به گزارش مشرق، یکی از مهمترین عوامل موفقیت والیبال ایران، ثبات مدیریت بوده است. محمدرضا داورزنی سالهای طولانی است که ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده دارد و همراه با زندهیاد یزدانی خرم در پیشرفت والیبال ایران نقش زیادی داشتند. داورزنی سهشنبه هفته گذشته در خصوص مسائل مختلفی مثل موضوع بازنشستگیاش، ریاست کنفدراسیون والیبال آسیا، بهترین بازیکن تاریخ والیبال ایران، سرپرستی خوشخبر، توقعات از والیبال ایران، رفاقت با مهدی تاج، پیشنهاد مدیرعاملی پرسپولیس و ... به گفتوگویی شده است. گفتوگویی که ۲ ساعت به طول انجامید و مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مصاحبه را با ماجرای بازنشستگی شما شروع کنیم. به نظر میرسید این بار باید شاهد خداحافظی شما با فدراسیون والیبال باشیم؛ اما این اتفاق رخ نداد.
در خصوص موضوع بازنشستگی، بین نحوه اعمال قانونی و ظرفیتهایی که در قانون پیشبینی شده اختلافنظرهایی وجود دارد. چون من دو دوره ۵ ساله مامور شده بودم باید کمیسیونی که در سازمان امور استخدامی وجود دارد مجوزی صادر میکرد تا با ادامه ماموریت من موافق شود. در آن زمان که سال ۹۸ بود با ماموریت یکساله من موافقت شد و در آذر ۹۹ یکبار دیگر مکاتباتی برای تمدید ماموریت من انجام شد. رئیس جمهور وقت دستوری مبنی بر تمدید ماموریت من تا پایان دوره ۴ ساله صادر و رئیس دفتر ایشان این دستور را به وزارت ورزش اعلام کرد. اساسا من تا الان بازنشسته نشده بودم؛ البته بازنشستگی من درست بود؛ اما حکمی در این باره صادر نشده بود. سازمان بازرسی اعلام کرد که نامه ریاست جمهوری ملاک عمل نیست و باید کمیسیون مربوطه در سازمان امور استخدامی در این خصوص تصمیم بگیرد. این کمیسیون هم موافقت خود را با ادامه ماموریت من اعلام کرد به این شرط که این ماموریت در ۲ سال پایانی خدمت من نباشد. اگر ۶۵ سالگی را ملاک قرار دهیم مشکلی برای ادامه ماموریت من وجود نداشت؛ چون در آن زمان من ۶۰ سال سن داشتم و الان هم ۶۲ ساله هستم. با این حال سازمان بازرسی اصرار به پایان ماموریت من داشت. البته از اختیارات وزیر ورزش هم بود که با ادامه ماموریت من موافقت کند.
تنها هدف من این بود که تا پایان دوره ریاستم در فدراسیون والیبال ادامه پیدا کند. چون در اساسنامه فدراسیون جهانی والیبال آمده که فرد منتخب مجمع فدراسیون باید تا پایان دورهاش به فعالیت خود ادامه دهد و تنها مرجعی که میتواند وی را عزل کند همان مجمع فدراسیون است. مگر اینکه فرد منتخب مجمع، تخلفی انجام داده و دادگاه علیه وی حکمی قطعی صادر کرده باشد.
ما اساسنامه داخلی فدراسیون والیبال را برای فدراسیون جهانی ارسال کرده بودیم تا تایید شود. در مهر امسال فدراسیون جهانی والیبال اصلاحات اساسنامه را برای ما ارسال کرد و چندین بار این اساسنامه اصلاح شد. در نهایت اساسنامه به تایید فدراسیون جهانی رسید. همزمان با این اتفاقات، تصویر حکم بازنشستگی من بدون اینکه اطلاعی از آن داشته باشم در رسانهها منتشر شد.
