به گزارش مشرق، با پایان یافتن چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر و پایان تب و تاب رقابت فیلمها با یکدیگر، حالا نوبت برنامهریزی برای اکران نوروزی است. اکرانی که در واقع میتوان آن را مهمترین استارت گیشه در ابتدای هرسال دانست.
سالها است که صاحبان آثار سینمایی با توجه به اهمیت این نوبت از اکران برای قرار گرفتن فیلمهای خود در لیست فیلمهای نوروزی تلاش میکنند تا به نوعی بهترین اکران سال را از آن خود کنند چرا که معمولاً یکی از پرفروشترین نوبتهای نمایش فیلم در طول سال به شمار میرود. در واقع در تعطیلات نوروزی خانوادهها این فرصت را دارند تا حتی شده برای یک بار هم در کنار یکدیگر در سینما حضور پیدا کرده و با هم تجربه تماشای یک فیلم را داشته باشند.
هرچند طی ۲ سال گذشته تنور اکران نوروزی به دلیل شیوع ویروس کرونا و کاهش استقبال مخاطب از سینما، مانند گذشته داغ نبود اما همچنان برخی از فیلمها با اقبال خوبی از سوی مخاطب همراه میشد که در نهایت میتوانستند از فروش خوبی نیز برخوردار شوند. اما اکران نوروزی ۱۴۰۲ بی شک با چالشهای بسیاری همراه است.
چالش اول؛ جای خالی بهترین فیلم از نگاه مردم
سالها است که از بین فیلمهایی که در جدول اکران نوروزی قرار میگیرند، یک جایگاه به فیلمی که میتوانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را دریافت کند اختصاص داده میشد. در واقع سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی هرسال و در پایان برگزاری جشنواره فیلم فجر، به اثری اختصاص داده میشد که میتوانست بیشترین رأی را از سوی مخاطبانی که به دیدن فیلمهای حاضر در جشنواره نشسته بودند به دست آورده بود، اختصاص داده میشد.
برنده این سیمرغ بدون در نظر گرفتن دیگر تقاضاها و البته با خواست و رضایت صاحب اثر، اولین فیلمی بود که در جدول نوروزی قرار میگرفت. جالب این است که میتوان یکی از دلایل موفقیت این دسته از فیلمها در اکران نوروزی را همان آرای مردمی در جشنواره دانست، چرا که مخاطبان سینما ناخودآگاه به انتخاب مخاطبانی که در جشنواره فیلم فجر، اثر مورد نظر را دیده و نمره قبولی دادهاند اعتماد کرده و برای دیدن فیلم مورد نظر به سینما میرفتند.
سال گذشته هم در کمتر از یک روز مانده به برگزاری آئین اختتامیه جشنواره چهلم فیلم فجر، به ناگاه سیمرغ مردمی از ترکیب جوایز جشنواره حذف شد و فیلم «ملاقات خصوصی» که تا آن روز براساس گزارشهای رسمی جشنواره صدرنشین جدول آرا بود، از دریافت این سیمرغ بازماند، اما جالب اینکه همین فیلم هم عملکرد بسیار خوبی در گیشه سینمای ایران در سال جاری داشته است.
حالا نکته اینجاست که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران بهطور کامل حذف شد که این خود میتواند به شناخت سلیقه مخاطب سینما از سوی تصمیم گیرندگان اکران صدمه بزند.
چالش دوم؛ کاهش مخاطب
بی شک میتوان ادعا کرد که سالها است دیگر سینما رفتن جزو اولویتهای جامعه به عنوان یک سرگرمی به شمار نمیرود. اما با این شرایط هم حداقل تا ۲ سال گذشته نمیتوانستیم ادعا کنیم که سینما از سبد خانواده خارج شده است، اما با پشت سر گذاشتن سال جاری میتوان تأیید کرد که سینما و فیلم دیدن به صورت دست جمعی دیگر در سبد خانواده ایرانی وجود ندارد.
در ابتدا تصور بر این بود که به دلیل نیمه تعطیل بودن سینماها به دلیل شیوع کرونا، مخاطبان نسبت به حضور در سالنها کمی محتاطتر عمل میکنند؛ اما رفته رفته با کاهش ابتلاء به این ویروس، این انتظار میرفت که مخاطب به سینما کشیده شود. با بازگشایی دوباره سالنهای سینما، صاحبان آثار برای اکران فیلمهای خود در سینماها اعلام آمادگی کردند، اما نکته اصلی این بود که مخاطب برای دیدن فیلم به سینما نمیآمد!
برخی از پخش کنندگان و البته صاحبان فیلمها معتقد بودند که تبلیغات مناسبی برای آگاهی مردم از اکران فیلمها صورت نمیگیرد، حتی گاهی این ادعا از سوی پخش کنندگان مطرح بود که مردم از آغاز به کار سینماها اطلاعی ندارند به همین دلیل استقبال از فیلمها کم شده است. کاهش استقبال مخاطب از سینما سبب شد تا فیلمسازان دیگر تمایلی به اکران فیلم خود نداشته باشند و ترجیح بدهند که سرمایه شأن همچنان گوشه کمد خاک بخورد تا اینکه اکران شود و حتی نتواند هزینه تولید خود را از گیشه بدست آورد.
