میلیارد دلاری نظام سلطه برای نابودی ایران عقیم بماند و منابع غرب برای این مقصود در جوی آب ریخته شود. به همین سبب میتوان گفت که واکنش غربیها برای افزایش فشار بر این رکن نظامی کشور طبیعی به نظر میرسد چرا که اهداف غرب را در طرح براندازی نقش بر آب کرده است.
- الهام بخش ملتها
سپاه نه تنها در عرصه داخلی، الگویی برای کارآمدی و اقدامات خردمندانه و جهادی است، بلکه در عرصه بینالمللی و منطقهای نیز الهام بخش ملتها و جنبشهای آزادی بخش است. چرا که افراد و گروههای آزادی طلب مشاهده میکنند که مجموعه چون سپاه علی رغم تمام فشارهای دنیای غرب چگونه در مقابل ارکان نظام سلطه ایستادگی میکند، از آرمانهای خود عقب نشینی نمیکند، به آمریکاییها باج نمیدهد، در زبان و عمل با رژیم صهیونیستی مبارزه میکند، در عین حال دولتهای همسو با خود در سوریه و یمن را حفظ میکند، جنبشهای اسلامی همچون حزب الله لبنان را تقویت می کند که این حرکت پیشرونده برای ملتها الهام بخش و امیدآفرین است.
- تغییر دهنده موازنههای بین المللی
شاید یکی از دلایل این جیغهای ممتد و بنفش غرب در مواجهه با سپاه پاسداران اینست که به یک معنا سپاه در چارچوب قانون اساسی کشور و تدابیر فرماندهی کل قوا، در حال تغییر هندسه بین المللی است. هندسهای که تا پیش از این به خواست آمریکاییها شکل میگرفت اما اکنون چنین نیست. زمانی آمریکاییها با محوریت طرح خاورمیانه جدید به دنبال تجزیه جمهوری اسلامی بودند اما در نتیجه حضور منطقهای و پربسامد سپاه، نه تنها این طرح ابتر ماند بلکه فشارها منجر به شروع فرآیند خروج آمریکا از عراق و افغانستان شد. همکاری راهبردی ایران و روسیه در جنگ سوریه و تقاضای مسکو از تهران در جنگ اوکراین، حضور بینالمللی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، گسترش تعاملات ایران در کشورهای آمریکای لاتین گویای همین واقعیت است.
- معنویت افزایی
در کنار موارد فوق، فعالیتهای سپاه در حوزه معنویت افزایی در بین قشر جوان، در قالب فعالیت بسیج، گروههای جهادی، فعالیتهای فرهنگی و توسعه فرهنگ جهاد و شهادت موجب نارضایتی غربیهاست. کشورهای اروپایی که طی سالهای گذشته مبالغ هنگفتی را برای جنگ فرهنگی در ایران هزینه کرده اند و انتظار دارند تا جامعه جوان کشور در مقابل دین، مذهب و انقلاب اسلامی قرار بگیرد، به یکبار مشاهده میکنند که حتی دختران ضعیف الحجاب در برنامههای مذهبی حضور پرشوری دارند، برای شهادت حاج قاسم اشک میریزند و خود را مدافع جمهوری اسلامی معرفی می کنند.
طبعا در این شرایط دشمن چارهای جز آن ندارد که به ناچار خنجر را از رو بکشد، و از روی استیصال و دستپاچگی ابتدا سپاه را تروریستی بخواند و همزمان خود اذعان کند که چنین تصمیمی قابلیت اجرایی شدن هم ندارد!