متوجه شدید تصویر حکم بازنشستگی شما چگونه و از چه طریقی در رسانهها منتشر شد؟
نمیخواهم به این موضوع بپردازم؛ اما جالب اینجاست که وزیر ورزش و معاون حقوقی وی هم از انتشار تصویر حکم تعجب کرده بودند. ما هم خیلی به این موضوع نپرداختیم و دنبال این نبودیم که چه کسی تصویر حکم را به رسانهها داده است. تصمیم بر این شد که تا پایان دوره ۴ ساله به ریاستم در فدراسیون والیبال ادامه دهم. قرار است در مجمع فوقالعاده که بهمن ماه برگزار خواهد شد در خصوص نحوه اجرای اساسنامه فدراسیون تصمیمگیری شود. البته شنیدهام که در برنامه هفتم پیشبینی شده که فدراسیونها به روال اصلی خودشان برگردند. در هیچ جای دنیا فدراسیونهای دولتی نداریم؛ البته باید نظارت دولت باشد. کمیته بینالمللی المپیک هم تاکید کرده که کمکهای دولتی نباید باعث دخالت دولت در امور فدراسیونها شود. نظر فدراسیون جهانی والیبال این است که مجمع، بالاترین مرجع تصمیمگیری در فدراسیونها است. برخی کشورها مثل هند که دولت، رئیس فدراسیون والیبال را برکنار کرده بود با تعلیق فدراسیون جهانی والیبال روبرو شد و ۳ سال در هیچ تورنمنتی نتوانست شرکت کند. البته نباید اجازه دهیم از خارج از کشور در امور ما دخالت کنند. فدراسیون جهانی والیبال تاکید دارد که اساسنامه مورد تایید این فدراسیون اجرا شود.
اگر در آینده مشکل بازنشستگی شما حل شود آیا امکان دارد بار دیگر برای ریاست فدراسیون والیبال کاندیدا شوید؟
من قلبا تمایلی به این موضوع ندارم. به جز یک مقطع دوساله که به وزارت ورزش رفتم از سال ۸۵ در فدراسیون والیبال حضور دارم. اعتقاد ندارم کسی ۳۰ سال رئیس فدراسیون بماند. درست است که موفقیتهای والیبال ایران به خاطر ثبات مدیریت بوده است؛ اما شرایطی باید فراهم شود تا مثل تیم ملی که تغییر نسل در آن رخ داده در مدیریت فدراسیون هم جوانگرایی شود. البته تمایل تحصیلکردههایی که در والیبال حضور دارند مربیگری است تا مدیریت. ما گزینههایی داشتیم که میخواستیم از آنها در حوزه مدیریت استفاده کنیم؛ اما این افراد دنبال مربیگری هستند و این مسئله هم بیشتر به خاطر مسائل مالی است.
در خصوص بودجه ورزش کشور که در حال حاضر در مجلس در حال بررسی است چه نظر دارید؟
در ۴۰ سال گذشته هیچگاه بودجه مناسبی برای ورزش در نظر گرفته نشده است و همیشه ورزش کشور مشکل بودجه داشته است. هر دولتی که آمده سعی کرده به ورزش کمک کند؛ اما در جدول بودجه دولت، ورزش در انتهای جدول است. حضور در رویدادهای مختلفی که در رشتههای ورزش در سطح آسیا و جهان برگزار میشود هزینههای زیادی دارد. اگر نتوانیم در رقابتهای بینالمللی شرکت کنیم باید درِ فدراسیونها را ببندیم.
علت اینکه ما میگوییم نباید فدراسیونها به صورت دولتی کار کنند برای این است که افرادی ریاست فدراسیونها را بر عهده بگیرند که بتوانند در کنار تخصص و مدیریت، آورده مالی هم داشته باشند. اینکه تعدادی کارمند دولت در فدراسیونها مشغول به کار شوند و آنها هم منتظر بودجه دولت باشند فایدهای ندارد. فدراسیونی مثل والیبال را نمیتوان با کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان اداره کرد. کمک دولت نهایتا ۱۰ میلیارد تومان است.
در خصوص بودجه فدراسیونها که توسط وزارت ورزش پرداخت میشود برخی روسا مثل علیرضا دبیر اعتقاد دارند که این بودجه کافی نیست.
در دو سه سال گذشته علیرضا دبیر منابع زیادی را برای کشتی کشور جذب کرد و ساختوسازهای خوبی انجام داد و اگر تنها وابسته به بودجه دولت بود کاری از پیش نمیبرد. او با توانمندی خودش توانسته از بخشهای دیگر بودجه جذب کند. امیدوارم در همه رشتهها شرایطی فراهم شود که دغدغه مالی نداشته باشند. علاوه بر این دغدغههای مالی ما مشکل مالیاتی را هم داریم. در گذشته فدراسیونها از پرداخت مالیات معاف بودند؛ اما چند سالی است که این موضوع آزاردهنده شده است. ما مخالف مالیات تکلیفی نیستیم؛ اما در نظر گرفتن مالیات عملکرد باعث شده فدراسیونها بیشتر از بودجهای که دریافت کردهاند مالیات پرداخت کنند.
