به گزارش مشرق، واقعیت این است که تلنت شو های تلویزیونی و حضور قشر نوجوان در این برنامه ها موضوعیست که در سال های اخیر بسیار رونق گرفته و به درست یا غلط ، کعبه آمال اکثر نوجوان ها و خانواده هایی که در راه استعدادیابی و مهارت آموزی فرزندشان قدم بر میدارند ، حضور در این تلنت شوهایی شده که متاسفانه فاقد تعهد اجتماعی هستند.
برنامه هایی که بیشتر از آنکه استعدادیابی باشد نمایش استعدادهایی شده که خود جای تامل دارد!
مشکل آنجایی بیشتر نمایان می شود که جنبه الگوسازی این برنامه ها شدیدا قوت گرفته و فرهنگی را در جامعه می سازد که پرورش استعداد و یادگیری مهارت ، تنها یک دلیل دارد و آن هم دیده شدن و سلبریتی شدن است.
حالا در این وانفسا وقتی برنامه ای ساخته می شود که نوجوان را به عنوان یک کنشگر اجتماعی و استعداد و تواناییش را در خدمت حل مسائل و چالش های جامعه پیرامونیش معرفی میکند ، بنابراین تا همین جای کار ،کارستانی کرده است.
در واقع به جای اینکه به نوجوان امروز بگوید باید به دنبال استعدادت بروی تا دیده شوی ، این پیام را می رساند که ارزش یک نوجوان و بهتر بگم ارزش آدمی به اندازه دایره مسائل و چالش هایی است که تشخیص میدهد ، در راه رفع آن ها عزم میکند و حتی یادگیری مهارت و پرورش استعدادهایش را در این مسیر دنبال میکند.
جذابیت دیگر برنامه رویش نوجوانانی است که با وجود کیلومترها فاصله حتی از مراکز استان و امکانات موجود در شهر های بزرگ، روی مسائلی دست گذاشته اند که راه حل های نوآورانه آن ها نه تنها در بوم منطقه ای خودشان بلکه در گستره ملی قابل انتشار است.
از روستایی با ۳۰۰ کیلومتر فاصله تا مرکز استان، ایده ای برای گسترش فرهنگ کتابخوانی، با آن همه دقت در مبانی ، جزئیات و فرایندهای اجرایی ، توسط دانش آموزان نوجوان ارائه میشود که گویی یک نسخه کاملا اجرایی برای پیاده سازی بخش هایی از سند تحول آموزش و پرورش و تربیت بر مبنای ساحت های تربیتی این سند است. و انتشار این الگوها یعنی همان مردمی سازی و تحول نهادی ( از پایین به بالا) که میتواند نسخه شفا بخش این روزهای تعلیم و تربیت کشور باشد.
بنابراین لازم است تا مجدد به دست اندرکاران تولید "نسل قاسم" خدا قوت و تبریک گفت که علیرغم همه محدودیت ها و با وجود برخی ضعف ها ، جسارت آغاز این اقدام ارزشمند را داشته اند.
البته که به نظر میرسد این تازه آغاز راه است و نسل قاسم هم مانند خیلی از کارهای اولی که شروع میشود خالی از ضعف و ایراد نیست و قطعا برای رشد و استمرار در آینده نیاز به نقد و بررسی بیشتری دارد. در واقع می شود گفت تنها املاء نانوشته است که غلط ندارد.
لذا برخی از پیشنهاداتی که به زعم بنده میتواند در ادامه روند کار تاثیر گذار باشد را عرض خواهم کرد.
نکته اول در فرایند فراخوان و شناسایی ایده ها برای حضور در برنامه است. این برنامه نشان داد که ظرفیت های بسیاری در نسل نوجوان کشور وجود دارد که اگر چرخه شناسایی و توانمندسازی این عزیزان درست طراحی شود قطعا نتیجه درخشان تری حاصل خواهد شد . موضوعی که به نظر میرسد به دلیل محدودیت های زمانی به درستی طراحی نشده بود. اما حالا بعد از پخش برنامه و جریان سازی که بین نوجوانان شهرها و روستاهای مختلف شکل گرفته است ، زمان آن رسیده که برای دوره های آتی فرایندی هدفمند در این خصوص طراحی شود.
نکته بعدی لزوم همراهی و توانمندسازی گروه های شرکت کننده در این فصل از برنامه است . شتابدهی به ایده های برتر از طریق مشاوره های تخصصی و حمایت های مادی و معنوی ، برای تبدیل شدن به یک پدیده و الگویی قابل انتشار، قطعا به جریان سازی موضوع مسئله محوری و حل مسئله توسط نوجوان ها کمک بسزایی خواهد کرد. لذا ایجاد یک مکانیزم شتابدهی در کنار برنامه تلویزیونی میتواند پیشنهاد موثری باشد.
و البته نکاتی هم در خصوص فرم و کیفیت تولید برنامه به نظر می رسد که بهتر است پیشنهادات این حوزه را به متخصصین امر سپرد.
اما نکته پایانی:
امروز که به لطف خدا قطار نسل قاسم با مدد از صاحب اسم این برنامه "شهید حاج قاسم سلیمانی" به راه افتاده و بازخورد مثبتی از برنامه در بین قشر نوجوان شکل گرفته که این نسل را به جای انفعال به کنشگری تشویق می کند، بر همه ی متولیان و فعالین حوزه تعلیم و تربیت واجب است که خود نیز یک کنشگر بوده و با همراهی ، حمایت و پای کار آوردن ظرفیت هایشان اتفاقات مثبتی را در این حوزه رقم بزنند. ان شاء الله...
*سیدحسام نوربخش