به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: «انتخاب» که ظاهرا به نیابت از برخی رژیمهای مرتجع از عملکرد روشنگرانه شبکه العالم اذیت شده، مینویسد: «از زمانیکه قطر شبکه الجزیره را برای پیشبرد اهداف سیاسی خود در منطقه تاسیس کرد، ایران نیز تقریبا همزمان شبکه العالم را به همین جهت و برای تاثیرگذاری بر مردم کشورهای منطقه تاسیس کرد.»
سایت انتخاب با حالتی کینهتوزانه مینویسد؛
«شبکه العالم در سال ۱۳۸۲ تشکیل شد و هنوز بودجه کلانی را به خود اختصاص میدهد، اما هیچ مسئولی تاکنون نسبت به تاثیرگذاری این شبکه پاسخگو نبوده و مشخص نیست آمار بازدیدکنندگان شبکه فوق و تاثیرگذاری آن تا چه حد است. با توجه به محتوای ضعیف، تکراری و نخنمای آن مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را در جهان عرب به خود جذب نکرده و تحلیل و اخبار آن منبع و مرجع خبرنگاران نشده است. حتی تصاویر و فیلمهای برنامههای آن نیز نتوانسته در فضای مجازی بهصورت عمومی پخش شود. مخاطبان هم اگر نخواهیم بگوییم با بیتوجهی از کنار آن رد شدند، العالم را حتی جدی هم نگرفتند، چه برسد به مقامات عرب.
در مقابل رفتار رسانهای کشورهای عربی منطقه قابل توجه است که با تاسیس شبکههایی مانند الجزیره و «ایران اینترنشنال» تا حدی تاثیرگذاری سیاسی خود را ادامه میدهند که تبدیل به یک مولفه در گفتوگوهای سیاسی میان دو کشور میشوند و فعالیت این شبکهها بهعنوان یک مطالبه سیاسی محل امتیاز دادن میشود. البته ناگفته نماند که بخش عمده تاثیرگذاری «اینترنشنال» مرهون محدویتهای رسانهای در داخل است که موجب آسیب فراوان به رسانههای داخلی و انتقال مرجعیت رسانهای به خارج از کشور شده است.
سؤال اینجاست که عملکرد صداوسیما به جز تقلید و راهاندازی یک شبکه در مقابل شبکه کشور دیگر چه بوده است؟ آیا العالم نیز توانست مانند الجزیره یا حتی العربیه در سطح منطقه عمل کند و تبدیل به مولفهای در مذاکرات شود؟ چرا عربستان در مذاکرات و گفتوگوها با ایران هیچگاه خواستار تعطیلی العالم نشده؟
اولا پرستیوی و العالم بارها از روی ماهواره و از جمله از ماهوار یوتلست حذف شدهاند که بهخاطر اثرگذاری آنها بوده است وگرنه گرفتار ترس و تیغ سانسور نمیشدند.
ثانیا شبکه زرد اینترنشنال هرچند در اغتشاشات اخیر تمام آداب رسانهای را زیر پا گذاشت و در تراز شبکه ترویج جنایت و خشونت و ترور و آدمکشی و در خدمت موساد عمل کرد، اما با همان سرعت جنونآمیز برای ترویج خشونت از طریق دروغپراکنی رو به افول و ورشکستگی گذاشت و فارغ از جنایتکاری تامینکنندگان آن، بدون فعالیت زردش سند اعتبار بیشتر برای ملت ایران و جمهوری اسلامی است. «الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء». دشمن احمق، خود نعمت است.
ثالثا باید یادآور شد که سایتهای اجارهای داخلی، پادو و دنباله شبکههایی مثل بیبیسی و اینترنشنال و غیره هستند که آزادانه فعالیت میکنند و حال آنکه در طرف مقابل، حتی توئیتزدن یکی مثل خاشقجی هم تحمل نمیشود؛ چه رسد به اینکه روزنامه و نشریه و سایت و خبرگزاری داشته باشند.
رابعا پایین بودن سطح سواد و دانایی در نوع استدلال انتخاب موج میزند: «مشخص نیست آمار بازدیدکنندگان شبکه العالم و تاثیرگذاری آن تا چه حد است. با توجه به محتوای ضعیف، تکراری و نخنمای آن مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را در جهان عرب به خود جذب نکرده است». شما که آمار بازدید و تاثیرگذاری آن را ندارید، از کجا فهمیدید و نوشتید «مشخص است که این شبکه مخاطب خاصی را جذب نکرده است»؟! اتفاقا این مدل واکنش توأم با عصبانیت یک سایت اجارهای مخالفخوان و همسو با تبلیغات بیگانگان، نشان میدهد که شبکههایی مثل العالم و پرستیوی موثر بوده است.
دعوت به تعطیلی رسانههای برونمرزی در حالی است که همه کشورهایی که به اهمیت اثرگذاری بر افکار عمومی سایر کشورها- بهعنوان منبع تولید قدرت و عمق راهبردی- تاکید دارند، شبکههای برونمرزی تاسیس میکنند و بودجه لازم را برای آن اختصاص میدهند.