فدراسیونها نقش حاکمیتی و ملی دارند؛ چون متولی تیمهای ملی هستند. ما به عنوان فدراسیون ملی والیبال برای امکاناتی که در اختیار داریم باید به دولت اجاره بدهیم. این موضوع برای همه فدراسیونها است و مختص به والیبال نیست. ما الان برای سالنی که در اختیارمان است سالیانه ۵۰۰ میلیون تومان اجاره پرداخت میکنیم. این مسائل، پارادوکسهایی است که تنها با اصلاح قانون قابل حل هستند.
حضور در دور گذشته لیگ ملتها برای ما حدود ۹ میلیارد تومان هزینه داشت؛ در حالی که کل بودجه دولت به ما ۱۰ میلیارد تومان بوده است. از ابتدای سال تا الان هم حدود ۷۰ میلیارد تومان هزینه کردهام. با این حال نتوانستهام برای زیرساختها هزینه کنم. چون اولویت ما حضور تیم ملی در لیگ ملتها، قهرمانی آسیا و .... است. کار دبیر واقعا زیبا بود و به او دست مریزاد میگویم. دبیر کاری کرد کارستان و در زیرساختها عالی عمل کرد.
برای تصدی ریاست کنفدراسیون والیبال آسیا برنامهای دارید؟
اواخر سال آینده انتخابات کنفدراسیون والیبال آسیا برگزار میشود. در دور گذشته که بنناصر به خاطر شرایط سنی از ریاست کنفدراسیون کنار رفت از خانم ریتا حمایت کردیم و وی رئیس کنفدراسیون شد. برای دوره آینده انتخابات، خانم ریتا هم به خاطر شرایط سنی نمیتواند کاندیدا شود. موفقیت در انتخابات این کنفدراسیون به لابیهای پشت پرده و مذاکرات متعدد ربط دارد. به نظر من کسب ریاست کنفدراسیون والیبال آسیا غیرممکن نیست. ما در والیبال آسیا حرف برای گفتن داریم و میتوانیم مدعی باشیم. من برای ریاست کنفدراسیون والیبال آسیا تمایل دارم؛ اما باید دید رقبای ما چه کسانی هستند. ضمن اینکه پول و ارتباطات هم نقش زیادی دارند. شرایط فراهم است؛ مگر اینکه اتفاق دیگری رخ دهد.
در طول این سالها که ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشتید در کدام دوره موفقتر بودید؟
از روزی که والیبال را شروع کردیم در مسیر موفقیت قرار گرفتیم. البته در چند سال ابتدایی پیشرفت والیبال ایران با شیب کُندی صورت میگرفت. زمانی که رئیس فدراسیون والیبال شدم پنجم آسیا بودیم و تلاش کردیم روی تیمهای پاییه سرمایهگذاری کنیم. در ادامه سال ۲۰۱۱ ولاسکو به ایران آمد. در دو سه سال ابتدایی حضور این مربی در ایران به لحاظ نتیجه عملکرد عالی نداشتیم؛ اما با حضورمان در لیگ جهانی در سال ۲۰۱۲ پیشرفت والیبال ایران موشکی شد. والیبال ایران از آن سال مورد توجه مردم ایران و جهان شد و تیم ملی توانست صربستان و ایتالیا و ... را شکست دهد. در آن زمان کسی باور نمیکرد بتوانیم این تیمها را شکست دهیم. تا ۲۰۱۲ حتی نمیتوانستم مقابل آنها بازی کنیم و باید هر ۴ سال یکبار منتظر میماندیم تا در قهرمانی جهان شانس بازی با این تیمها را پیدا کنیم. اما به جایی رسیدیم که هر سال ۱۵ بازی رسمی با قدرتهای والیبال دنیال بازی کنیم. یک زمانی رئیس جمهوی وقت از من پرسید آیا میتوانیم روزی برزیل را شکست دهیم که به وی گفتم حتما این اتفاق رخ میدهد.
کدام رئیس جمهور این سوال را پرسید؟
در مراسم تجلیل از قهرمانان، آقای احمدینژاد این سوال را از من پرسید. ما برزیل و روسیه را در خاک خودشان شکست دادیم. الان هم همچنان در مسیر موفقیت هستیم و نتایجی که کسب کردیم باعث این توقعات شد.