البته در این میان بودند فیلمهایی که توانستند فروش خوبی داشته باشند اما تعداد این فیلمها حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. ترس از اکران فیلم در سینماها به دلیل کاهش مخاطب مسألهای است که میتواند چالش بزرگی را برای اکران نوروزی به همراه داشته باشد، چرا که فیلمسازان بخش خصوصی تمایلی به اکران فیلمهای خود ندارند.
هرچند طی یک سال گذشته مدیران دولتی در سینما، بستههای حمایتی را برای ترغیب صاحبان آثار برای اکران فیلمهای خود در سینما فعال کردهاند؛ اما این بستهها نیز نتوانسته کمکی به فروش فیلمها داشته باشد و میتوان گفت اکثر فیلمسازان از فروش فیلمهای خود و حمایت دولتی که با شرایط خاص ارائه میشود گله مند هستند.
چالش سوم؛ افزایش قیمت بلیت سینما
در سال جاری بلیت سینماها به ۴۵ هزار تومان رسیده است، به این معنا که اگر قرار باشد یک خانواده ۴ نفره حداقل یک بار در طول ماه به سینما برود، تنها باید ۱۸۰ هزار تومان هزینه بلیت پرداخت کند. اما سینما رفتن به غیر از هزینه بلیت، هزینه تنقلات نیز به همراه دارد، با افزایش هزینهها اگر بخواهیم در پایینترین حد ممکن هزینه تنقلات برای یک خانواده ۴ نفره درنظر بگیریم، باید گفت حداقل ۳۰۰ هزار تومان برای این بخش هزینه میشود.
به این معنا که برای دیدن یک فیلم، یک خانواده ۴ نفره باید در کمترین حالت ممکن ۴۸۰ هزار تومان هزینه کند، که این هزینه با توجه به کاهش توان خرید جامعه برای یک خانواده چندان به صرفه نیست.
حال تصور کنید که بی شک قیمت بلیت سینماها در سال جدید با افزایش همراه خواهد بود و این به آن معنا است که استقبال از سینما کاهش پیدا میکند.
چالش چهارم؛ همزمانی اکران نوروزی با ماه مبارک رمضان
در هر سال یکی از راکد ترین نوبتهای اکران، معمولاً همزمان با شروع ماه مبارک رمضان صورت میگیرد. چرا که در این ماه مردم به دلیل گرفتن روزه تمایل کمتری به سینما رفتن حداقل تا بعد از افطار دارند.
طی سالهای گذشته تلاش میشد تا با افزایش ساعت اکران فیلمها بعد از افطار مخاطب را ترغیب به حضور در سینماها کنند، که البته این افزایش سانس گاهی به جذب مخاطب در سینما کمک میکرد، حتی سالها تجربه اکران اذان تا اذان یا همان افطار تا سحر نیز اجرایی میشد که براساس آن سینماهای کشور از اذان مغرب تا اذان صبح سانسهای مختلفی را به اکران فیلمها اختصاص میدادند که مورد استقبال نیز قرار میگرفت.
اما نکته اینجاست که در اکران نوروزی ۱۴۰۲، به دلیل همزمانی اکران نوروزی با ماه مبارک رمضان، مردم ترجیح میدهند تا بعد از افطار زمان خود را به دید و بازدید نوروز اختصاص دهند تا اینکه به سینما رفته و فیلم ببینند و این شرایط میتواند معادله اکران نوروزی امسال را پیچیدهتر کند.
چالش پنجم؛ اعلام اولویت برای فیلمهای فجر
پیش از شروع چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، اعلام شد اولویت اکران فیلمها در سال ۱۴۰۲ با فیلمهایی است که در این دوره از جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کردند و بی شک اکران نوروزی هم از این امر مستثنی نیست.
با نگاه به لیست فیلمهای راه یافته به جشنواره فیلم فجر، میتوان به این مساله پی برد که هرچند شاهد فیلمهای قابل توجهی در جشنواره بودیم، اما آیا فیلمهای مورد نظر توان جذب مخاطب به سینما را دارند؟ چند فیلم از آثار راه یافته به جشنواره میتواند مناسب اکران نوروزی و حال و هوای مخاطب نوروزی باشد؟ فیلمهای راه یافته به جشنواره تا چه اندازه به سلیقه مخاطبی که دیگر سینما را به عنوان یک تفریح ارزان و دلچسب نمیبیند، نزدیک است؟
با توجه به اینکه تعداد بسیاری از این فیلمها از سوی نهادهای دولتی تأمین بودجه شده است، سهم بخش خصوصی البته با این پیششرط که اساساً راضی به اکران شود، در این اکرانها چقدر خواهد بود؟ این در حالی است که پخشکنندگان بر این باورند که فیلمهای راه یافته به جشنواره نمیتواند در جذب مخاطب موفق باشد و باید به اکران فیلمهایی که در جشنواره فیلم فجر حضور نداشتند و عمدتاً محصول بخش خصوصی هستند، امیدوار بود.
حرف آخر
باید دید سازمان سینمایی که نظارت مستقیم بر اکران نوروزی دارد، با توجه به شرایط موجود حاکم بر سینمای ایران چه برنامهای برای تشویق سینماگران به نمایش فیلمهای خود در سینما و البته جذب مخاطب دارد.
نباید فراموش کرد اکران نوروزی بهترین فرصت برای به حرکت درآوردن چرخه اکران به شمار میرود و برای جذب مخاطب باید سلیقه و ژانرهای مختلف سینمایی را مدنظر قرار داد.