یه گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه تایمز اسرائیل در اینباره نوشت: علیرغم آنکه عربستان سعودی و ایران ماهها است درگیر مذاکرهاند، هیچکس برای اعلام خبر مهمی مانند ازسرگیری روابط دو کشور آمادگی نداشت. جامعه بینالمللی حتی کمتر آماده مواجهه با این واقعیت بود که قرارداد سعودی-ایران با میانجیگری چین منعقد گردید.
گرچه نزدیکی میان دو کشور رقیب حاشیه خلیجفارس- و مذاکراتی که به توافق منتهی شد- در یک نگاه عینی مثبت ارزیابی میشود و رهبران جهانی از آن بهعنوان نقطهعطف مهم منطقه یاد کردهاند، اما نکتهای را در رابطه با نفوذ رو به زوال ایالات متحده، و در ادامه، اروپا در خاورمیانه افشا میکند.
دولت بایدن خبر فوق را آشکارا به سکوت برگزار کرد، و رئیسجمهوری ایالات متحده گفت روابط خوب «به نفع همه است»، و جان کربی، سخنگوی کاخ سفید به شکلی مضحک به خبرنگاران اطمینان داد که درخصوص مذاکرات تاریخی میان سعودی و ایران، «ایالات متحده را در جریان گذاشته بودهاند».
برای درک بهتر این پاسخ بیتفاوت میتوان گفت دستکم در ۵۰ سال گذشته ایالات متحده میانجی اصلی خاورمیانه بوده است؛ نیروی دائمی مستقر در محل ایشان کمتر از ۱۸ پایگاه نظامی و حدود ۴۰ هزار نظامی نیست. همین هفته گذشته مقامات ایالات متحده از شماری تحریم تازه علیه ایران رونمایی کردند. یک سخنگوی لشکر مرکزی ایالات متحده، سنتکام، اوایل ماه جاری گفت: «ایران همچنان منبع اصلی بیثباتی در منطقه و تهدیدی علیه ایالات متحده و شرکای ما است.» با این وجود، هنوز میتوان به سهولت گفت ایالات متحده «در جریان مذاکرات قرار داشته است»؟
تردیدی نیست قراردادهایی که بدون مشارکت آمریکا یا غرب، میان سه رژیم غیردموکراتیک، برای بازسازی چشمانداز قدرت در یکی از استراتژیکترین مناطق جهان صورت میگیرد، نگرانکننده است. این نگرانی هنگامی افزون میشود که دو تا از سه رژیم- چین و ایران- در مقابل غرب موضعی آشکارا متخاصم میگیرند، و سومی- عربستان سعودی- در رابطه با منافع آمریکا یا اروپا روزبهروز بیتفاوتتر شده است.
این را نیز باید گفت که گرچه همه مایلاند تصور کنند تنشهای منطقهای فروکش کرده است، اما میباید از خود بپرسیم حاصل همکاری سه رژیم اقتدارگرا و بدون یک میانجی غربی چه خواهد بود؟