به نظر میرسد این توقعات بیشتر از ظرفیت و پتانسیل والیبال ایران شده است.
باید برای والیبال ایران آرمان داشت و مردم آرمان را دوست دارند. مردم دوست دارند تیم ملی به قلههای بزرگ برسد. اگر یک زمانی آرزو داشتیم یک ست از ژاپن بگیریم الان مقابل برزیل برای برد به میدان برویم. نباید انتظار از خودمان را پایین بیارویم. من اعتقاد دارم که باید جزو ۴ تیم برتر دنیا باشیم. برخی از من ایراد میگیرند که چرا باعث بالا رفتن توقعات مردم میشوم؛ اما باور دارم ایرانیها شایستگی حضور در جمع برترینها را دارند.
اما واقعیت این است که جزو ۴ قدرت برتر والیبال دنیا نیستیم.
الان جزو ۴ قدرت اول والیبال دنیا نیستیم؛ اما ظرفیت آن را داریم. همین الان در ترکیب تیم جوانان بازیکنانی داریم که تیمهای خارجی به دنبال جذب آنها هستند.
اما شنیده شد که شما پیش از رقابتهای قهرمانی جوانان آسیا امیدی به این تیم نداشتید.
چرا نداشته باشم؟ ما باید مدام به سمت قله حرکت کنیم. اینکه چه زمانی به آن میرسیم بستگی به برنامهریزیها و تلاش خودمان دارد. در المپیک توکیو کاری که آرژانتین کرد برنامه ما بود؛ اما این تیم توانست جزو ۴ تیم برتر المپیک شود. ما ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ هم می خواستیم به المپیک برویم و نتوانستیم؛ اما ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ به المپیک رسیدیم. والیبال باعث غرور ملی میشود و وقتی تیم ملی مقابل تیمهای بزرگ دنیا پیروز میشود انگار مردم در زمین بودند. در دنیایی که موفقیتهایمان سانسور میشود والیبال ایران را یک میلیارد نفر تماشا کردند.
اما به جای بازیکنان والیبال به بازیکنان تیم ملی فوتبال به خاطر شکست در جام جهانی پاداش پرداخت شد.
امیدوارم این کارها با تدبیر بهتری انجام شود؛ چون تبعات خوبی ندارد. در رشتههایی مثل والیبال، بازیکنان باید بیشتر دیده شوند. البته راجعبه فوتبال صحبت نمیکنم. امیدوارم آن چیزی که حقشان است به ملیپوشان فوتبال داده شود. باید به کسانی که پرچم ایران را به اهتزاز درمیآورند و حال مردم را خوب میکنند بیشتر توجه کرد. اینکه استثنا قائل شویم و برخی رشتهها را ویژهتر ببینیم اتفاق خوبی نیست. چون باعث ایجاد گلهمندی میشود. البته حساسیت جام جهانی فوتبال باعث شد که آن تصمیم را بگیرند و هیچ فردی هم قصدی برای تبعیض نداشت.
شما پیش از اینکه در سازمان تربیت بدنی مشغول به کار شوید در سپاه حضور داشتید. به طول کل حضور نظامیان را در بدنه مدیریتی ورزش کشور چطونه ارزیابی میکنید؟
ما برای استخدام و داشتن شغل به سپاه نرفتیم. در آن زمان به سپاه رفتیم برای اینکه بجنگیم. سپاه را برای دفاع از کشور انتخاب کردیم. به همین خاطر پس از پایان جنگ با سپاه خداحافظی کردم و پس از عملیات مرصاد با درخواست سازمان تربیت بدنی مدیرکل تربیت بدنی کردستان شویم. اینکه گفته شود نظامیان، ورزش کشور را اداره میکنند درست نیست؛ کسی که ورزشی است و در نهاد نظامی فعالیت میکند را نباید از حضور در ورزش منع کنیم. عمده نظامیانی که در ورزش حضور دارند از همین دست هستند. در آن زمان صدام ادعا کرده بود که تا تهران خواهد آمد و به همین خاطر بسیاری از اهالی ورزش جذب سپاه شدند. پس از پایان جنگ هم در بخشهای مختلف کشور از ظرفیت کسانی که در جنگ بودند استفاده شد. در حال حاضر ما نیاز داریم که افراد در کشور، سر جای خودشان باشند و کسانی که تخصصی ندارند مسئولیت نپذیرند.
شما عملکرد قابل قبولی در فدراسیون والیبال داشتید؛ اما باید یک روزی جای خود را به فرد دیگری بدهید. فکر می کنید چه کسی بعد از شما ریاست این فدراسیون را بر عهده خواهد گرفت؟
به نظر من یک جوان تحصیلکرده که سابقهای در این حوزه داشته باشد میتواند رئیس فدراسیون والیبال شود. البته تنها والیبالی بودنِ صرف یا اینکه بگوییم فلان شخص ملیپوش بوده کافی نیست. ما برای ریاست فدراسیون نباید نگاه سطح پایینی داشته باشیم. باید مدیرانی انتخاب شوند که ضمن جوانی، توان مدیریتی بالایی داشته باشند.
در والیبال ایران چنین مدیری وجود دارد؟
بله؛ در والیبال ایران افرادی هستند که صلاحیت ریاست فدراسیون والیبال را دارند.
نام میبرید؟
نه؛ چون برای آن فرد مشکل ایجاد میشود.(باخنده)
در دوران مدیریتی شما بازیکنان زیادی به تیم ملی آمدند و رفتند. به نظر شما بهترین بازیکن تاریخ والیبال ایران چه کسی است؟
اجازه بدهید نام نبرم. همه بازیکنانی که برای تیم ملی بازی کردند زحمات زیاد کشیدند و اگر والیبال ایران جزو ۱۰ قدرت برتر دنیا است و در نوجوانان و جوانان قهرمان شدیم به خاطر تلاش بازیکنان زیادی است.
اما نام بردن از بهترین بازیکن تاریخ والیبال ایران نظر شخصی شما است و ایرادی ندارد نام او را بگویید.
در بین بازیکنان اثرگذار و شناخته شده سعید معروف هم عملکرد خوبی داشت و هم در پیشرفت والیبال ایران نقش داشت. بازیکنان دیگری مثل محمد موسوی، عادل غلامی، شهرام محمودی، فرهاد قائمی و ... هم در ارتقای والیبال ایران سهیم بودند. میترسم اسم بازیکنی را فراموش کنم؛ اما همه بازیکنان پیشین و فعلی تیم ملی قابل احترام هستند. چون به والیبال ایران خدمت کردند و نام کشورمان را در والیبال دنیا پررنگ کردند. در دورههایی بدون معروف و موسوی هم نتیجه گرفتیم. این یعنی اینکه پیروزیها برای تیم بوده است. نکته مهم دیگر اینکه ممکن است در یک خانواده هم اختلافنظر وجود داشته باشد و در تیم ملی هم گاهی اوقات این اتفاق رخ داده است.
چقدر موافق این موضوع هستید که نسل پیشین تیم ملی والیبال، نسل طلایی بود؟
ما معدن طلا داریم و همه بازیکنانی که آنها را کشف میکنیم و پرورششان می دهیم تا به تیم ملی برسند طلا هستند. امین اسماعیلنژاد از شهر ملکان تبدیل به ستاره شد؛ بازیکنی مثل محمد موسوی از دزفول آمد؛ سعید معروف از ارومیه آمد و ستاره شد. همه این بازیکنان در معدن طلای ایران ستاره شدند. من اعتقاد ندارم که تنها به یک نسل، نسل طلایی گفته شود؛ چون همه نسلها طلایی بودند.
با وجود انتقادهای زیادی که از امیر خوشخبر میشود اما شما چرا همچنان اصرار دارید وی به عنوان سرپرست یکی از تیمهای ملی فعالیت کند؟
خوشخبر کارش را به خوبی بلد است و جزو نیروهای خوب ما است. البته همه ما نقص داریم و خوشخبر هم حتما نواقصی دارد؛ اما آیا تیمهای ایتالیا و صربستان و .... هر روز با سرپرستان مختلف به مسابقات آمدند؟ نمیتوان تواناییهای خوشخبر را نادیده گرفت. او همراه با تیم نوجوانان به مسابقات آسیای مرکزی رفته بود و جالب اینجاست بازیکنان تیم نوجوانان اصرار دارند که خوشخبر باز هم سرپرست این تیم باشد. چون خوشخبر کارش را بلد است. کار سرپرستی سخت است و یکی از کارهایی که میکنیم پرورش سرپرستان است. خوشخبر در طول همه این سالها عملکرد خوبی داشته و دلیل اینکه از او استفاده میکنیم همین موضوع است. البته این به آن معنا نیست که از سایر افراد استفاده نکنیم.
در خصوص تیمهای پایه صحبت کنیم. همیشه این شائبه وجود داشته که برخی خانوادهها از طریق پرداخت پول توانستهاند فرزندانشان را عضو این تیمها کنند و حتی شایعاتی مبنی بر اینکه کادرفنی سابق یکی از تیمهای پایه چنین تخلفی انجام داده است. این مسئله تا چه حد واقعیت دارد؟
ما هیچ وقت اجازه این کار را ندادیم. برخی اوقات اعتراضهایی در خصوص اینکه چرا فلان بازیکن در تیم حضور دارد یا حضور ندارد وجود دارد. در گذشته هم برخی به دنبال این بودند که بازیکنی را به یکی از تیمهای پایه تحمیل کنیم. من از مربیان این تیم خواستم که بر اساس عدالت رفتار کنند.
در طول این سالها مربیان مختلفی برای تیم ملی انتخاب کردید. کدام یک از این انتخابها اشتباه بود؟
اول اینکه اینگونه نبوده که شب بخوابیم و صبح برای تیم ملی مربی انتخاب کرده باشیم. مربیانی که من انتخاب کردم چزو بزرگان والیبال دنیا هستند. مثلا کواچ پیش از حضور در ایران به مدت ۲ سال بهترین مربی ایتالیا شده بود؛ اما در ۲۰۱۴ موفقیتهای کواچ نتیجه کارهای ولاسکو بود. در ۲۰۱۶ من نگران تیم ملی برای انتخابی المپیک شدم؛ چون دستیارانش نمیتوانستند به تیم ملی کمک کنند. به همین خاطر مجبور شدیم لوزانو و سیچلو را بیاوریم. در ادامه کولاکوویچ را آوردیم. پس از آن آلکنو به ایران آمد و پس از المپیک هم از بهروز عطایی دعوت به همکاری کردیم.
به نظر من اثرگذارترین مربیای که سرمربی تیم ملی شد ولاسکو بود. حضور او نقطه عطفی در والیبال ایران بود. البته انتخاب آلکنو هم با نظر اعضای کادرفنی بود.
اما پیش از انتخاب آلکنو توسط کمیته فنی، شما پیشقرارداد این مربی را برای او ارسال کرده بودید.
نه؛ اینگونه نیست. تاریخ مکاتبات و ایمیلها موجود است.
به عقب برگردیم باز هم آلکنو را انتخاب میکنید؟
در آن مقطع فکر می کردیم آلکنو با تجربه زیادی که دارد میتواند به تیم ملی کمک کند. او به لحاظ رزومه در بین مربیانی که به ایران آمدند موفقترین بوده است؛ اما آلکنو شخصیت شکننده و حساسی داشت و نباید با هر اتفاقی به هم بریزد. ما فکر میکردیم شرایط در المپیک بهتر شود اما اینگونه نشد.
شما با مهدی تاج رفاقت نزدیکی دارید. نظرتان درباره مدیریت او در فدراسیون فوتبال چیست؟
تاج یکی از کسانی است که برای ورزش کشور زحمات زیادی کشیده است. من خیلی هنر داشته باشم کار خودم را به درستی انجام دهم و نمیتوانم درباره عملکرد افراد دیگر نظر بدهم. قطعا مجمع فدراسیون فوتبال تشخیص درستی داده که تاج را انتخاب کرده و ما هم نمیتوانیم بگوییم که چرا او را انتخاب کرده است. ما چون اطلاعی از داخل فدراسیون فوتبال نداریم نمیتوانیم نظری درباره او بگوییم.
شما پیشنهاد مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را هم داشتید.
در دو سه مقطع مسئولان ورزش کشور علاقهمند بودند که من به پرسپولیس بروم و صحبتهایی هم شد؛ اما من گفتم که نوع مدیریت من با مدیریت در فوتبال متفاوت است و علاقهمند به فعالیت در این حوزه نیستم. فوتبال افرادی از جنس خودش را میخواهد. روحیات من با ریاست فدراسیون فوتبال و مدیریت باشگاههای پرسپولیس و استقلال سازگاری ندارد. من ترجیح می دهم در جایی باشم که اثرگذار باشم. فوتبال جایی است که همه دوست دارند در آن دخالت کنند.
یعنی آجورلو هم اشتباه کرد به فوتبال آمد؟
جنس آجورلو از فوتبال است و در باشگاه پاس هم فوتبالی بود و جامعه فوتبال را می شناسد.
از شما به عنوان معمار والیبال نوین ایران یاد میشود؛ اما برخی منتقدان شما اعتقاد دارند معمار والیبال ایران، مرحوم یزدانیخرم بوده است. حالا شما معمار والیبال ایران هستید یا مرحوم یزدانیخرم؟
مرحوم یزدانیخرم برای والیبال ایران زحمات زیادی کشید. مهم نیست چه کسی معمار والیبال ایران است. ۳۰ سال پیش والیبال ایران شرایط خودش را داشت و الان هم شرایط تغییر کرده است. اعتقادی به این عناوین ندارم و مهم نیست چه کسی معمار والیبال ایران است. هم من و هم مرحوم یزدانی خرم تلاش کردیم برای والیبال ایران اتفاقهای خوبی رخ دهد.
پیش از آغاز کار ۲ دولت پیشین و فعلی، در فضای مجازی از شما به عنوان گزینه وزارت ورزش یاد میشد. در این خصوص صحبتی با شما شد؟
دوستانی که لیست تهیه میکردند به دنبال کسانی بودند که موفقیتی در ورزش به دست آورده باشند و نام او را به عنوان گزینه وزارت ورزش مطرح میکردند؛ اما خودم هیچ وقت تمایلی به فعالیت به عنوان وزیر ورزش نداشتم. من باید جایی باشم که اثرگذار باشم. در این خصوص صحبتهایی شد؛ اما هیچ وقت این صحبتها جدی نبود. علت اینکه من به والیبال بازگشتم به این خاطر بود که احساس کردم در والیبال موفقتر هستم. الان هم که دکتر سجادی وزیر ورزش است کار سختی دارد. چون نمیشود همه توقعات را جامه عمل پوشاند. نمایندگان مجلس انتظار دارند؛ مردم انتظار دارند. پروژههای نیمه تمام باید به تمام برسد. هر فدراسیون مشکلات خاص خودش را دارد که وزیر ورزش باید پاسخگوی این مشکلات هم باشد. هیچ وقت آرزو نمیکنم جای آقای سجادی باشم.
لیگ برتر والیبال هم با وجود مشکلاتی که دارد در حال برگزاری است. در این لیگ مسائل ناخوشایندی مثل شرطبندی انجام میشود و شما هم اراده جدی برای مقابله با این معضل ندارید.
نتایج برخی بازیها باعث ایجاد ذهنیت میشود؛ اما من بعید میدانم به خاطر شرطبندی این نتایج رقم خورده است.
برخی مربیان و پیشکسوتان والیبال ایران عنوان کردهاند که در لیگ برتر، شرطبندی انجام میشود و فدراسیون والیبال باید به این مسئله ورود کند.
مربیانی که میدانند شرطبندی انجام میشود چرا از بازیکنان متخلف استفاده میکنند؟
به نظر میرسد لیگ برای شما اهمیت خاصی ندارد.
لیگ برای من اهمیت دارد و برخی بازیها را هم تماشا کردهام. پلیآف را هم از نزدیک رصد میکنم و درباره بازیکنانی که کیفیت خوبی دارند با مربیانشان و همینطور کادرفنی تیم ملی صحبت خواهم کرد؛ اما وظیفه کادرفنی تیم ملی است که عملکرد بازیکنان را زیرنظر بگیرد. هفته دوم فروردین سال آینده اردوهای تیمهای ملی آغاز میشود و بازیکنان نخبه لیگ در این اردوها حاضر میشوند. لیگ برتر به خاطر شرایط اقتصادی نمیتواند با لیگ های معتبر دنیا رقابت کند؛ اما جزو لیگهای خوب آسیا است.
۱۰ سال بعدِ والیبال ایران را چطور میبینید؟
ما نباید به جایگاه فعلی که والیبال ایران دارد قانع باشیم. والیبال ایران در ۱۰ سال آینده وضعیت بهتری خواهد داشت.
و صحبت پایانی
برای شما و مردم خوب ایران آرزوی موفقیت میکنم. فشار جنگِ ترکیبی که علیه کشورمان به وجود آمده روی مردم است. امیدوارم از این مرحله هم به سلامت عبور کنیم و انشاءالله والیبال و رشتههای دیگر باعث افتخار و عزت کشورمان شود.